Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
English
Persian
historical development
توسعه تاریخی
historical development
سیر تاریخی
Other Matches
historical
نقلی
historical
گذشته
historical
تاریخی
they are of no historical
هیچ اهمیت تاریخی ندارد
historical necessity
ضرورت تاریخی
critico historical
انتقادی وتاریخی
historical process
پویش تاریخی
historical theories
نظریههای تاریخی
historical process
فرایند تاریخی
historical costs
هزینه واقعی
historical method
روش تاریخی
historical materialism
ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
historical rugs
قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای
[مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
historical determinism
اعتقاد به جبر تاریخ
historical cost
قیمت متعادل
historical costs
هزینه اولیه
quasi historical
نیم تاریخی
historical dynamism
پویائی تاریخی
historical dynamism
پویایی تاریخی
historical dynamism
دینامیسم تاریخی
historical cost
قیمت بازار
historical determinism
جبر گرایی تاریخی
development
رشد
well development
توسعه و شستشوی چاه
under development
دردست توسعه
self development
توسعه نفس
self development
پیشرفت نفس خود پیش برد
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development
برنامه ریزی تولید محصول جدید
development
گسترش
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
ایجاد
development
فهور
development
ترقی نمو
development
بسط
development
توسعه
development
پیشرفت
development
گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development
تکامل یافتن
development
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development
رشد پیشرفت
land development
احیای اراضی
inward looking development policies
درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
internal development
توسعه داخلی
manpower development
پرورش نیروی انسانی
inward looking development policies
سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
mental development
رشد ذهنی
motor development
رشد حرکتی
research and development
تحقیق و توسعه
research and development
تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
rural development
توسعه روستائی
sexual development
رشد جنسی
social development
توسعه اجتماعی
software development
توسعه نرم افزاری
technical development
توسعه فنی
top down development
توسعه از بالا به پایین
uneven development
توسعه نامتوازن
regional development
توسعه ناحیهای
pattern of development
الگوی توسعه
personnel development
برنامه ریزی استخدامی
phasess of development
مراحل توسعه
pole of development
قطب توسعه
recent development
بسط تازه
recent development
بسط جدید
housing development
محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
recent development
فهورتازه
regional development
توسعه منطقهای
design development
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
bank development
گسترش شبکه بانکی
development plan
طرح ارایش زمین
development plan
طرح گسترش
development plan
برنامه توسعه
development order
دستوربهبود اماد
development order
دستور ساخت اماد
development countries
کشورهای قابل توسعه
development cost
هزینه توسعه در تولیدمحصول
development budget
بودجه عمرانی
development bank
بانک توسعه
curriculum development
برنامه ریزی درسی
cultural development
توسعه فرهنگی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
combat development
توسعه رزمی
child development
رشد کودک
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
development policy
سیاست توسعه
force development
برنامه تامین یا بسیج یکانها
flank development
گسترش جناحی
ecosystem development
گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
force development
برنامه تشکیل یکانها
economic development
توسعه اقتصادی
eco development
بوم گسترد
eco development
بوم گسترش
development tools
ابزار توسعه
development time
زمان توسعه
internal development
رشد داخلی
development planning
برنامه ریزی توسعه
development system
سیستم توسعه یافته
development aid worker
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
anti development policy
سیاست ضد توسعه
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
desired rate of development
نرخ مطلوب توسعه
microcomputer development system
سیستم توسعه ریزکامپیوتر
program development cycle
چرخه ایجاد برنامه
program development tools
ابزار توسعه برنامه
bayley scale of infant development
مقیاس بیلی برای رشدکودکان
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
lincoln oseretsky development scale
رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com