Dictiornary-Farsi | infinite loop | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 161 (8 milliseconds)

English	Persian
infinite loop	حلقه نامحدود
infinite loop	حلقه نامتناهی


Other Matches

infinite	بیکران
the infinite	لاینتاهی
an infinite	بی نهایت
infinite	بی انتها
infinite	حلقهای که خروج ندارد.
infinite	نامحدود لایتناهی
infinite	لایتناهی
infinite	نا محدود بی اندازه
infinite	سرمد
infinite	بی نهایت
infinite	نامحدود
the infinite space	فضای بیکران لاینتاهی
infinite quantity	مقدار بی نهایت
the infinite god	ذات
the infinite god	خدای سرمد
infinite universe	جهان نامتناهی
infinite universe	جهان باز
infinite series	سری نامحدود
infinite population	جامعه نامحدود
infinite group	گروه نامتناهی
infinite dilution	رقت بینهایت
an infinite quantity	بی نهایت
an infinite verb	فعل غیر مسندی
an infinite verb	فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
infinite time	بی پایان
infinite time	جاودانی
infinite set	مجموعه نامتناهی [ریاضی]
infinite time	تا ابد
infinite time	برای همیشه
infinite time	بی انتها
frequency of infinite attenuation	فرکانس قطب
sum of the terms of an infinite sequence	سری [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence	مجموع یک دنباله [ریاضی]
do while loop	لوپ WHILE/DO
for/next loop	حلقه NEXT/FOR
for next loop	حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
loop	گریز
to keep somebody in the loop <idiom>	کسی را در جریان گذاشتن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
while loop	دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
to be in the loop <idiom>	در جریان بودن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to be in the loop <idiom>	آگاه بودن از [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
inner loop	حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop	حلقه درونی
inner loop	حلقه داخلی
to keep somebody in the loop <idiom>	کسی را در جریان نگه داشتن [گذاشتن] [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
do while loop	حلقه WHILE/DO
loop	بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop	دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop	دریچه
loop	آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop	برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop	ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop	ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop	برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop	بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop	سوراخ
loop	ضربه بلند قوس دار
loop	حلقه شدن
loop	عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop	حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop	حلقه زدن
loop	درو در انتهای خرک
loop	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop	ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop	پیچ خوردن حلقه زنی
loop	گره
loop	خمیدگی
loop	گره زدن
loop	حلقه دارکردن
loop	حلقه درون حلقه دیگر
loop	حلقه طناب
loop	پیچ چرخ
loop	حلقه
loop	کمند
loop	مهاری
uncontrolled loop	حلقه کنترل نشده
prusik loop	گره پلکانی
belt loop	حلقهکمربند
to stay in the loop <idiom>	در جریان ماندن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
open loop	مدار باز
elastic loop	حلقهارتجاعی
loop hole	گریز
open loop	حلقه باز
wait loop	پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
overhead loop	گره حلقومی یا گره بالاتنه
subscriber's loop	حلقه متعلق به مشترک
button loop	دکمهرکاب
hanger loop	جایآویز
to stay in the loop <idiom>	آگاه ماندن در [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
gun-loop	[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
loop sling	حلقه بند تفنگ
loop-hole	سوراخ دیدبانی
arrow-loop	شکاف تهویه
loop pile	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
loop-hole	روزنه
peg loop	میخحلقهطناب
loop stitches	کوکطنابی
heel loop	قوس پاشنه
ground loop	تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
nested loop	حلقه لانهای
counting loop	حلقه شمارش
hysteresis loop	منحنی هیسترزیس
induction loop	حلقه القائی
inductive loop	حلقه ی القائی
local loop	حلقه محلی
loop antenna	انتن حلقوی
loop body	تنه حلقه
loop body	بدنه حلقه
loop checking	مقابله حلقه
loop code	کد حلقوی
loop control	کنترل حلقه زنی
loop antenna	انتن حلقهای
hysteresis loop	حلقه پسماند
armature loop	حلقه ارمیچر
armature loop	پیچک ارمیچر
current loop	حلقه جاری
curtain loop	بازوبندپرده
closed loop	حلقه مسدود
drill loop	حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drip loop	حلقه ریزش اب
endless loop	حلقه بی پایان
endless loop	حلقه بی انتها
expansion loop	خم انبساط
feedback loop	حلقه باز خوردی
closed loop	حلقه بسته
loop counter	شمارنده حلقه
nested loop	حلقه تو درتو
loop step	پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop sling	بند حلقهای
loop test	ازمایش با حلقه وارلی
loop pass	پاس قوسی
loop sling	مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop line	دوراهی
loop structure	ساختار حلقهای
loop feeder	سیم تغذیه حلقوی
nested loop	حلقه اشیانهای
loop jump	پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop initializaion	ارزش دهی اغازی در حلقه
loop drive	ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop hole	روزنه
tap loop jump	پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
open loop gain	بهره تقویت در حلقه باز
open loop system	مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
varley loop test	ازمایش با حلقه وارلی
magnetic hysteresis loop	حلقه هیسترزیس مغناطیسی
perfection loop knot	نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
toe loop jump	پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
single loop armature	ارمیچر تک پیچکی
loop control variable	متغییر کنترل کننده حلقه
warp-loop fringe	ریشه حلقوی [در قالی همدان]
distributor service loop	خطسرویسپخش
loop control structure	ساختار کنترل حلقه
loop knot tie	گره حلقوی
closed loop gain	بهره تقویت درطبقه بسته
loop mill rolling	نوردکاری حلقوی
input coupling loop	حلقه پیوست ورودی
sleeve strap loop	بستنوارسرآستین