English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
free rocket موشک ازاد
free rocket موشک غیر هدایت شونده
Other Matches
rocket راکت
rocket پرتابه
rocket موشک وار رفتن
rocket راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
rocket فشفشه
rocket موشک
rocket engine موتور راکت
rocket control کنترل موشک
to get a rocket [British E] <idiom> سرزنش شدن
rocket [British E] عیب جویی
retro rocket موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
rocket [British E] مجازات
rocket propulsion حرکت بجلو بوسیله موتورموشکی
rocket [British E] سرزنش
rocket engine موتور موشک
rocket fuel سوخت راکت
rocket fuel سوخت موشک
liquid rocket راکت سوخت مایع
sky rocket موشک هوایی
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
rocket launchers موشک انداز
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
rocket ship موشک یا پرتابه فضا پیما
rocket thrust تراست راکت
rocket sonde موشک هواشناسی
rocket sonde راکت هواشناسی
rocket propulsion فشار پرتاب موشک
rocket motor موتور راکت
wild rocket کک کوج
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
boosted rocket موشک ازاد
breeder rocket راکت سوخت ساز
breeder rocket راکت زاینده
rocket propulsion فشارعقب نشینی موشک
garden rocket شب بوی هراتی
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
rocket launcher موشک انداز
step rocket موشک چند طبقه
to get a rocket [British E] <idiom> مجازات شدن
barrage rocket موشک مخصوص تهیه سداتش
ideal rocket راکت ایده ال
ion rocket راکت یونی
hybrid rocket راکت مختلط
yellow rocket ایهقان
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
atom rocket موشک اتمی
solid-rocket booster راکدثابتبالارونده
wild rocket oil روغن منداب
london rocket seeds سلم
london rocket seeds خاکشی
anti-tank rocket موشکضدتانک
rocket [missile with thrust propulsion] موشک [پرتابه] [پرتابه با پیشرانش عقب نشینی]
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
i did that of my own free will این کار را کردم
having free will فاعل مختار
i did that of my own free will به میل خود
free for all داد وبیداد
free for all زدوخوردهمگانی
having free will ازادکار
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free بازیگر ازاد
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free حرکت قایق در جلو باد
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free جایز
free ازادکردن
free ترخیص کردن میدانی
free بطور مجانی ازادکردن
free رها
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free ازاد
free مطلق
free مستقل
free اختیاری مختار
free مجانی
free رایگان سخاوتمندانه
free روا
free مجاز منفصل
free بخشودن
free will اختیار
free will طیب خاطر
free will ازادی اراده
free will اختیاری
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free موجود در دیسک یا حافظه
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free <adj.> دست و دلباز
free تحویل
free فاقد
free will اراده ازاد
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free wheeling حالت خلاصی
free wheeling خلاصی
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
free vortex گرداب ازاد
free volume حجم ازاد
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
free world جهان ازاد
free world کشورهای غیرکمونیست
heart free ازاد ازقید عشق
free with ones money ولخرج
obsolescence free دستگاه متروک
mean free path مسافت ازاد میانگین
guns free توپها اتش باختیار
mean free path مسافت ازاد متوسط
heart free مبرا از عشق
free zone منطقه ازاد تجاری
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone منطقه ازاد
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free turbine توربین ازاد
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space فضای ازاد
free space فضای خالی
free spillweir سرریز ازاد
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free play بدون محدودیت
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on quay تحویل دراسکله
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail تحویل در راه اهن
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل کالا روی قطار
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free oscillation نوسان ازاد
free person حر
free play بازی ازاد
free play ازاد
free play لق
free spoken رک گو
free spoken ساده گو
free thinkers ازاد فکران
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking ازادی از قیود مذهب
free thought وارستگی از مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
free throw پنالتی
free throw پرتاب ازاد
free throw پاس بدون مانع
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free tower برج ازاد
free tower برج پرش ازاد
free trader تجارت ازاد
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free spoken بی پرده
free spoken بی محابا
free spokenness رک گویی
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free surface سطح اب ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح ازاد
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free trader بدون گمرک
tax-free <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
free from taxes <adj.> بدون مالیات
free rider آدم انگل
free rider آدم لاشخور
free rider آدم مفت خور
barrier-free بدون حائل
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
Free Gothic احیای سبک گوتیک
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
problem-free <adj.> بدون دردسر
trouble-free <adj.> بدون دردسر
free-handed, <adj.> دست و دلباز
postage-free <adj.> حمل رایگان
free shipping <adj.> حمل رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
free shipping <adj.> ارسال رایگان
postage-free <adj.> ارسال مجانی
free shipping <adj.> ارسال مجانی
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
post free بدون نیاز به تمبر زدن
weapons free جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
free-range آزادچر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com