Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
date on which a bill falls due
موعد پرداخت برات یا سفته
Other Matches
bill falls due on
تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
over the falls
مستقیما روی انحنای موج شکننده
falls
ابشار
the curtain falls
پرده میافتد
boat falls
طناب بالا کشنده قایق
the niagara falls
ابشارنیاگارا
My birthday falls on a Staurday.
جشن زمین
up-to-date
بهنگام
up-to-date
تجدید نظر کردن
up to date
حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date
حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date
تصحیح شده
up-to-date
مطابق روز
up to date
امروزی تازه مطابق روز
up-to-date
متداول
up-to-date
مطابق اخرین طرز
up-to-date
جدید
up to date
تجدید نظر کردن
up-to-date
تازه
out of date
از مد افتاده
out of date
منسوخه
the date was not specified
تاریخ ان معلوم
value date
تاریخ اجرا والور
out-of-date
<idiom>
از مد افتاده (دمد)
value date
تاریخ ارزش
She will only date you if you ...
او
[زن]
فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
of even date
دارای همان تاریخ
no date
بی تاریخ
to date
باهم بیرون رفتن
[به عنوان دوست پسر و دختر]
out of date
از تاریخ گذشته
out of date
منقضی شده
out of date
قدیمی
the date was not specified
نشده بود
up-to-date
امروزی تازه مطابق روز
date
در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
date
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date
افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
date
موعد
date
تاریخ
date
سنه
date
مدت معین کردن
date
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date
زمان
date
نخل تاریخ
date
درخت خرما
date
خرما
date
قدیمی
date
تاریخ روز و ماه و سال
up to date
مطابق اخرین طرز
best-by date
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
up to date
متداول
up to date
تازه
up to date
مطابق روز
up to date
بهنگام
up to date
تصحیح شده
date
فرمان DATE
date
قرار دادن داده در یک متن
up to date
جدید
sell-by date
فروشبراساستاریخمصرف
date of acquisition
تاریخ خریداری
date of birth
تاریختولد
date stamp
مهرتاریخ
date labourer
معادل daysman
best-before date
[BBD]
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
Date of departure . Departure date.
تاریخ عزیمت (روز حرکت )
date of acquisition
تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
date of maturity
موعد پرداخت
date of maturity
تاریخ انقضاء
date of maturity
موعد
date of maturity
تاریخ سررسید
I have a date with my fiandee.
با نامزدم قرار ملاقات دارم
date of grace
مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
date of acquisition
از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
What is todays date ?
تاریخ امروز چیست ؟
date labourer
کارگر روزمزد
date labour
کار روز مزد
date of issuance
تاریخ صدور
completion date
تاریخ تکمیل
closing date
اخرین روز اخرین فرصت
closing date
تاریخ انقضاء
blind date
قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
system date
تاریخ سیستم
target date
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
termination date
تاریخ پایان
date
[appointment]
وعده ملاقات
date
[appointment]
تاریخ
completion date
تاریخ انجام کار
schedule date
موعد طبق برنامه
date in issuing
تاریخ صدور
current date
تاریخ جاری
post date
تاریخ اینده گذاشتن
post date
پیش تاریخ کردن
critical date
مدت زمان بحرانی
creation date
تاریخ ایجاد
date
[appointment]
قرار ملاقات
creation date
تاریخ افرینش
sailing date
تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
from the date on wards
از این تاریخ به بعد
julain date
تاریخ ژولین
julain date
تقویم ژولین
due date
سر رسید
due date
موعد مقرر
due date
تاریخ تادیه
due date
موعدمقرر
effective date
تاریخ اجرا
effective date
تاریخ شروداجرای دستورالعمل
expiration date
تاریخ انقضا
expiry date
تاریخ انقضاء
expiry date
سررسید
maturity date
موعد
maturity date
تاریخ سررسید
letter of even date
نامه همین تاریخ
delivery date
تاریخ تحویل
due date
تاریخ سررسید
basic date
تاریخ شروع خدمت در هردرجه
date tree
درخت خرما
date-stone
[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
backdating date
پیش تاریخ
date palm
درخت خرما
accommodation date
تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
date of shipment
تاریخ حمل
date plum
خرماندو
date of birth
تاریخ تولد
date of payment
موعد پرداخت
due date
سررسید
acceptance date
تاریخ قبولی
basic date
تاریخ ترفیع
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
date time group
گروه ساعت و زمان
date time group
گروه تاریخ و زمان
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
due at a specified date after sight
مدت دار
due at a specified date after sight
وعده دار
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
expiry date of the credit
تاریخ انقضای اعتبار
to date a letter forward
کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
due at a specified date after sight
موجل
The date of the meeting has been advanced.
تاریخ جلسه جلو افتاده است
date of change of acountability
تاریخ تسویه حساب
automatic release date
تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
Date and place of departure.
تاریخ ؟ محل حرکت
minimum durability date
[MDD]
تاریخ مصرف
[روی غذا یا دوا]
bill
بیجک
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
گزارش جریان دعوی
way bill
بارنامه راه اهن
bill
دادخواست
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
اسنادبازرگانی
bill
قبض
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
way bill
بارنامه
bill of e.
برات
way bill
سند حمل
the bill
صورت حساب
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
way bill
بارنامه دریایی
bill
حواله
bill
برات
bill
لایحه
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
منقار
bill
نوک
to f. the bill
واجدشرایط بودن
bill
قبض صورتحساب
bill
سند
bill
اسکناس
bill
صورتحساب دادن
bill
صورتحساب
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
bill nye
صورتحساب
members bill
member
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hook bill
منقار نوک برگشته
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
hook bill
منقارعقابی
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
play bill
اگهی نمایش
member's bill
طرح قانونی
long bill
نوک دراز
hawk bill
لاک پشت ابی
wage bill
لیست حقوق
time bill
برنامه حرکت قطار
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
stork's bill
برگ عطر
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
stork's bill
گل عطر
stork's bill
شمعدانی عطر
station bill
جدول محلها
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill
مرغ مگس خوار
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com