English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
fixed length record مدرک با درازای ثابت
fixed length record رکورد با درازای ثابت
fixed length record رکورد باطول ثابت
Other Matches
fixed length با درازای ثابت
record length طول رکورد
record length درازای مدرک
fixed word length کلمه با طول ثابت
variable length record مدرک با طول متغیر
variable length record رکورد با طول متغیر
fixed word length computer کامپیوتر با طول کلمه ثابت
Half – length ( full – length) portrait . عکس نیم قد ( تمام قد )
length طول بدن اسب
length مدت
length درجه
length قد
length طول
length درازا
overall length طول کلی
length فاصله
length بعد
length مسافت
at length بدرازا سرانجام
at length مفصلا`
length طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
length تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
length کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده
length شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
length خط با طول جر حرف دارد
length تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
length تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
length تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده
at length بالاخره
length overall طول ساختمان
whole length تمام قد
length overall طول کلی
at length بتفضیل
fixed مقطوع
fixed ماندنی
fixed قطعی
I'll get you all fixed up. همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
fixed ثابت شده
fixed ماندنی مقطوع
fixed معین
fixed ثابت
well fixed دارا
well fixed خوب تثبیت شده
well fixed ثروتمند
well fixed پولدار
fixed گیردار
double length طول مضاعف
double length با طول مضاعف
variable length با درازای متغییر
floor length رسیده بکف
to measure one'd length رو بزمین خوابیدن
to measure one'd length دمر خوابیدن
flange length طول لبه
focal length فاصله کانونی
focal length طول کانونی
shoulder-length مویبلند
floor length اندازه کف
zero length launching نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
field length درازای میدان
floor length هم کف
wave length طول موج
word length طول کلمه
coherence length طول همدوسی
word length درازای کلمه
cut to length بصورت طولی بریدن
cut to length طولی بریدن
full length تمام قد
full length قدی
length of time مدت
length of time طول زمان
to keep at arms length دوری کردن از
excess length طول اضافی
excess length طول افزوده شده
executive length course زمین گلف کوتاهتر و اسانتراز معمول
f. distance or length فاصله کانونی
string length طول رشته
file length درازای پرونده
register length درازای ثبات
line length طول سطر
pulse length درازای تپش
line length طول خط
nominal length طول نامی
length of dam طول سد
length of column طول ستون
full length نماینده تمام قدانسان
gage length طول قطعه مورد ازمایش
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
half length نیم پیکر
half length تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
half length نصف درازا
instruction length طول دستورالعمل
it is of variable length درازای ان متغیر
it is of variable length طول ان تغییر میکند
focal length فاصله کانونی دوربین یاعدسی
joint length طول اتصال
to keep at arms length اشنائی نکردن با
length contraction انقباض طول
length dimension بعد
length of buttress درازای پشتبند
multiple length با درازی چندگانه
bond length طول پیوند
to keep at arms length <idiom> رو ندادن
braking length طول پارگی نخ [طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
attenuation length طول تضعیف
at full length دراز کشیده
at full length بتفصیل
at full length مفصلا`
at arm's length در بازورس
at arm's length در دسترس
arm's length معاملات ازاد
arm's length مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
edge length درازای لبه [ریاضی]
arc length طول کمان [ریاضی]
block length طول کندهای طول بلاک
block length درازای بلوک طول بلوک
in the length of time <adv.> در طول زمان
full-length تمام قد
bearing length طول یاطاقان
block length درازای کنده
record مدرک کتبی سابقه
record ضبط کردن
record ثبت کردن
record مدرک ثبت کردن
record نام نیک
record پرونده
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record سابقه
record سجل بایگانی
record ثبت
record دفتر
record صفحه گرامافون
record نوشته
record حد نصاب مسابقه
record ضبط شدن
record نگاشتن
record یادداشت سخنرانی
off-the-record محرمانه و خصوصی
record : ثبت
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record پیشینه
record بایگانی ضبط
record رکورد
record ثبت کردن ضبط کردن
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
off the record <idiom> خصوصی
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record سابقه مدرک
record یادداشت درسی
off the record محرمانه و خصوصی
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record یادداشت کردن
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record ثبت گواهی ثبت شده
record یادداشت بایگانی
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
on record ثبت شده
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record حجم داده در یک رکورد
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
fixed round فشنگ کامل
fixed round فشنگ ثابت
fixed shell گلوله متصل
fixed spacing فاصله دهی ثابت
fixed spool قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fixed star ستاره ثابت
fixed star ثوابت
fixed reticle تار موی ثابت زاویه یاب
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
fixed resources منابع ثابت
fixed radix با مبنای ثابت
fixed property سرمایه ثابت
fixed property اموال غیر منقول
fixed base پایهثابت
fixed price قیمت ثابت
fixed portion فرض
fixed portion سهام معینه
Price are fixed here . دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed winglet بالچهثابت
fixed platform سکویثابت
fixed arch طاقثابت
fixed bayonet سرنیزهثابت
fixed weight وزن ثابت
fixed system توزیع ثابت اب
fixed support بردگاه گیردار
fixed support تکیه گاه گیردار
fixed supply ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed supply عرضه ثابت
fixed storage حافظه ثابت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com