English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (10 milliseconds)
English Persian
data link پیوند دادهای
data link محور مخابرات
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
Search result with all words
data link control کنترل اتصال داده
data link escape گریز اتصال دادهای
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
synchronous data link control کنترل پیوند دادهای همگام
Other Matches
link-up عمل الحاق
link تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link شاخه رابط
link تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link پیوند
link up پیوستن
link up عمل الحاق
link-up پیوستن
T link که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
T link اتصال سریع و طولانی داده
link پیوند دادن
link به هم پیوستن
link ارتباط
link عضو اتصال
link حلقه زنجیر
link جفت کردن
link بهم پیوستن
link متصل کردن
link زنجیر قلاب
link میدان گلف
link دانه زنجیر پیوند
link بند
link پیونددادن
link حلقه
link رکابی
link ملحق شدن دو یکان
link نقطه الحاق
link الحاق ملحق
link اتصال
link حلقه زنجیر نوار فشنگ
link رابط
link نوار
link boy مشعل دار
link chain زنجیر رابط
link belt تسمه اتصال
coupler link عضو اتصال
link belt تسمه رابط
coupler link لینک اتصال
communications link پیوند مخابراتی
communication link اتثال ارتباطی
link chain زنجیر اتصال
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
radio link پیوند رادیویی
link fuse فیوز باز
causal link رابطه سببیت
cold link پیوند دستی
common link حلقه معمولی
communication link پیوند ارتباطی
cold link پیوند سرد
communication link تسلسل مخابراتی
communication link رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link belt نوار فشنگ
fusible link عضو ذوب شونده
fuse link فشنگ فیوز
fuse link رابط فیوز
fuse link فیوز باز
end link حلقه پایانی
end link حلقه انتهایی
dynamic link پیوند پویا
drag link عضو کشش
fusible link اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
fusible link اتصال گداختنی
intermediate link حلقه میانی
link bar میله اتصال
link attached راه دور
link attached دور دست
link attached دور
link trainer دستگاه پروازاموز
link road راه فرعی
link register ثبات پیوند
line link خط اصلی
drag link اتصال کششی
warm link پیوند گرم
acetylene link پیوند استیلنی
missing link حلقه مفقوده
split link چاکشاخهایرابط
link verb افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
track link اتصالشیار
lifting link اتصالدنده
cutter link اتصال
cuff link دکمهسرآستین
the connecting link علت
to link hands دست بهم دادن
compression link حلقهاتصال
link-ups پیوستن
link-ups عمل الحاق
acetylenic link پیوند استیلنی
sleeve link دکمه زنجیری
saddle link حلقه زین دار
permissive action link ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
link route segments راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
micro to mainframe link اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
open link fuse فیوز باز
dynamic link library در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
data ارقام
data اطلاعات
data دادههای اماری
known data عناصر معلوم
known data عناصر تیرمعلوم
data سوابق عناصر داده ها
data name نام داده
data مختصات
data value مقدار داده
data داده
t data دادههای ازمون
data سوابق دانسته ها
data مفروضات
data داده ها
data sheet ورق داده ها صفحه داده ها
data set دادگان
data stream سیر داده
data table جدول داده ها
data sheet برگ داده ها
data set name نام مجموعه داده ها
data statement حکم دادهای
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data set ترتیب داده
data structures ساختارهای داده
data source منبع داده
data retrieval بازیابی داده ها
data register ثبات داده ها
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section بخش داده ها
data set مجموعه داده ها
data stream مسیل یا نهر داده
data strike چاهک داده ها
data structure ساخت داده ها
data reduction تقلیل داده ها
data security امنیت داده ها
data mask نقاب داده ها
data structure ساختار داده ها
data manipulation دستکاری داده ها
data structure ساختمان داده ها
data redundancy زائد بودن داده ها
data redundancy حشو داده ها
data plotter رسام داده ها
data plotter رسم کننده داده ها
data point نقطه داده
data preparation داده امایی
data preparation امایش داده ها
data packet نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data mile میل دریایی
data modification اصلاح داده ها
data organization سازمان داده ها
data model مدل داده
data origination اساس داده
data origination سرچشمه داده ها
data origination سر منشاء داده ها
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
data mile میل
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy محرمانه بودن داده ها
data recording داده نگاری
data recording ضبط داده ها
data reduction داده کاهی
data medium داده رسان
data recorder ضباط داده ها
data reduction تقلیل داده ها کاهش داده ها
data recorder داده نگار
data record رکورد داده ها
data processor داده پرداز
data processor پردازنده داده ها
data medium رسانه داده ها
data protection حفافت داده ها
data pulse ضربان داده
data rate نرخ
data rate میزان داده
data modem modem
raw data ارقام خام
raw data دادههای اولیه
raw data دادههای خام
quantitative data دادههای کمی
qualitative data دادههای کیفی
data bank بانک اطلاعات
output data داده خروجی
original data داده اصلی
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
objective data دادههای واقعی
objective data دادههای عینی
numeric data دادههای عددی
numeric data داده عددی
nominal data داده اسمی
raw data داده خام
received data داده دریافت شده
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
hunger for data میل شدید به داده ها
data panel دکمهاطلاعات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com