Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
graphic output
خروجی گرافیکی
Search result with all words
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
Other Matches
graphic
نگارهای
graphic
مربوط به نقاشی
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
graphic
تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
graphic
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
graphic
نمودار مقیاس
graphic
نمودارترسیمی
graphic
نوشته شده کشیده شده
graphic
گرافیک
graphic
وابسته به فن نوشتن
graphic
مربوط به نقاشی یاترسیم
graphic
ترسیمی
graphic
واضح
graphic
مقیاس مصور
graphic fitting
خط کش طراحی
graphic fitting
خط کش ت شکل
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
graphic character
دخشه نگارهای
graphic arts
هنر خط نویسی و طراحی
graphic arts
هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts
هنرهای زیبا
graphic analysis
تحلیل نگارهای
graphic equalizer
همسانکنندهگرافیکی
graphic language
زبان نگارهای
graphic limits
حدود گرافیکی
graphic score
نمره نگارهای
graphic scale
مقیاس مصور
graphic scale
مقیاس خطی
graphic portfolio
نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
graphic panel
تابلو نگارهای
graphic method
روش نگارهای
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
graphic training aid
پوسترهای اموزشی
graphic input device
دستگاه ورودی گرافیکی
graphic training aid
چارت اموزشی
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
graphic rating scale
مقیاس درجه بندی نگارهای
graphic data structure
ساختار داده گرافیکی
output
وسیلهای که
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
تولید
output
تولیدی
output
کارکرد فرفیت
output
برونداد
output
برون گذاشت برونگذار
output
برون ده
output
بازده
output
خروجی
output
برونداد محصول
output
محصول
output
ستانده
output
انرژی خروجی
output
برون داد
output
بازداده
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
برونداد بروندهی
output circuit
مدار خروجی لامپ الکترونی
output control
تنظیم انرژی خروجی
output pentode
لامپ پنج قطبی خروجی
output meter
سنجه انرژی خروجی
output media
رسانه خروجی
output listing
سیاهه خروجی
output impedance
امپدانس خروجی
output impedance
ناگذرایی خروجی
output equipment
تجهیزات خروجی
output electrode
الکترد خروجی
output device
دستگاه خروجی
output data
داده خروجی
output per head
تولید سرانه
net output
تولید خالص
output area
ناحیه
output amplifier
تقویت کننده خروجی
optimum output
تولید مطلوب
optimum output
تولید بهینه
national output
تولید ملی
motor output
توان موتور
motor output
قدرت خروجی موتور
monopoly output
تولید انحصاری
maximum output
خروجی حداکثر
output area
خروجی
output area
ناحیه خروجی
output channel
کانال خروجی
output channel
مجرای خروجی
output capacitance
فرفیت خروجی
output buffer
میانگیر خروجی
output box
جعبه فیوز
output bound
کران خروجی
output bound
وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
marginal output
تولید نهائی
output per head
بازده سرانه
voice output
خروجی صوتی
tatal output
خروجی کل
reactor output
توان راکتور
rated output
توان نامی
rate of output
میزان تولید
rate of output
نرخ تولید
power output
توان خروجی
output transformer
مبدل خروجی
output triode
لامپ تریود خروجی
output tube
لامپ خروجی
output unite
واحد خروجی
output variability
تغییرات تولید
output voltage
ولتاژ خروجی
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
peak output
حداکثر تولید
output monitor
صفحهنمایشگرخارجی
voice output
خروجی به صورت صدا
output devices
شیوههایتولید
output power
توان خروجی
output process
فرایند خروجی
output rate
نرخ تولید
output resonator
همنواگر جعبهای خروجی
output routine
روال خروجی
output shaft
محور خروجی
output speed
سرعت خروجی
output stage
مرحله خروجی
output state
حالت خروجی
output stream
مسیل خروجی
output stream
نهر خروجی
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
per capita output
تولید سرانه
output jack
جکخروجی
potential output
تولید بالقوه
cardiac output
برونده قلبی
actual output
بازداده فعال
actual output
دبی موثر
effective output
بازداده موثر
effective output
دبی موثر
input/output
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
aggregate output
تولید کل
total output
تولید کل
input output
ورودی خروجی
cardiac output
بازده قلبی
best profit output
profit best
effective output
خروجی موثر
best profit output
محصول در بیشترین مقدارسود
battery output
توان برونداد باطری
generator output
قدرت مولد
average output
محصول متوسط
increase of output
افزایش توان
input/output
بررسی
input/output
مدیریت و کنترل میکند
light output
خروجی نور
input/output
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
input/output
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
وسیله جانبی
input/output
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
copy output mode
روکشخروجیکپی
feeder output tray
سینیخروجیتغذیهکننده
ratio of capital to output
نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio
نسبت سرمایه به تولید
real time output
خروجی بلا درنگ
real time output
خروجی انی
serial input\output
ورودی و خروجی سری
simultaneous input/output
ورودی و خروجی همزمان
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
universal output transformer
مبدل صوتی عمومی
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
input
[output]
request
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
capital output ratio
ضریب سرمایه گذاری
job output stream
مسیل خروجی برنامه
input output redirection
تعیین مسیر ورودی- خروجی
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
output job queue
صف برنامه خروجی
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
input output ports
مدخلهای ورودی- خروجی
input output order
ترتیب ورودی- خروجی
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com