English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
high tension line خط فشار قوی
Search result with all words
high tension transmission line خط انتقال فشار قوی
Other Matches
high-tension تانسیون
high-tension فشار قوی
high tension فشار قوی
high tension فشارقوی
high tension distributor مقسم فشار قوی
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
high tension diode دیود فشار قوی
high tension cable کابل فشار قوی
high tension generation تولید فشار قوی
high tension generator مولد فشار قوی
high tension winding سیم پیچی فشار قوی
high tension system سیستم فشار قوی
high tension protection حفافت فشار قوی
high tension connector رابطارتفاعکشش
high tension porcelaine چینی فشار قوی
high tension maine شبکه فشار قوی
high tension magneto مگنت پر فشار
high tension indicator مقره فشار قوی
high tension switch کلید فشار قوی
high tension breaker کلید فشار قوی
high tension apparatus دستگاه فشار قوی
high tension fuse فیوز فشار قوی
high tension battery باطری فشار قوی
high tension test ازمایش فشار قوی
high tension capacitor خازن فشار قوی
high tension measurement bridge پل اندازه گیری فشار قوی
high-tension electricity transmission امتدادبلندناقلالکتریسیته
high tension test bridge پل ازمایش فشار قوی
high tension transmission tower دکل انتقال فشار قوی
d.c. high tension power transmission انتقال فشار قوی دی . سی .
high tension electrolytic capacitor خازن الکترولیت فشار قوی
impluse high tension generator مولد فشار قوی ضربهای
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
high tension power plant نیروگاه فشار قوی
low-tension distribution line خطسیرپخشفشارضعیف
medium tension distribution line خطسیرپخشفشارمتوسط
high line پل رابط اصلی
high line پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high water line خط مد دریا
high pressure line خط فشار قوی
high potential line خط فشارقوی
high voltage line خط فشار قوی
intermediate high voltage line خط فشار متوسط
high voltage transmission line خط انتقال فشار قوی
high bit-rate digital subscriber line [HDSL] خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
tension قدرت
tension سفتی
tension فشار
tension بحران تحت فشار قرار دادن
tension تنش کشمکش
tension تنش
tension قوره کشش زور
tension قوه انبساط
tension تمدد
tension امتداد
tension کشش
moisture tension کشش نم
ring tension کشش حلقوی
tension load بار کششی
tension head بار کشش
tension flange عضو کششی
tension member قطعه کششی
surface tension کشش سطحی
tension member میله کششی عضو کششی
tension relaxation تنش- ارمش
track tension کششی شنی
track tension تنظیم شنی تانک
tension field میدان کششی
tension disc صفحهکشش
tension spring کششنخ
interfacial tension کشش سطحی
low tension فشار ضعیف
tension adjuster حافظ کشش طناب
tension adjustment میزان فشار
tension block کششقرقره
tension screw پیچکشش
tension rod میلهفشار
electric tension فشار الکتریکی
warp tension کشش نخ های تار [میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
load tension ولتاژ بار
electric tension ولتاژ
tension dial درجهریزودرشتبافت
tension test ازمایش کشش
tension test diagram نمودار ازمایش کشش
abrasive belt tension کشش تسمه
low tension magneto مگنت کم فشار
low tension winding سیم پیچ فشار ضعیف
yarn tension unit قسمتکششنخبافندگی
abrasive belt tension کشش تسمه سنگ سمباده
tension pulley wheel محلکشیدگیدندهای
low tension battery باتری فشار ضعیف رادیو
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
cable rigging tension chart جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault تماس خطوط
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line spacing فاصله سطور
high value قیمتی
about as high تقریبا` همان اندازه بلند
on high به اسمان
on high در اسمان
on high در بالا
very high ارتفاع خیلی بالا
high عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high عظیم
high جای مرتفع
high اندکی فاسد
high بزرگ
high خیلی بزرگ
high بلند پایه
high واچرخه
high اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high ت
high معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high زبان سطح بالا
high رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high وسیله گران یا با کارایی بالا
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high-up فردیباقدرتونفوذفراوان
high متکبرانه
high خشن متکبر
high بوگرفته
high خشمگینانه
high بلند
high فراز
high وافر گران گزاف
high value گران قیمت
you were then that high ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
high مرتفع
high عالی
high ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high متعال رشید
high بالا
high سخت گران
high زیاد
high باصدای بلند
high تند زیاد باصدای زیر
high (1 9 to 36) بلند
high روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high money پول گران
high moral روحیه عالی
high beam نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
high colour سرخی
high colour خجالت
high boiling دیر جوش
high conductivity قابلیت هدایت زیاد
high contrast تغایر عالی
high contrast تغایر بالا
high court of دیوانعالی تمیز
high crowned نوک بلند
high day روز عید
high cloud ابرهای مرتفع
high climb مسابقه اتومبیلرانی سربالایی
high bred باتربیت
high beam نور بالای چراغ اتومبیل
high bids مزایده
high board سکوی شیرجه 3 متری
high born اصیل
high born نجیب زاده
high bred اصیل
high burst ترکش بالا
high burst تیر زمانی بالا
high day روز جشن
high moral روحیه قوی
high pressure قوی
high pressure فشار زیاد
high airburst ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
high aerial آنتن مرتفع
extremely high فوق العاده زیاد
high pass پاس بلند
high priced پر قیمت
high priced پر بها
high priest کشیش اعظم
high priest کاهن اعظم
high proof سنگین
high proof تند
high proof برنده
high ranking عالی رتبه
high relief نقوش برجسته
high relief نقش تمام برجسته
high pressure دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
high precison دقت بالا
high oblique عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
high octane دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
high order رتبه بالا
high priced گران بها
high asia قسمت بلند و مرکزی امریکا
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high polymer بسپار سنگین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com