Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
English
Persian
deposit multiplier
ضریب بهم فزاینده سپرده
Other Matches
multiplier
افزاینده
multiplier
ضریب تکاثر
multiplier
ضریب بهم فزاینده
multiplier
تکثیر کننده
multiplier
مضروب فیه ضرب کننده
multiplier
افزایش دهنده چند برابر کننده
multiplier
دستگاه تقویت کننده
multiplier
وسیله افزایش ماشین حساب
multiplier
تقویت کننده ولتسنج
multiplier
ضریب تغییر
multiplier
مضروب فیه
multiplier
بس شمارنده افزاینده
multiplier
ضرب کننده
multiplier
عددی که ضرب میکند
frequency multiplier
چند برابرکننده فرکانس
export multiplier
ضریب بهم فزاینده صادرات
electron multiplier
فزون ساز الکترون
electron multiplier
افزاینده الکترون
income multiplier
ضریب فزاینده درامد
investment multiplier
ضریب فزاینده سرمایه گذاری
electron multiplier
چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
lagragne multiplier
ضریب لاگرانژ
money multiplier
ضریب بهم فزاینده پول
speedometer multiplier
سرعت سنج
speedometer multiplier
چرخ دنده سرعت سنج
multiplier principle
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
multiplier impact
اثر بهم فزایندگی
voltage multiplier
چند برابر کننده ولت
tax multiplier
ضریب فزاینده مالیات
foreign trade multiplier
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
deposit
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
as a deposit
امانتا"
deposit
نهشت
deposit with someone
نزد کسی امانت گذاردن
deposit with someone
ایداع کردن
deposit
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposit
رسوب کردن
deposit
پیش پرداخت
deposit
ودیعه
deposit
ته نشین
deposit
امانت
deposit
پس انداز
deposit
سپردن پس اندازکردن
deposit
سرمایه گذاری کردن
deposit
پس مانده
deposit
ایداع
deposit
ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
deposit
ذخیره معدنی
deposit
ذخیره ودیعه
deposit
ذخیره رسوب
deposit
ذخیره کانسار
deposit
ته نشینی
deposit
نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
deposit
: ته نشین کردن گذاشتن
deposit
کنار گذاشتن
deposit
سپردن ذخیره سپردن
deposit
پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposit
: سپرده
deposit
نهشته
deposit
ترسیب
deposit
به حساب بانک گذاشتن
deposit
ته نشست ته نشین
deposit
سپرده
deposit
گرو
deposit
پول بیعانه
deposit
رسوب
mineral deposit
نهشت کانی
loan on deposit
اعطای وام به وثیقه سپرده
time deposit
سپردهء بانکی مدت دار
legal deposit
سپرده قانونی
demand deposit
سپرده دیداری
money on deposit
وجه امانی
safe deposit
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
money on deposit
پول سپرده
certificate of deposit
گواهی پول سپرده
quasi deposit
شبه سپرده
safe deposit
گاوصندوق
idle deposit
سپرده بلااستفاده
demand deposit
سپرده جاری
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
certificate of deposit
گواهی سپرده
calcareous deposit
ته نشست اهکی
bank of deposit
صندوق پس انداز
bank of deposit
بانک پس انداز
bank deposit
سپرده بانکی
alluvial deposit
ابرفتی
alluvial deposit
موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
alluvial deposit
مواد رسوبی
deposit accounts
حساب پس انداز
deposit accounts
حساب سپرده
deposit account
حساب پس انداز
deposit collection
جمع اوری سرمایه
deposit collection
جمع اوری کردن زباله ها
idle deposit
سپرده راکد
glacial deposit
نهشت یخچالی
glacial deposit
رسوب یخچالی
gas deposit
ذخیره گاز
deposit slip
اعلامیه پرداخت سپرده
foreign deposit
سپرده خارجی
deposit account
حساب سپرده
alluvial deposit
ابرفت
deposit with the bank
در بانک ودیعه گذاردن
deposit ratio
نسبت سپرده
deposit in the bank
در بانک به ودیعه گذاردن
deposit fund account
اعتبار تشکیل سرمایه
deposit fund account
حساب تشکیل سرمایه
army deposit fund
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
deposit of instrument of ratification
ایداع اسناد دال بر تصویب
banking deposit account
حساب سپرده بانکی
army deposit fund
پس انداز انفرادی افراد
personal deposit fund
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
fixed term deposit
سپرده ثابت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com