Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
high speed traffic
ترافیک سریع
high speed traffic
رفت و امدسریع
high speed traffic
امد شد سریع
Other Matches
high speed
سریع السیر
high speed
دنده سریع
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed steel
فولاد تندبر
high speed printer
چاپگر سریع
high speed engine
موتور پر دور
high speed trafic
رفت و امد سریع
high speed truck
کامیون پردور
high-speed exit taxiway
خروجیتاکسیوباسرعتبالا
super high speed tool steel
فولاد ابزار بر فوق تند بر
traffic
ترافیک
traffic
رفت و امد
traffic
امد و رفت
traffic
تردد کردن
traffic
امد و شد
traffic
امد وشدکردن
traffic
مخابره
traffic
عبور و مرور
traffic
کالا
traffic
داد وستدارتباط کسب
traffic
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
امد وشد رفت وامد
traffic
شد وامد
traffic
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
تجارت غیرقانونی
traffic
تجمع مدافعان
traffic
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
داده پیام دریافتی
traffic
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
امد و شد حمل و نقل
traffic
تجارت هدایت شده
traffic
نقل
traffic
گذشتن
traffic
حرکت سیر
traffic
مبادله کالا
traffic
تجارت
traffic
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
one-way traffic
عبوریکطرفه
two-way traffic
محلعبوردوطرفه
through traffic
شد امد ترانزیتی
through traffic
عبور یکسره
through traffic
ترافیک ترانزیتی
through traffic
امد و رفت ترانزیتی
traffic
انتقال دریانوردی
traffic induit
شد امد القایی
traffic density
تراکم عبور و مرور
traffic induit
ترافیک القایی
traffic flow
کشش عبور ومرور
bus traffic
عبور و مرور اتوبوسها
bus traffic
رفت و امد اتوبوسها
traffic flow
کشش ترافیک
traffic density
پرپشتی شد امد
traffic density
فشار امد وشد
traffic density
تراکم امد و شد
traffic density
شدت عبور و مرور
traffic density
سنگینی شد امد
traffic intensity
شدت عبور و مرور
traffic island
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic sign
تابلو علایم
traffic release
ساعت عبور ازاد خودروها
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic peak
تیزه شد امد
railway traffic
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
traffic peak
حداکثر عبور و مرور
traffic paint
خط کشی راه
road traffic
رفت و امد خیابان
road traffic
ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic
امد وشد خیابان
traffic lane
خط شد امد
container traffic
تراکم حمل و نقل کانتینرها
traffic lane
مسیر عبور و مرور
traffic sign
لوحه نشانه گذاری
traffic density
تکاشف عبور و مرور
airfield traffic
عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic
عبورو مرور در فرودگاه
tidal traffic
امد و شد ناقرینه
tidal traffic
شد امدنابرابر
traffic control
کنترل عبور و مرور
traffic control
کنترل ترافیک
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic court
دادگاه تخلفات رانندگی
traffic lane
یک خط جاده برای یک مسیر
traffic cut
گره شد امد
traffic cut
تقاطع دو جریان عبور و مرور
to direct traffic through
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic light
چراغ راهنمایی
to regulate the traffic
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
traffic lights
چراغ راهنمایی
moving traffic
ترافیک در حال حرکت
telecommunication traffic
ترافیک ارتباطات
turning traffic
ترافیک پیچ دار
traffic court
دادگاه عبور و مرور
street traffic
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
telephone traffic
ترافیک تلفنی
street traffic
ترافیک
[جاده]
traffic court
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic sign
تابلو نشانه گذاری
Is there a road with little traffic?
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
traffic congestion
راهبندان سنگین
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor traffic
رفت و امداتومبیلها
merging traffic
ترافیکخیابانفرعیاتوبان
outgoing traffic
جاده به راستای بیرونی
incoming traffic
جاده وسایل که می آیند
merging traffic
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
emerging traffic
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
stop-and-go traffic
ترافیک سپر به سپر
dense traffic
ترافیک سنگین
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
inbound traffic
مسیر خارج از کشور
induced traffic
ترافیک القایی
Is there a road with little traffic?
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic warden
فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
traffic designer
نقشه کش رفت و امد
air traffic
رفت و آمد هواپیمایی
traffic jam
ترافیکوراهبندانسنگین
local traffic
رفت و امد محلی
traffic lanes
خطترافیک
heavy traffic
ترافیک سنگین
There is heavy traffic.
ترافیک سنگین است.
traffic volume
بار شد و امد
traffic volume
حجم امد و شد
traffic stud
گلمیخ چهارگوش
traffic stud
سنگ راه
traffic stream
جریان رفت و امد
traffic stream
جریان امد و شد
traffic signal
نشانه روشن
eligible traffic
حد عبورمجاز مسیرها
eligible traffic
عبور و مرور مجاز
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic sign
علامت عبور و مرور
density of traffic
پر پشتی امد و شد
density of traffic
تراکم ترافیک
transit traffic
عبور ترانزیتی
freight traffic
رفت و امد بار
gyratory traffic
شد امدچرخشی
The traffic is heavy.
ترافیک سنگین است.
traffic circles
دایرهی یک طرفه
public traffic
رفت و امد همگانی
railway traffic
امد و شد راه اهن
traffic circle
دایرهی یک طرفه
to open something to
[the]
traffic
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
to be closed to
[all]
traffic
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
gyratory traffic
امد و شد چرخنده
generated traffic
شد امد ایجادی
density of traffic
تراکم رفت و امد
speed up
تسریع
with all speed
منتهای سرعت
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
speed
مدت زمان تمام کردن مسابقه اسبدوانی
speed
شتاب حرکت
speed
شتاب
speed
سرعت حرکت
speed
عده دور
speed
مقدار سرعت
[فیزیک]
speed
حالت شانس خوب داشتن
speed
مسافت طی شده تقسیم بر زمان حرکت
speed
روش بررسی کامپیوتر با اندازه گیری تعداد حلقههای اجرا د ریک زمان مشخص
speed
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speed
اسکالار سرعت
[فیزیک]
speed
اندازه سرعت
speed
وضع
speed
کامیاب بودن
speed
میزان شتاب
speed
سرعت
speed
عجله
speed
باسرعت راندن
speed a way
نوعی بازی شبیه هاکی
speed
سریع کارکردن
speed
شتاب کامیابی
mean speed
سرعت متوسط
speed
درجه تندی
speed
تسریع کردن
speed
تندی
road traffic offences
جرائم راهنمایی و رانندگی
continuous traffic line
خط پیوسته امد و شد
continuous traffic line
خط پر امد و شد
piggy back traffic
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
a low-traffic road
خیابان کم رفت و آمد
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
رفت و آمد را سد کردن
to block
[hold up]
(the) traffic
ترافیک را نگه داشتن
to bring traffic to a standstill
ترافیک را متوقف کردن
domestic air traffic
رفت وامد هواپیماهای داخلی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
traffic signals ahead
چراغراهنمایپیشرواست
to block
[hold up]
(the) traffic
جلوی رفت و آمد را گرفتن
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
مانع ترافیک شدن
daylight traffic line
خط منع ایاب ذهاب روزانه
commercial road traffic
ترافیک جاده تجاری
telephone traffic recorder
ثبات ترافیک
rush-hour traffic
ساعت شلوغی ترافیک
airport traffic area
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
rush-hour traffic
وقت شلوغ رفت و آمد
traffic on public roads
ترافیک
[جاده]
air traffic section
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
traffic on public roads
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
air-traffic control
کنترل عبور و مرور هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com