Dictiornary-Farsi | file brush | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
file brush	برس سوهان
file brush	برس مخصوص پاک کردن سوهان


Other Matches

brush off	اخراج بی ادبانه
brush	برس
brush	سرسمبه نظافت ماهوت پاک کن
brush	سمبه لوله
brush	سمبه
brush	زغال
brush	تندگذشتن بروس لوله
brush	تماس حاصل کردن واهسته گذشتن
brush	نقاشی کردن
brush	قلم مو زدن
brush	لیف زدن
brush	مسواک زدن
brush	ماهوت پاک کن زدن
brush	علف هرزه
brush	به حداکثر سرعت رفتن اسب درمسابقه
brush off	زدایش
brush off	پرده در بازی لاکراس
to brush up	پرداختن
brush up	باقلم مو رنگ کردن
brush up	معلومات خود را تجدیدکردن
brush up	تجدیدخاطره کردن
brush up on something <idiom>	تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده
brush	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush	شکل وسیله برس در بسته نقاشی
brush	فرچه
brush	شیشه شور
brush	جاروبک
brush	دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush	اسیب رساندن مچ پای اسب با پای دیگر
brush	قلم مو
brush	لیف کفش پاک کن و مانند ان
brush	ماهوت پاک کن
to brush up	پاک کردن
the brush	نقاشی
the brush	صورت گری
to brush over	دست کاری کردن
to brush over	هنگام عبورپوز زدن
to brush over	مختصراقلم زدن
brush	پاک کن
vegetable brush	برسسبزیجات
lead of brush	پیشرفتن زغال
negative brush	زغال منفی
collector brush	زغال گرداور
hair brush	ماهوت پاک کن
brush yoke	یوغ زغال
paint brush	قلم موی نقاشی
clothes brush	ماهوت پاک کن
styling brush	بورسفرم دهنده
carbon brush	ذغال
vent brush	بورسروزنهدار
flesh brush	لیف یادستکشی که بتن مالیده خون رابگردش درمی اورند
brush style	قالب قلم
brush style	طرح قلم
brush lag	پس رفتن زغال
lag of brush	پس رفتن زغال
brush lead	پیش رفتن زغال
brush matting	پوشش حصیری
painting brush	قلم مو
gauze brush	زغال توری شکل
fox brush	دم روباه
brush pressure	فشار زغال
brush revetment	سرشاخههای چیده شده کنارهم در کنار دیوار
brush ring	حلقه زغال
brush rocker	فنر زغال
collector brush	ذغال کلکتور
commutator brush	جاروبک کلکتور
smoothing brush	قلم موی پرداخت
stick brush	قلم مو
third brush generator	دینام با زغال اضافی
third brush regulation	تنظیم با زغال اضافی
shaving brush	فرچه
end brush	تارهای انتهایی
tooth brush	مسواک
dust brush	گردگیر
dust brush	گردپاک کن
nail brush	ناخن پاک کن
nail brush	برس ناخن
scrubbing brush	جاروب زبر
scrub brush	جاروب زبر
positive brush	زغال مثبت
round brush	بورسگردمویی
quill brush	برسگرد
pollen brush	پرزگرده
pastry brush	برسخمیر
mascara brush	بورسریمل
grounding brush	زغال زمین
floor brush	برسکیف
flat brush	قلمصاف
fan brush	برسبادبزنی
curling brush	برسفر
pilot brush	زغال راهنما
cleaning brush	برستمیزکننده
brush holder	پایه زغال
carbon brush	زغال کربنی
wire brush	برسسیمی
writing brush	قلمنوشتاری
bottle brush	شیشه پاک کن
To have a wash and brush up.	سروصورت راشستن (وآرایش دادن )
beaker brush	بشر شوی
brush with the law <idiom>	درگیری با قانون
air brush	رنگ پاش
carding brush	شانه حلاجی یا کیله جهت موازی کردن الیاف به روش دستی
brush and rails	مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
brush finish	خط انداختن
brush back	پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
brush finish	مخطط کردن
brush finish	اج دادن
brush block	سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
brush breaker	بوته کنی
air brush	برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
brush application	رنگزنی با قلم مو
brush discharge	تخلیه جارویی
brush pig tail	سیم زغال
carpet and floor brush	جارویکفوفرش
loose powder brush	برسپنکیک
brush contact loss	افت زغال
weaving pattern brush	مجموعهبرسموجدار
Comb ( brush ) your hair .	موهایت را شانه کن
flat-back brush	برسدستهمسطح
brush shifting motor	سروموتور
pig tail of brush	سیم زغال
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
brow brush and lash comb	شانهابرو
To refuse a criticism. To brush aside an objection.	ایراد واعتراضی رارد کردن
motor brush starting switch	سویچ زغالی
to file off or away	زدودن
keep on file	بایگانی کردن
file	ستون
file	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file	بخشی از داده روی کامپیوتر
to keep on file	ضبط کردن
to file off or away	باسوهان بردن
to file off	رژه رفتن
to keep on file	درپرونده نگاه داشتن
file	ردیف صف به صف کردن
file	در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file	در صف راه رفتن
file	رژه رفتن
file name	نام پرونده
file name	نام فایل
file	صف درپرونده گذاشتن
file	بایگانی
file	قطار
file	فهرست
file	صورت
file	اصلاح کردن
file	ستون کردن بایگانی کردن
file	به خط کردن
file	بایگانی کردن
file	پرونده ستون
file	پرونده
associated file	متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
file	ساییدن پرداخت کردن
associated file	وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file	سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
I/O file	داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
file	فایل
file	سوهان
com file	COفایل
file	دسته کاغذهای مرتب
file	سوهان زدن
com file	در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
file	اهن سای
piggyback file	فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
hidden file	فایل مخفی
policy file	پرونده خط مشیها و دستورات
polishing file	سوهان صیقل
problem file	پرونده مسئلهای
pc file iii	یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
scratch file	ناحیه کاری که برای کار جاری استفاده میشود
scratch file	نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
round file	سوهان گرد
resource file	فایل منبع
report file	فایل گزارش
readme file	فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
random file	پرونده تصادفی
random file	فایل تصادفی
program file	فایل برنامه
scratch file	فایل موقتی
hidden file	فایل پنهان
pif file	فایل PIF
PCX file	روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
MIDI file	فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
inverted file	فایل معکوس
master file	شاه پرونده
master file	فایل اصلی پرونده اصلی
inverted file	فایل وارونه
father file	پرونده بنیادی پرونده اصلی
labeled file	پرونده برچسب دار
local file	فایل محلی
logical file	پرونده منطقی
logical file	فایل منطقی
inverted file	فایل معکوس شده
mill file	سوهان دستی
partitioned file	پرونده جزء بندی شده
open file	فایل باز
open file	ستون باز شطرنج
invisible file	فایل نامرئی
needle file	سوهان سوزنی
multivolume file	فایل چندحجمی