Dictiornary-Farsi | direction finding aerial | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 181 (9 milliseconds)

English	Persian
direction finding aerial	انتن جهت یابی


Other Matches

direction finding	جهت یابی کردن
direction finding	جهت یابی
direction finding	سمت یابی کردن
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
direction finding station	پست جهت یابی
radio direction finding	پیدا کردن جهت بی سیم دشمن
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
finding	افزار
finding	انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
finding	کشف
finding	حکم
finding	اکتشاف
finding	یابش
finding	یافته
finding	مکشوفات
fitcall finding	پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
fault finding	عیب یابی
position finding	موقعیت یابی
cost finding	ارزش یابی
range finding	مسافت یابی
range finding	تخمین مسافت کردن
fact-finding	ماموریتکشفحقیقت
fact finding body	کمیسیون تحقیق
radio position finding	روش تعیین محل ایستگاه فرستنده به روش تقاطع
fact finding body	هیات تحقیق
aerial	پاس به جلو
aerial	آنتن هوایی
aerial	آنتن
t aerial	آنتن
aerial	هوایی
aerial	آنتن هوایی رادیو
aerial port	باراندازی هوایی
aerial supply	آماد از راه هوا
aerial pickets	شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
aerial ropeway	خط هوایی ترن برقی
aerial reconnaissance	شناسایی هوایی
aerial radar	رادار هوایی
aerial port	لنگرگاه هوایی
high aerial	آنتن مرتفع
aerial pickets	گشت هوایی
aerial platform	سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
aerial supply	آماد هوایی
aerial survey	نقشه براری هوائی
aerial photogrammetry	فتوگرامتری هوایی
built in aerial	آنتن دستگاهی
broadside aerial	تشعشع کننده عرضی
aerial archaeology	باستان شناسی هوایی
harp aerial	آنتن باد بزنی
aerial circuit	آنتن هوایی
aerial switching	کلیدزنی انتن
aerial switch	کلید انتن
aerial survey	نقشه برداری هوایی
aerial pickets	پیکه هوایی
aerial delivery	پرتاب از راه هوا
aerial delivery	پرتاب هوایی
zigzag aerial	انتن دندانه ارهای
aerial cartwheel	چرخ فلک بی دست
aerial cartwheel	مارپیچ همراه با پرش وچرخش
aerial burst	انفجار هوایی
aerial burst	ترکش هوایی
aerial antenna	آنتن
aerial ladder	نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
image aerial	آنتن تصویر
t type aerial	آنتن
aerial supply	تدارکات از راه هوا
aerial platform	سکوی مخصوص بارریزی هوایی
aerial observation	دیدبانی هوایی
aerial photogrammetry	فتوگرامتری هوائی
aerial perspective	نمای هوایی
aerial photography	عکاسی هوائی
aerial navigation	هوا نوردی
aerial navigation	ناوبری هوایی
aerial mine	مین آنتن دار
aerial mast	دکل انتن
aerial photograph	عکس هوائی
aerial map	عکس هوائی
aerial line	خط هوایی
omni directional aerial	آنتنی که در هر راستایی عمل میکند
high freqyency aerial	آنتن امواج بلند
magnet core aerial	آنتن با هسته آهنربایی
aerial ladder truck	ماشین آتشنشانی
aerial field artillery	توپخانه محمول هوایی
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
aerial fire support	پشتیبانی اتش هوایی
aerial port squadron	گردان عملیات بارانداز هوایی
aerial port squadron	گردان بارانداز هوایی
The pigeous peched on the television aerial .	کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند
direction	دستورالعمل جهت
direction	امتداد
direction	راستا
direction	دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
direction	رهبری
direction	دستور
direction	سازمان دهی یامدیریت
direction	مسیر هدایت کردن
direction	گرا
direction	کارگردانی
self direction	خودفرمان
direction	جهت
direction	سو
direction	هدایت
direction	سرپرستی
direction	مسیر
direction to be followed	جهتحرکت
direction	سمت
direction	ارشاد
Y direction	حرکت عمودی
X direction	حرکت افق
direction	هدایت رهبری
direction	اداره جهت راه
direction	جهت خواب فرش
direction for use	دستوراستعمال
direction	سمت بافت
direction finder	جهت یاب خودکار
direction finder	جهتیاب
the direction to mecca	قبله
direction finder	دستگاه جهت یاب
stage direction	کاگردانی
compass direction	جهت قطبنمای مغناطیسی
compass direction	گرای مغناطیسی
compass direction	سمت قطب نما
briefing direction	دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
direction finder	سمت یاب
direction of Mecca	بهجهتمکه
direction board	صفحه سمت نما
direction board	پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
In the opposite direction .	درجهت مخالف
direction center	مرکز هدایت عملیات
in the opposite direction.	در جهت مخالف
reaction direction	جهتواکنش
direction center	مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
direction finder	جهت یاب
wind direction	جهتوزشباد
direction finder	راستایاب
direction of points	جهتیاب
cutting direction of a saw	جهات برش اره
bearing direction	جهت قرار گرفتن یاطاقان
direction indicator	دستگاه جهت نمایی
direction peg	میخ نشانه
direction rectifier	یکسوکننده سمتی
flow direction	جهت گردش
direction finder	جهت یاب رادیویی
art direction	دکور
stage direction	مدیریت
art direction	ترکیب
fire direction	هدایت کردن اتش
fire direction	هدایت اتش
fighter direction	هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
art direction	آرایش
direction of thread	جهت پیچ
direction of thread	سوی پیچش پیچ
direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت حرکت
direction of a current	current a of set
field direction	جهت میدان
main direction	جهت اصلی
magnetic direction	جهت مغناطیسی
direction of attack	سمت تک
direction of attack	سمت حمله
instrument direction	سمت زاویه یاب
instrument direction	سمت اندازه گیری شده
direction of fire	سمت تیر
art direction	شکل بندی
rotation in a clockwise direction	گردش در جهت عقربه ساعت
rotation in a clockwise direction	گردش به راست
in a south easterly direction	از جهت جنوب خاور
fire direction net	شبکه مخابراتی هدایت اتش
automatic direction finder	جهت یاب اتوماتیک
ina northerly direction	سوی شمال
ina northerly direction	بطرف شمال شمالا
magnatic direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت مغناطیسی
fire direction net	شبکه هدایت اتش
wind direction and speed	جهتوسرعتوزشباد
current direction indicator	دستگاه نشاندهنده جهت جریان
fire direction center	مرکز هدایت اتش
air defense direction center	مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
The aircrafts was flying in a northerly direction.	هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself.	زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
measurement of wind direction: wind vane	اندازهگیریمقداربارشبرف