English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
decision theory نظریه تصمیم گیری
decision theory تئوری تصمیم
Other Matches
to come to a decision رای دادن [قانون]
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decision دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد
decision نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decision اطلاعات یا پایگاه داده قبلی تصمیم گیری کند
decision تصمیم گیری برای انجام کاری
decision مجموعه برنامه هایی که به مدیر کمک میکند با استفاده از تصمیمات
take a decision اتخاذ تصمیم کردن
to come to a decision تصمیم گرفتن
decision مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decision قرار
decision عزم
decision تصمیم
decision حکم دادگاه داوری
decision جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decision نتیجه
decision رای
decision برنده با امتیاز
decision برنده کشتی با امتیاز
decision box جعبه تصمیم
to plead against a decision نسبت به تصمیمی اعتراض کردن
decision criteria ضوابط تصمیم گیری
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
decision altitude ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
logical decision تصمیم منطقی
decision model الگوی تصمیم گیری
to make a decision رای دادن [قانون]
split decision رای اکثریت داوران
decision lag تاخیر زمانی در تصمیم گیری
final decision رای قطعی و نهایی
premature decision تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
decision maker تصمیم گیرنده
decision tree درخت تصمیم
decision tree اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree مسیر تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
decision table جدول تصمیمی
decision symbol علامت تصمیم
decision structure ساختار تصمیم
decision process فرایند تصمیم
decision making تصمیم گیری
decision variable متغیر تصمیم گیری
to make a decision تصمیم گرفتن
decision instruction دستورالعمل تصمیم
decision making unit واحد تصمیم گیرنده
decision making policy سیاست تصمیم گیری
It was a well - timed ( timely ) decision . تصمیم بموقعی بود
A one-sided(unilateral)decision. تصمیم یکجانبه
make or buy decision تصمیم به ساخت یاخرید
decision support system سیستم پشتیبانی تصمیم
theory تئوری
theory نگره فرضیه
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
second best theory نظریه بهترین دوم
theory نظریه
theory نگرش
theory تحقیقات نظری
theory فرض علمی
theory اصل کلی
theory علم نظری
in theory د رعالم فرض
theory اصول نظری
in theory درعلم نظری
theory of value نظریه ارزش
value theory نظریه ارزش
So much for theory! <idiom> به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
theory مباحث ریاصیاتی محض
theory فرضیه علمی تعلیم
theory فرضیه
queuing theory نظریه صف بندی
queuing theory نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
queuing theory نظریه صف
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
mechanistic theory نظریه ماشینی نگری
one factor theory نظریه یک عاملی
representation theory نظریه نمایش
sampling theory نظریه نمونه گیری
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
social theory نظریه اجتماعی
queing theory نظریه صف
molecular theory نظریه مولکولی
perturbation theory نظریه اختلال
theory of law فلسفه حقوق
network theory نظریه شبکه
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
poisson theory تئوری پویسن
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
price theory نظریه قیمت
price theory اقتصاد خرد
probability theory نظریه احتمالات
probability theory نظریه احتمال
quantum theory تئوری کوانتوم
need press theory نظریه نیاز- فشار
quantum theory نظریه کوانتومی
replacement theory نظریه جایگزینی
switch theory نظریه راه گزینی
underconsumption theory of cycle business
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
valence theory نظریه والانسی
viscoelastic theory نظریه ویسکوالاستیک
theory of numbers نظریه اعداد [ریاضی]
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
Group theory نظریه گروه ها [ریاضی]
Order theory ترتیب جزئی [ریاضی]
quantum theory مکانیک کوانتومی [فیزیک]
underconsumption theory نظریه مصرف ناکافی
two factor theory نظریه دو عاملی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
switching theory تئوری سوئیچینگ
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
theory of accumulation نظریه انباشته
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
theory of fault تئوری تقصیر
theory of numbers نظریه اعداد
theory of preformation فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
theory of relativity نظریه نسبیت
theory of rent نظریه اجاره
theory of saving نظریه پس انداز
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
three component theory نظریه سه مولفهای
transformational theory نظریه تطور
trichromatic theory نظریه سه رنگی
equilibrium theory نظریه تعادل
facet theory نظریه رویه ها
field theory نظریه میدانی
field theory تئوری میدان ها
field theory نظریه اساسی میدان
fuzzy theory نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
game theory نظریه بازیها
game theory این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory نظریه بازی
game theory تئوری بازی
general theory نظریه عمومی
graph theory نظریه گرافها
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
graph theory تئوری گراف
group theory نظریه گروهها
group theory نظریه گروهی
emission theory فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
electron theory تئوری الکترونی
electron theory نظریه الکترونها
set theory تئوری مجموعه ها
atomic theory فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
automata theory نظریه ماشینها
balance theory نظریه توازن
capital theory نظریه سرمایه
classical theory نظریه کلاسیک
cloaca theory اعتقاد به مقعدزایی
communication theory نظریه ارتباطات
communication theory نظریه ارتباط
communication theory تئوری مخابرات
consumption theory نظریه مصرف
continuity theory نظریه پیوستگی
set theory نظریه مجموعه ها
duplicity theory نظریه دو جزیی
economic theory نظریه اقتصادی
electron theory نظریه الکترونی
hartree theory نظریه هارتری
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
logic theory نظریه منطقی
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
location theory نظریه تعیین مکان
kinetic theory نظریه جنبشی
labor theory of value تئوری ارزش کار
local theory نظریه اختصاصی
labor theory of value نظریه ارزش کار
learning theory نظریه یادگیری
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
innovation theory نظریه نواوری
information theory نظریه اگاهی
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
information theory نظریه اطلاعات
information theory نظریه خبر
density wave theory نظریه موج چگالی
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
affective arousal theory نظریه برانگیختگی عاطفی
liquidity preference theory نظریه رجحان نقدینگی
crystal field theory نظریه میدان بلور
ligand fild theory نظریه میدان لیگاند
young helmholtz theory نظریه یانگ- هلمهولتس
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
A comparison of theory and practice. مقایسه ای از نظری و عمل.
material theory of heat پندار مادیت نسبت بگرما تصور اینکه گرما ماده است
analytic number theory نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
bard cannon theory نظریه بارد- کنون
bargaining theory of wages نظریه چانه زنی مزدها
benefit theory of taxation نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
baeyer strain theory نظریه کرنش- کشیدگی بایر
neb hypothesis or theory فرض غباری یا سحابی فرض لاپلاس
marginal productivity theory of distribution
malthusian theory of population فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
Intersection [set theory] اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
marginal productivity theory of نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
big bang theory خرس بزرگ
dust cloud theory نظریه غباری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com