English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (9 milliseconds)
English Persian
digital clock زمان سنج رقمی
digital clock ساعت رقمی
Other Matches
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
digital رقمی
digital دیجیتال
digital رقمی وابسته به شماره
digital پنجهای
digital انگشتی
digital آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
digital دیجیتالی
digital integrator انتگرال گیر رقمی
digital data داده دیجیتالی
digital intergrator انتگرالگیر رقمی
digital monitor مونیتور رقمی
digital plotter رسام دیجیتالی
digital data داده رقمی
digital darkroom برنامهای برای بهبود تصویر
digital control کنترل دیجیتالی
digital channel کانال رقمی
digital analog رقمی به قیاسی
digital channel مجرای رقمی
digital circuit مدار رقمی
digital communications ارتباطات دیجیتالی
digital computer کامپیوتر رقمی
digital computer کامپیوتر عددی
digital computer کامپیوتر
digital computer کامپیوتر دیجیتالی
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer کامپیوتردیجیتال
digital read out نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
analog to digital انالوگ به دیجیتال
digital recording ضبط دیجیتالی
digital transmission انتقال دیجیتالی
digital transmission مخابره دیجیتال
digital transmission انتقال رقمی
pseudo digital تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
digital display صفحهنمایشعددی
digital pad انگشتپا
digital pulp قسمتگوشتیانگشت
digital watch ساعتکامپیوتری
digital war جنگ دیجیتال [جنگ اینترنتی]
digital speech گفتار دیجیتالی
digital nerve عصبانگشتی
digital sorting روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
digital recording ضبط رقمی
analog digital قیاسی به رقمی
digital signal سیگنال دیجیتالی
digital signal علامت رقمی
digital repeater تکرارکننده دیجیتالی
digital research inc یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
digital equipment corporation سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
digital data transmission ارسال دیجیتالی داده
digital tape cassettes نوار کاست رقمی
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
digital to analogue converter مبدل دیجیتال به انالوگ
digital to analog converter مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
analog to digital converter تجزیه و تحلیل اطلاعات برای کامپیوتر با دستگاه حافظه ان
analog to digital converter مبدل قیاسی به رقمی
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
analog digital converter مبدل قیاسی- رقمی
analog digital converter مبدل انالوگ دیجیتال
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
digital subscriber line [DSL] خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
digital video effects monitor صفحهنمایشدیجیتالی
digital video special effects نمایشمخصوصعددیعوامل
asymmetric digital subscriber line [ADSL] خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
clock سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
three second clock ساعت نشاندهنده قانون 3ثانیه در بسکتبال
clock خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clock تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clock باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
the two o'clock d. توزیع ساعت دو
clock دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clock سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
clock ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clock زمانگیری
clock ساعت ورزشگاه
clock سنجیدن باساعت
clock تپش زمان سنجی ساعت
four o'clock گل لاله عباسی
four o'clock لاله عباسی
four o'clock ساعت چهار
clock وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clock مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clock ساعت
clock زمان سنج
clock زمان
clock ماشینی که زمان را نشان میدهد
o'clock ساعت از روی ساعت
clock ساعت
at eight o'clock در ساعت هشت
high bit-rate digital subscriber line [HDSL] خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
military clock ساعت یا وقت نظامی
clock timer زمانموردنظر
clock operator تنظیمکنندهوقت
round-the-clock پیوسته
round-the-clock لاینقطع
biological clock ساعت زیستی
round-the-clock بیست و چهار ساعته
round-the-clock شبانه روزی
five-o'clock shadows ته ریش
round-the-clock روز و شب
twentyfour second clock ساعت نشاندهنده قانون 42ثانیه در بسکتبال
biological clock زیستآهنگ
biological clock زیست گشت
five-o'clock shadow ته ریش
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
This is a self - winding clock . این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
work against the clock بکوب کار کردن
round the clock ۲۴ ساعته
The clock has stopped. ساعت دیواری خوابیده است
set the clock ساعت را تنظیم کردن
face of the clock صفحه ساعت
wall clock ساعت دیواری
to clock in [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock out [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to watch the clock [با بیحوصلگی] دائما به ساعت نگاه کردن
clock method روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
alarm clock ساعت شماطهای
clock rate نرخ زمان سنجی
clock signal علامت زمان سنجی
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
clock skew اریب زمان سنجی
clock speed سرعت ساعت
electric clock ساعت الکتریکی
clock frequency بسامد زمان سنجی
clock stagger رتبه زمان سنجی
alarum clock ساعت شماطهای
alarum clock خیزانک
clock maker ساعت ساز
clock interrupt وقفه زمان سنجی
clock generator ساعت زا
clock generator مولد زمان سنجی
clock paradox پارادکس زمانی
delta clock که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
clock pulse تپش زمان سنجی
chess clock ساعت شطرنج
atomic clock ساعت اتمی
game clock ساعت ورزشگاه
clock track شیار زمان سنجی
roller clock چشمی بسته قرقره دار
relocation clock دایره تنظیم هدف
relocation clock دایره تنظیم تیر
clock work چرخهای ساعت
shot clock ساعت مسابقه
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
physiological clock ساعت فیزیولوژیکی
master clock زمان سنج اصلی
master clock شاه زمان سنج
tower clock برج ساعت
internal clock ساعت داخلی
lady clock کفشدوز
lady clock پینه دوز
time clock گاه ساعت
time clock ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
delta clock مین میکند و باعث میشود کامپیوتر یا مدار از نو آغاز به کارکنند
to advance the hand of a clock عقربه ساعت را جلو کشیدن
to clock off [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace] مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
The plane to ... departs at ... o'clock. هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
to set the clock forward ساعت را جلو آوردن
the clock was put back عقربههای ساعت را عقب بردند
selective clock stetching تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
real time clock ساعت بلادرنگ
real time clock زمان سنج بلادرنگ
horizontal clock system طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
The clock is fast (gaining). ساعت دیواری تند کار می کند
Does this clock keep good time? این ساعت دیواری درست کار می کند ؟
turn the clock back <idiom> زمان را به عقب برگرداندن
One cannot put back the clock. <proverb> هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند .
clock code position سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
clock calendar board تخته ساعت / تقویم
weight-driven clock mechanism مکانیزم ساعتپانولدار
He works day and night (round the clock). روز وشب کارمی کند
I want to depart tomorrow morning [noon, afternoon] at ... o'clock. من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com