English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
graduate record examination جی ار ای
Other Matches
graduate فارغ التحصیل
graduate مدرج یادرجه بندی کردن
graduate ترفیع دادن
graduate درجه بندی کردن
graduate تقسیم بندی کردن
graduate استوانه مدرج
graduate تغییر تدریجی کردن
graduate پیمانه درجه دار
graduate فارغ التحصیل شدن
graduate درجه گرفتن
graduate درجه دادن
graduate بدرجات تقسیم
graduate کردن
graduate طبقه بندی کردن
graduate مرتب کردن
graduate collar حلقه یا طوقه درجه بندی شده
graduate education اموزش بعد از لیسانس
graduate student دانشجوی بعد از لیسانس
graduate study تحصیلات دانشگاهی
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
examination محک
examination بررسی
examination معاینه کردن
examination استنطاق
examination بازرسی معاینه
examination امتحان
examination آزمایش
examination آزمون
examination معاینه
examination امتحان
examination امتحان ازمایش
examination ازمایه
examination ازمون
examination تست
examination بازرسی
examination رسیدگی معاینه
examination رسیدگی
examination معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examination بازپرسی
to take an examination امتحان دادن
self examination درون خویشتن بینی
re-examination پرس ازمایی مجدد
re-examination بازپرسی مجدد
re examination پرس ازمایی مجدد
re examination بازپرسی مجدد
self examination خود ازمایی
cross-examination پرسش و مقابله
to give an examination امتحان کردن
qualifying examination امتحان صلاحیت
to sit for an examination در امتحانی وارد شدن یاشرکت کردن
to give an examination صورت امتحان دادن
cross-examination بازپرسی
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
sit for an examination در امتحانی شرکت کردن
examination anxiety اضطراب امتحان
previous examination نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
cross examination تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
psychiatric examination معاینه روانپزشکی
mental examination معاینه روانی
examination of the soil ازمایش خاک
cleared without examination ترخیص بدون بازرسی
cross examination استنطاق
cross examination بازرسی
cross examination بازجویی همگانی
cross examination بازپرسی
cross examination بازجویی استنطاق بازجویی از شهود مواجهه دادن شهود
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
essay examination امتحان انشایی
To sit for an examination. درامتحان شرکت کردن
To cheat in an examination. درامتحان تقلب کردن
bar examination امتحان وکالت
To pass an examination . درامتحان قبول شدن
examination of witness's eligibility تزکیه
To mark the examination papers . ورقه های امتحان رانمره دادن
ceeb (college entrance examination board شورای امتحانات ورودی
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
record نگاشتن
record یادداشت سخنرانی
on record ثبت شده
off the record <idiom> خصوصی
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record : ثبت
record ضبط کردن
record پرونده
record سابقه
record ثبت کردن ضبط کردن
off-the-record محرمانه و خصوصی
off the record محرمانه و خصوصی
record ثبت
record دفتر
record مدرک کتبی سابقه
record سجل بایگانی
record ضبط شدن
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record پیشینه
record بایگانی ضبط
record رکورد
record حد نصاب مسابقه
record نوشته
record صفحه گرامافون
record نام نیک
record مدرک ثبت کردن
record ثبت کردن
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record یادداشت بایگانی
record ثبت گواهی ثبت شده
record یادداشت درسی
record یادداشت کردن
record حجم داده در یک رکورد
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record سابقه مدرک
record format قالب رکورد
record number شماره رکورد
record of events ثبت وقایع
record of events دفتر ثبت وقایع
record manager مدیر رکورد
trailer record رکورد پشت بند
record gap فاصله خالی بین رکوردها
record layout طرح کلی رکوردها
record keeping نگهداری سوابق
record head نوک ضبط
record gap شکاف بین رکوردها
record layout ترتیب کلی رکوردها
record length درازای مدرک
record gap شکاف بین مدارک
record length طول رکورد
record management مدیریت مدارک
record layout طرح بندی مدرک
record of service سابقه خدمت
record office اداره بایگانی کل
verbatim record porotocol
track record سابقه
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record پیشینه
record button دکمهضبط
record control دکمهضبط
record library مرکزکرایهنوارکاست
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record-breaker ثبتکند
record-breaking شکستنرکورد
unit record رکورد واحد
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
record printer اشاره گر رکورد
record separator جداکننده رکوردها
stock record سابقه موجودی
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
trailer record مدرک پشت بند
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
transaction record رکورد تراکنش
unit record تک مدرکی
record management مدیریت رکوردها
record format قالب مدرک
clinical record پرونده بهداشتی
clinical record پرونده بیمارستانی
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
conveyance by record انتقال قهری به حکم دادگاه
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
criminal record سوء پیشینه جزائی
cumulative record نمودار تراکمی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
data record رکورد داده ها
debt of record دین قانونی
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
clinical record پرونده بالینی
clean record عدم سوسابقه حسن پیشینه
clean record نداشتن پیشینه بد
record players گرامافون
addition record رکورد اضافی
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
bad record سوء سابقه
bad record پیشینه بد
record player گرامافون
bear record to تصدیق یا اثبات کردن
beat a record حد نصاب را شکستن
boot record رکورد راه اندازی
break a record رکورد شکنی
carded for record از خدمت صف معاف
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
end of record انتهای مدرک
header record سررکورد
lable record رکورد برچسب
logical record مدرک منطقی
logical record رکورد منطقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com