English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (8 milliseconds)
English Persian
for prompt cash نقدا`
for prompt cash فی المجلس
Search result with all words
cash prompt نقد فوری
Other Matches
prompt کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompt عکس العمل
prompt بیدرنگ
what is the prompt مهلت ان چقدراست
prompt to go اماده برای رفتن
prompt to go اماده رفتن
prompt پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompt سریع کردن
prompt بفعالیت واداشتن
prompt برانگیختن
prompt سریع عاجل
prompt اماده
prompt چالاک سوفلوری کردن
prompt سریع
prompt فوری
prompt نقدی
prompt side قسمتاضطراری
system prompt اعلان سیستم
prompt radiation تشعشع کامل
prompt payment پرداخت فوری
prompt dower مهر معجل
prompt dower مهر عندالمطالبه
prompt deployment گسترش مناسب
prompt delivery تحویل فوری
prompt box جای سخن رسان یا سوفلور
prompt book نسخه سخن رسان
dot prompt نقطه اعلان
dos prompt اعلان DOS
prompt deployment گسترش فوری
opposite prompt side طرفکاملابرعکس
To demand prompt payment. تقاضای پرداخت فوری کردن
This company guarantees prompt delivery of goods. این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
cash in on <idiom> شانسی سود بردن
cash پول خرد
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
cash دریافت کردن صندوق پول
cash وصول کردن نقدکردن
cash پول نقد
She had the never to ask for cash . اینها همه هیچ تازه پول نقد هم می خواست
cash in <idiom> تبدیل به پول کردن ،خرد کردن چیزی برای پول
cash صندوق
cash نقدی
cash نقد
cash نقد کردن
cash پول رایج
cash چک
cash حواله پستی تلگرافی یا بانکی
cash نقدکردن
cash اسکناس
cash with order پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
cash rent اجاره نقدی
net cash نقدی خالص
net cash قیمت مقطوع
idle cash پول بلااستفاده
cash-wage دستمزد نقدی
idle cash پول بیکار
cash desk صندوقپرداختپولدر یکمغازه
cash sale فروش نقدی
cash sale بیع نقد
cash security وثیقه نقدی
cash security وجه الضمان نقدی
cash register صندوق [محل پرداخت پول]
contribution not in cash سهم الشرکه غیر نقدی
non cash share سهم غیر نقدی
non cash shares سهام غیر نقدی
on cash basis نقدا"
cash crop فرآورد فروشی
cash crop فرآورد نقدینهساز
cash crop محصولی که برای فروش فرآوری میشود
to cash a cheque چک را نقد کردن
cash card کارتمخصوصگرفتنپول
spot cash پول نقد
cash readout وسیلهنمایشمقدارپول
spot cash پرداخت نقدی
share in cash سهم نقدی
sell for cash نقد فروختن
To turn into cash. به پول نزدیک کردن
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
to buy for cash نقد کردن
cash on the barrelhead <idiom> پولی که برای خرید چیزی پرداخت می شود
strapped for cash <idiom> هیچ پولی دربساط نداشتن
cash crop محصول فروشی
cash ratio نسبت نقدینگی
cash dispenser پرداخت کننده پول
cash crops پنبه وتنباکو
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
cash book دفتر نقدی
cash books دفتر نقدی
cash register صندوق پول شمار
cash register ماشین صندوقداری
cash registers صندوق پول شمار
cash registers ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash registers ماشین صندوقداری
cash flow گردش وجوه
capital in cash سرمایه نقدی
cash account حساب نقدی
cash against documents پول در مقابل اسناد
cash crops ذرت
cash crops برنج
cash dispenser تحویل دارخودکار
cash dispenser ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
cash dispensers پرداخت کننده پول
cash dispensers تحویل دارخودکار
cash dispensers ماشینی که با داخل نمودن کارت مخصوص ودادن دستور لازم
cash dispensers پرداخت مینماید
cash and carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
hard cash پول نقد
cash dispenser پرداخت مینماید
cash crops محصولات نقدی مانند
cash crops گندم جو
cash assets داراییهای نقدی
cash balance مانده نقدی
cash balance تراز نقدی
cash nexus رابطه نقدی
cash office دایره صندوق
cash office صندوق
cash on delivery پرداخت هنگام تحویل
cash on delivery فروش نقدی
cash flows نقدینه
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
cash plans طرح پرداختهای نقدی
cash price قیمت نقدی
cash price بهای نقدی
cash items اسناد تنخواه گردان
cash spot نقد فوری
cash deficit کسر صندوق
cash register ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash capital سرمایه نقدی
cash budget بودجه نقدی
cash box صندوق پول
cash discount تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد
cash dividened سود نقدی
cash flows وجوه در گردش
cash discount تخفیف نقدی
cash collection voucher سندپرداخت غرامت نقدی
discounted cash flow مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
A cash ( credit ) transaction . معامله نقدی ( اعتباری )
to save bot cash نقد فروختن
Cash . Ready money . وجه نقد
cash collection voucher سند پرداخت نقدی
paid in cash share سهام نقدا" پرداخت شده
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com