Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English
Persian
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
Other Matches
hydro
پیشوندهایی بمعنی ابدار و ابزی
hydro
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
hydro
نیروی محرکه اب
hydro statics
علم شار وموازنه ابهای ساکن
hydro sphere
ابها واقیانوسهای کره زمین
hydro sphere
اب کره
hydro sol
هیدروسل
hydro sol
قطرات وذرات ریز اب درهوا
hydro sol
ابوا
hydro ski
اسکی ابی
hydro ski
اسکی روی اب
hydro meterology
هواشناسی
hydro airplane
هواپیمایی که میتواند روی اب فرود اید
hydro aeroplane
هواپیمای دریایی
hydro kinetic
وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
hydro statics
علم تعادل ابگونه ها
hydro-electricity
برقحاصلازآب
hydro-electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
hydro electric
وابسته به پیدایش الکتریسیته بوسیله مالش اب یا بخار
carbon
ذغال خالص
carbon
کربن
carbon
C :symb
carbon
ذغال
carbon
الماس بیفروغ
carbon tracking
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
carbon tape
نوارکاربنی
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
carbon ribbon
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
carbon ribbon
نوار کاربنی
carbon rheostat
رئوستای کربنی
carbon resistor
مقاومت کربنی
carbon microphone
میکروفون زغالی
cored carbon
کربن هسته دار
decolorizing carbon
ذغال رنگ زدا
tertiary carbon
کربن 3 درجه
primary carbon
کربن 1 درجه
primary carbon
کربن نوع اول
secondary carbon
کربن 2 درجه
secondary carbon
کربن نوع دوم
sugar carbon
زغال قند
tertiary carbon
کربن نوع سوم
carbon dating
اندازهگیریسنچیزیبااستفادهازمیزانرادیواکتیویتهآن
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
gas carbon
ذغال قرع
carbon holder
پایه کربن
carbon free
ذغال ازاد
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
carbon copies
ورق کاربن
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
carbon copies
رونوشت
active carbon
کربن فعال
carbon copies
کپی نسخه غیراصل
battery carbon
زغال باتری
asymmetric carbon
کربن بی تقارن
carbon copy
رونوشت کاربنی
anomeric carbon
کربن انومری
carbon copy
ورق کاربن
activated carbon
ذغال فعال شده
activated carbon
کربن فعال شده
acetylenic carbon
کربن استیلنی
carbon monoxide
منواکسید کربن
carbon paper
کاغذ کاربن
carbon copy
رونوشت
carbinol carbon
کربن کربینول
carbon cycle
سیکل کربن
carbon brush
ذغال
carbon deposite
لایه کربن
carbon contact
کنتاکت کربنی
carbon fixed
کربن ثابت
carbon dioxide
دی اکسید کربن
carbon cell
پیل کربنی
carbon disk
قرص زغالی
carbon fixed
ذغال ثابت
carbon dioxide
گازکربنیک
carbon copies
رونوشت کاربنی
carbon brush
زغال کربنی
carbon free
کربن ازاد
carbon black
دوده
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
zinc carbon cell
پیل لکلانشه
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
zinc carbon cell
پیل روی- زغال
coolant: carbon dioxide
سردکنندهدیاکسیدکربن
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
medium carbon steel
فولادباکربن متوسط
carbon filament lamp
لامپ با افروزه کربنی
carbon chain polymer
بسپار زنجیر کربنی
carbon zinc cell
پیل اولیه قابل حمل
carbon dioxide therapy
درمان با انیدرید کربنیک
crater in positive carbon
گودی کربن مثبت
high carbon steel
فولاد با کربن زیاد
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
carbon arc welding
جوشکاری با جرقه کربن
iron carbon diagram
نمودار اهن- کربن
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
arc lamp carbon
کربن لامپ قوسی
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
carbon pile regulator
نافم کربنی
carbon dioxide gas coolant
سردکنندهیگازدیاکسیدکربن
double button carbon microphone
میکروفون دو زغالی
single button carbon microphone
میکروفون تک زغالی
carbon arc lead burning
جوش سرب با جرقه کربن
ultra high carbon steels
فولادهای فرا- پر- کربن
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com