English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
inorganic base باز معدنی
inorganic base باز غیر الی
Other Matches
inorganic غیر الی
inorganic کانی
inorganic معدنی
inorganic جامد
inorganic غیر عضوی
inorganic غیرالی
inorganic acid اسید غیر آلی
inorganic chemistry شیمی الی
inorganic materials مواد غیرالی
inorganic acid اسید معدنی
inorganic silt لای غیرالی
inorganic pigment رنگدانه های معدنی
inorganic polymer بسپار معدنی
base course قشر پی راه
sub base زیر بستر
base 0 decimal
base 0 پایه 01
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
r base ار- بیس
to base one self اعتماد کردن
base course لایه شالوده
base course لایه اساس قشر اساس
sub base زیر قشر
base course قشر لعاب
second base دومینپایگاه
to base one self تکیه کردن
first base اولینپایگاه
off base <idiom> غیر دقیق ،نادرست
get to first base <idiom> موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
hard base باز سختbaseball
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
data base مبنای اطلاعات
knowledge base پایگاه معلومات
data base پایگاه داده ها
defense base پایگاه دفاعی
defense base پایگاه پدافندی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب مستحکم
fuse base پایه ی فیوز
fox base+ فاکس بیس پلاس
floating base ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base پایگاه شناور دریایی
filbert base پایگاه دروغین
filbert base پایگاه فریبنده
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
conjugate base باز مزدوج
column base پایه ستون
base spray بسک ته
base spray بسکهای ته گلوله
base speed سرعت منتجه
base speed سرعت مبنا
base shop تعمیرگاه پادگانی
base shop تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base runner توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base running دویدن بسوی پایگاه
base ring رینگ پایه
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base stone سنگ زیرین
base surge ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base surge ابر پایه قارچ اتمی
column base ته ستون
column base زیرستون
chart base چارت مادر
chart base چارت مبنا
center base میدان مرکزی
bayonet base پایه لامپ میخی
base width عرض پایه پهنای پایه
base width ستبرای پایه
base unit یکای اصلی واحد اصلی
base unit یکای بنیادی
base unit یکان مبنا
base unit یکان پایگاهی
base symbol علایم قراردادی مبنا
base reserves ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base of a triangle قاعده [مثلثی] [ریاضی]
fixed base پایهثابت
dexter base پایهراستی
concrete base پایهیبتونی
centre base ستونمرکزی
bracket base پایهقلاب
base of splat پایهپشتصندلی
wheel base فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
lewis base باز لوویس
time base مبدا زمانی
time base ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
tax base ماخذ مالیات
hardwood base پایهسختچوبی
lamp base پایهلامپ
base-court حیات بیرونی
Attic base پایه ی آتنی
Asiatic base پایه یونی [آسیایی]
It is base on a precedent. مسبوق به سابقه است
wave base سطحموج
telescope base پایهتلسکوپ
swivel base پایهگردنده
sprung base تشکفنری
sinister base منحنیانتهایی
recharging base بخشتغذیه
pin base پایهمیله
magazine base محلانبارخشاب
tax base مبنای مالیاتی
stanchion base زیرستون
number base پایه عدد
number base عدد پایه
number base مبنای عددی
naval base پایگاه دریایی
monetary base پایه پولی
monetary base مبنای پولی
mobilization base حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base مبنای بسیج
magneto base پایه مگنت
loktal base لامپ قفلی
loctal base لامپ قفلی
knowledge base پایگاه اگاهی
octal base هشت پایهای
polyacid base باز چند اسیدی
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
software base مبنای نرم افزار
soft base باز نرم
single base تک مادهای
single base باروت یک حبهای
sight base پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
schiff base باز شیف
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
pseudo base شبه باز
production base مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base بازی گرگم بهوا
polyacidic base باز چند اسیدی
knowledge base پایگاه دانش
base reserves اماد مبنای ذخیره
base map نقشه مبنا
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow جریان پایه
base ejection پرتاب شونده از ته
base ejection ته پران
base development ساختن پایگاه
base development تهیه پایگاه
base depot امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base defense پدافند پایگاه
base defense پدافند از پایگاه
base cover عکس برداری اولیه
base court حیاط بیرونی یاعقبی
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base command فرماندهی پایگاه
base circle هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
base font فونت پیش فرض
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
base fuze ماسوره ته گلوله
base map نقشه پایگاه
base map نقشه مادر
base loading بار اولیه
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
base line خط توجیه
base line خط کور
base line خط مبنا
base line خط پایه
base level تهتراز
base ignition احتراق تحتانی
base hit ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base fuze ماسوره ته پران
base fuze ماسوره ته
base camp پایگاه مبنا
base born حرامزاده
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base rates تعرفه مبنا
base rates نرخ پایه
base rates اهنگ پایه
base rate ارزش اولیه
base rate نرخ مبنا
base rate تعرفه مبنا
base rate نرخ پایه
base rate اهنگ پایه
base metals فلز پست
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals فلزات بنیانی
base metals فلز پایه
base metal فلز پست
base metal فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal فلزات بنیانی
base rates نرخ مبنا
base rates ارزش اولیه
air base پایگاه هوایی
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
base address نشانی پایه
bare base فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
bare base پایگاه اماده نشده
bare base پایگاه اشغال نشده
army base پادگان نیروی زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
base font فونت پایه
advance base پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance base پایگاه جلو
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com