English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ground water storage اب انباشت زیرزمینی
Other Matches
water storage tank اب انبار
ground water ابهای زیرزمینی
ground water اب زیرزمینی
hot water storage tank مخزن اب جوش
fixed ground water اب زیرزمینی ماندگار
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
ground water table سفره اب زیرزمینی
ground water table سفره ابخوان
ground water table سطح اب زیرزمینی
water permeates the ground اب در زمین نفوذ یا سرایت میکند
ground water runoff جریان زیرزمینی
ground water flow فرورفت
ground water basin حوزه اب زیرزمینی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
storage نگهداری
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage مشابه 9641
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage خزانه
storage انباره
storage انبارش
storage ذخیره سازی انبار کالا
storage مخزن
storage انبار کردن
storage انبار
storage اندوزش
storage ذخیره کردن
storage ذخیره کردن ذخیره
storage هر رسانه ذخیره سازی داده
storage ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage می نیست
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage ذخیره سازی
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage دیسک برای ذخیره داده
storage فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage cell سلول انباره
storage cell باتری
storage circuit مدار ذخیره
storage compaction فشردگی انباره
storage costs هزینههای انبارداری
storage location مکان ذخیره
nonerasable storage رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage cell پیل باتری
active storage گنجایش مفید
effective storage گنجایش مفید
storage location مکان انباره محل انباره
storage cell یاخته انباره
administrative storage انبار کردن به طریق اداری
storage bunker دخیره
storage capacity گنجایش انباره
storage capacity فرفیت انباره
storage cycle چرخه انباره
storage cycle سیکل انباره
program storage انباره برنامه
storage location موقعیت انباره
storage level تراز خزانه
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
storage interleaving درمیان انباره جای دادن
storage interleaving برگ برگ سازی انباره
storage granules دانههای اندوزش
storage fragmentation تکه تکه شدن انباره
storage dump روبرداری حافظه
storage device دستگاه انباره
storage device انباره
storage device دستگاه ذخیره سازی
storage location مکان انباره
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
core storage انباره هستهای
real storage انباره واقعی
real storage حافظه حقیقی
read only storage انباره فقط خواندنی
caged storage قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
caged storage انبار کردن به طریقه محصور
pushup storage انباره بالا فشردنی
bulk storage انباره پرگنجایش
bulk storage انباره پر گنجایش
secondary storage انباره ثانویه
seasonal storage مخزن فصلی
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
daily storage مخزن روزانه
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
buffer storage انباره میانگیر
buffer storage حافظه میانگیر
cryoelectronic storage یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
capacitor storage حافظه خازنی
core storage انبار چنبرهای
parallel storage انبارش موازی
primary storage حافظه اولیه
permanent storage انباره دائمی
primary storage انباره اولیه
common storage حافظه مشترک
permanent storage انبارش دائمی
permanent storage حافظه دائمی
protected storage حافظه محافظت شده
protected storage انباره محافظت شده
carryover storage ذخیره سالیان
carryover storage مخزن سالیان
core storage انباره چنبرهای
circulating storage انباره گردشی
parallel storage انباره موازی
coefficient of storage ضریب ذخیره
storage coefficient ضریب ذخیره
protected storage انباره محفوظ
secondary storage حافظه ثانویه
secondary storage انباره ثانوی
nonerasable storage حافظه پاک نشدنی
annual storage مخزن سالانه
storage allocation تخصیص حافظه
storage allocation تخصیص انباره
associative storage انباره انجمنی
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
storage area ناحیه انبارش
storage buffer میانگیر انباره
storage block بلوک ذخیره
storage battery باتری بارشدنی
storage battery اکولاموتور
storage battery انباره
storage battery باتری انبارهای
storage array ارایه انباره
auxiliary storage انبار کمکی
auxiliary storage انباره کمکی
serial storage انباره نوبتی
dead storage انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
sequential storage انباره ترکیبی
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
off line storage حافظه برون خطی
offline storage انباره برون خطی
on line storage حافظه درون خطی
online storage انباره درون خطی
serial storage انباره سری
auxiliary storage حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
available storage capacity گنجایش مفید مخزن
nonvolatile storage حافظه غیر فرار
static storage انباره ایستا
dead storage حجم مرده
backing storage انباره پشتیبان
dead storage گنجایش مرده
dead storage مانداب
storage bunker انبار
external storage حافظه خارجی
magnetic storage انباره مغناطیسی
fixed storage انباره ثابت
fixed storage حافظه ثابت
storage space فضایذخیره
storage door دروسایلذخیرهای
wet storage تر داری
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
storage compartment قسمتذخیره
winter storage مخزن زمستانه
working storage حافظه کاری
scenery storage چشماندازانبار
semiconductor storage حافظه نیمه هادی
storage tray سینیذخیره
magnetic storage منبع مغناطیسی
external storage ثبات خارجی کامپیوتر
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mass storage انبارش تودهای
mass storage تل انباره
main storage حافظه اصلی
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
main storage انباره اصلی
file storage انباره فایل
magnetic storage ذخیره مغناطیسی
fuel storage انبار سوخت
gas storage مخزن بنزین
intermediate storage انباره واسط
cold storage سردخانه
immediate access storage storage main
high storage انباره بالا
regenerative storage انباره باززا
useable storage ذخیره مفید
vault storage محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
virtual storage انباره مجازی
virtual storage حافظه مجازی
volatile storage انباره فرار
internal storage حافظه ی داخلی
internal storage حافظه داخلی
internal storage انباره داخلی
local storage انباره محلی
working storage انباره کاری
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
volatile storage حافظه فرار
external storage انباره خارجی
storage map نقشه حافظه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com