English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
English Persian
fruit machines جک پات
Other Matches
fruit میوه
fruit میوه
fruit بر
fruit سود
fruit فایده
fruit فرزند میوه دادن
fruit ثمر
machines ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machines خطای ناشی از خرابی قطعه
machines ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machines دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machines کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machines کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines بیت اجرا میشود
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines تراشیدن ماشین
machines براده برداشتن
machines شیارانداختن روی فلز
machines تراشکاری کردن صیقل کردن
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machines دستگاه
machines ماشین
machines خطای ناشی خرابی سخت افزار
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machines نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
to bear fruit باریا میوه دادن
stone fruit میوه الویی
fruit machine جک پات
fruit branch شاخهمیوه
fruit vegetables صیفیجات
citrus fruit آبمیوهها
passion fruit میوهی گل ساعت
fruit salad سالاد میوه
kiwi fruit میوهکیوی
fruit cocktail میوهایکهپیشازغذاخوردهشود
fruit-wall چفته
fruit-cake کیک میوه ایی
Do you have any fresh fruit? آیا میوه تازه دارید؟
fruit juice آب میوه
A tree is known by its fruit. <proverb> درخت از میوه اش شناخته مى شود.
A tree is known by its fruit . <proverb> درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
stone fruit میوه هسته دار
myrobalan fruit شیر امله
fruit pulp گوشت میوه
fruit flies کرم میوه
dried fruit میوه خشک کرده
dried fruit خشکبار
early fruit میوه پیش رس یا زودرس
forbidden fruit چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
fruit fly کرم میوه
fruit bat خفاش میوه خوارنواحی گرمسیر
fruit clipper کشتی سریع میوه بر
fruit sugar fructose=
key fruit نگین
fruit of the womb میوه رحم
fruit of the womb میوه دل
fruit wall چفته
slot machines ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
sewing machines چرخ دوزندگی
sewing machines چرخ خیاطی
knitting machines ماشین کش بافی
drilling machines مته های برقی [ابزار]
drilling machines دریل ها [ابزار]
answering machines نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
vending machines ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
boring machines دستگاه های مته [ابزار]
boring machines دریل ها [ابزار]
drilling machines دستگاه های مته [ابزار]
boring machines مته های برقی [ابزار]
washing machines ماشین رختشویی
smart machines ماشینهای هوشمند
pinball machines ماشین پینبال
pinball machines ماشین ساچمه پران
carpenter's machines ماشین الات درودگری
Please pass round the fruit . لطفا" میوه را دور بگردانید
To pick flowers(fruit). گل ؟(میوه ) چیدن
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
fruit-picking ladder نردبانمیوهچینی
fresh water ; fruit juice. آب شیرین (تازه )؛آب میوه
principal types of citrus fruit انواععمدهمرکبات
principal types of stone fruit انواععمدهمیوههایهستهدار
principal types of tropical fruit انواععمدهمیوههایگرمسیری
section of a pome fruit: apple قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
A reounding slap ; Juicy fruit. سیلی آبدار :میوه آبدار
Fruit -bearing (prlific) tree. درخت باردار ( بارآور )
section of a stone fruit: peach قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
The real problem is not whether machines think but whether men do. مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
Fresh flowers (fruit,eggs,milk). گل ( میوه ،تخم مر غ ،شیر )تازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com