English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English Persian
identity matrix ماتریس واحد
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
Other Matches
identity آنچه کسی یا چیزی است
identity اتحاد
identity اینهمانی
identity عینیت
identity خصوصیات
identity مشخصات
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
identity تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identity یکسانی یگانگی
identity این همانی
identity اصلیت شناسایی
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
self identity انطباق
self identity همانندی
self identity شباهت تام
identity شخصیت
identity هویت
identity paper اسناد هویت
document of identity اسناد سجل و احوال
identity control بازرسی شناسنامه
organizational identity هویت سازمانی
identity check بررسی هویت
personal identity هویت شخصی
identity bracelet پلاک
identity tag برچسبشناسایی
identity crisis بحران هویت
identity element عنصر یکسانی
gender identity هویت جنسی
identity of indiscernibles یکی بودن چیزهایی که نتوان بین شان فرق گذاشت
identity of unknown مجهول الهویه
of unknown identity مجهول الهویه
mathematical identity اتحاد ریاضی
identity certificate شناسنامه
identity control بررسی هویت
identity cards شناسنامه
identity card شناسنامه
identity check بازرسی شناسنامه
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix ماترس
matrix قالب
matrix زمینه ملاط
matrix شبکه
y matrix ماتریس ایگرگ
z matrix ماتریس "زد"
matrix جدول اعداد
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix ماتریس
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix بچه دان موطن
matrix رحم
matrix زهدان
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس منفرد
nail matrix جایگاهناخن
singular matrix ماتریش ویژه
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربع
square matrix ماتریس مربعی
symmetric matrix ماتریس متقارن
transpose matrix ماتریس برگردان
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
triangular matrix ماتریس مثلثی
unit matrix ماتریس واحد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
incidence matrix ماتریس تلاقی
inverse matrix ماتریس عکس
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
matrix algebra جبر ماتریس
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix or matrices زهدان
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
impedance matrix ماتریس امپدانس
factor matrix ماتریس عاملی
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
boolean matrix ماتریس بولی
correlation matrix ماتریس همبستگی
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
core matrix ماتریس چنبرهای
matrix or matrices رحم
residual matrix ماتریس مازاد
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
nonsingular matrix ماتریس عادی
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
null matrix ماتریس تهی
null matrix ماتریس صفر
order of matrix مرتبه ماتریس
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
minor of matrix کهاد ماتریس
matrix or matrices کالبد
matrix or matrices قالب
matrix or matrices بچه دان
matrix or matrices تخمدان
matrix printer چاپگر ماتریسی
matrix or matrices شکم
matrix storage انباره ماتریسی
matrix or matrices قرارگاه گوهر
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com