English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
Other Matches
international air transport association اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
association شرکت
association همباش
association اجتماع
association تجمع
association پیوند ارتباط
association هم خوانی
association معاشرت اتحاد
association پیوستگی
association تداعی معانی تجمع
association امیزش
association وابستگی وابسته سازی
association تداعی
association انجمن
association method روش تداعی
association neuron نورون ارتباطی
association nuclei هستههای ارتباطی
association of ideas تداعی اندیشه ها
association of ideas تداعی معانی
association pathway گذرگاه ارتباطی
association football اتحادیه فوتبال
association croquet مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
association croquet کروکه انگلیسی
association cortex قشر تداعی
association coefficient ضریب ارتباط
association by contiguity تداعی از راه مجاورت
association areas مناطق ارتباطی
artieles of association شرکت ناور
article of association اساسنامه شرکت
association psychology روانشناسی تداعی گرا
association school مکتب تداعی
association test ازمون تداعی
memorandum of association اساسنامه شرکت
memorandum of association شرکتنامه تجاری
trade association انجمن صنفی
trade association تشکیلات صنفی
housing association انجمنخانهیابیبهقیمتنازلتر
residents' association انجمنشورایمحل
producers association انجمن تولید کنندگان
free association تداعی ازاد
forward association تداعی رو به جلو
clang association تداعی اوایی
bar association کانون وکلا
bar association کانون وکلا دادگستری
backward association تداعی وارونه
association time زمان تداعی
memorandom of association اساسنامه شرکت
argument association وابسته سازی نشانوند
articles of association اساسنامه
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems professionals
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
parent-teacher association انجمناولیاومربیان
special libraries association انجمن کتابخانههای مخصوص
frontal association area منطقه ارتباطی پیشانی
savings and loan association صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
word association test ازمون تداعی واژه ها
association for women in computing متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
national computer graphics association انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
european free trade association A .T.F.E
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
e f t a (european free trade association سویس نروژ
e f t a (european free trade association سوئد
e f t a (european free trade association اتریش
e f t a (european free trade association پرتقال دانمارک
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
development ایجاد
development توسعه
development بسط
development رشد
development پیشرفت
self development توسعه نفس
self development پیشرفت نفس خود پیش برد
well development توسعه و شستشوی چاه
under development دردست توسعه
development گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development گسترش
development فهور
development برنامه ریزی تولید محصول جدید
development توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development رشد پیشرفت
development کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
development رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development تکامل یافتن
development ترقی نمو
development زمان لازم برای توسعه محصول جدید
housing development محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
uneven development توسعه نامتوازن
historical development توسعه تاریخی
historical development سیر تاریخی
internal development رشد داخلی
internal development توسعه داخلی
top down development توسعه از بالا به پایین
recent development بسط جدید
recent development بسط تازه
pole of development قطب توسعه
personnel development برنامه ریزی استخدامی
pattern of development الگوی توسعه
motor development رشد حرکتی
mental development رشد ذهنی
manpower development پرورش نیروی انسانی
land development احیای اراضی
inward looking development policies درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
recent development فهورتازه
regional development توسعه منطقهای
technical development توسعه فنی
software development توسعه نرم افزاری
social development توسعه اجتماعی
sexual development رشد جنسی
rural development توسعه روستائی
research and development تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
research and development تحقیق و توسعه
phasess of development مراحل توسعه
regional development توسعه ناحیهای
inward looking development policies سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
development countries کشورهای قابل توسعه
eco development بوم گسترش
development tools ابزار توسعه
development time زمان توسعه
development system سیستم توسعه یافته
design development آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
development policy سیاست توسعه
development planning برنامه ریزی توسعه
development plan طرح ارایش زمین
development plan طرح گسترش
development plan برنامه توسعه
cultural development توسعه فرهنگی
development order دستوربهبود اماد
development order دستور ساخت اماد
development cost هزینه توسعه در تولیدمحصول
curriculum development برنامه ریزی درسی
development budget بودجه عمرانی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
eco development بوم گسترد
force development برنامه تشکیل یکانها
force development برنامه تامین یا بسیج یکانها
flank development گسترش جناحی
ecosystem development گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
bank development گسترش شبکه بانکی
development bank بانک توسعه
base development تهیه پایگاه
base development ساختن پایگاه
economic development توسعه اقتصادی
combat development توسعه رزمی
child development رشد کودک
program development cycle چرخه ایجاد برنامه
desired rate of development نرخ مطلوب توسعه
anti development policy سیاست ضد توسعه
microcomputer development system سیستم توسعه ریزکامپیوتر
spike [in a curve/development etc.] پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
program development tools ابزار توسعه برنامه
development aid worker دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development support library امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
development aid volunteer دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
international بین المللی
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international وابسته به روابط بین المللی
international بازیگر بین المللی
international بین الملل انترناسیونال
international مربوط به کشورهای مختلف
lincoln oseretsky development scale رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
big push theory of development نظریه فشار شدید توسعه
bayley scale of infant development مقیاس بیلی برای رشدکودکان
international union اتحادیه بین المللی
international union اتحادیههای بین المللی
international treaties عهود بین المللی
international trade تجارت بین المللی
international units واحدهای جهانی برق
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
system international سیستم بین المللی
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international relations رابطهسیاسیبینکشورها
International politics. سیاست بین الملل
by international standards در معیارهای بین المللی
international match مسابقه بین المللی [ورزش]
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international trade تجارت بین الملل
international custom عرف بین المللی
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
international investment سرمایه گذاری بین المللی
international classification of Diseases
international law حقوق بین الملل
international line خط بین المللی
international line خط خارجی
international liquidity نقدینگی بین المللی
international call سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call مکالمه بین المللی
international loans استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international finance مالیه بین الملل
international comity نزاکت بین المللی
international court دادگاه بین المللی
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international reserves ذخائر بین المللی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com