English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
English Persian
declaration of bankruptcy اعلان ورشکستگی
Other Matches
bankruptcy ورشکستگی
bankruptcy افلاس
bankruptcy توقف بازرگان
culpable bankruptcy ورشکستگی به تقصیر
assignees in bankruptcy هیئت تصفیه امور ورشکسته
bankruptcy trustee تولیت ورشکستگی
clupable bankruptcy ورشکستگی به تقصیر
to avert bankruptcy از ورشکستگی جلوگیری کردن
order of bankruptcy حکم ورشکستگی
to file for bankruptcy اعلان ورشکستگی کردن
to avoid bankruptcy از ورشکستگی جلوگیری کردن
to avert bankruptcy مانع ورشکستگی شدن
to avoid bankruptcy مانع ورشکستگی شدن
fradulent bankruptcy ورشکستگی به تقلب
fraudulent bankruptcy ورشکستگی به تقلب
declaration بیانیه
declaration نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration اعلامیه
declaration افهار
declaration اعلان
declaration اعلام
declaration اعلامیه اعلام
declaration افهارنامه
declaration بیان
declaration افهار افهارنامه اعلان
declaration اعلامیه دادخواست
declaration عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration عرضحال
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
joint declaration بیانیه مشترک
procedure declaration اعلان رویه
unilateral declaration بیانیه یک جانبه
customs declaration اظهار نامه گمرکی
macro declaration درشت اعلان
tripartite declaration of 0 اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
implicit declaration کنایه
declaration statement جمله تعریفی
balfour declaration ر شد
custom's declaration قد شده است
custom's declaration باشد
customs declaration افهار نامه گمرکی
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
declaration of intention درخواست تابعیت
declaration of intention افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
declaration of interest اعلام بهره
declaration of neutrality اعلان بیطرفی
declaration of trust افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
declaration of war اعلان جنگ دادن
declaration of war اعلان جنگ
declaration statement حکم اعلانی
array declaration اعلان ارایه
declaration of the rights of man اعلامیه حقوق بشر
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com