English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
international morse code مورس جهانی
international morse code مورس اروپایی
Other Matches
morse code علایم مورس
morse code رمز مورس
morse code کد مرس
morse code کد تلگرافی
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
morse شیر ماهی
morse گراز ماهی
morse key تکمه مورس
morse signal سیگنال مورس
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international بین المللی
international وابسته به روابط بین المللی
international بازیگر بین المللی
international مربوط به کشورهای مختلف
international بین الملل انترناسیونال
international court دادگاه بین المللی
international economics اقتصاد بین الملل
international equilibrium تعادل بین المللی
international etiquette نزاکت بین المللی
international exchange مرکز تلفن بین المللی
international federation processing forinformation
international loans استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international federation فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international law حقوق بین الملل
international finance مالیه بین الملل
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
by international standards در معیارهای بین المللی
International politics. سیاست بین الملل
international call سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international call مکالمه بین المللی
international treaties عهود بین المللی
international acts مستندات بین المللی
international acts اسناد بین المللی
international union اتحادیه بین المللی
international units واحدهای جهانی برق
commodore international, ltd. شرکت بین المللی کمودور
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
international classification of Diseases
system international سیستم بین المللی
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
international relations رابطهسیاسیبینکشورها
international council education in forcomputers
international dualism دوگانگی بین المللی
international custom عرف بین المللی
borland international یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international union اتحادیههای بین المللی
international council شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international coulomb کولن جهانی
international comity نزاکت بین المللی
international trade تجارت بین المللی
international line خط بین المللی
international line خط خارجی
international practice رویه بین المللی
international practice عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice طریقه معمول به بین المللی
international investment سرمایه گذاری بین المللی
international meeting مجمع بین المللی
international master استاد بین المللی شطرنج
international reserves ذخائر بین المللی
international reserves اندوختههای بین المللی
international trade تجارت بین الملل
socialist international بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international migration مهاجرت بین المللی
international liquidity نقدینگی بین المللی
international match مسابقه بین المللی [ورزش]
international business machine corporation
international refugee organization سازمان بین المللی اوارگان
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
systeme international d'units دستگاه بین المللی واحدها
subjects of international law اشخاص حقوق بین الملل
international chamber of commerce اتاق بازرگانی بین المللی
international development association مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
international business machine IB
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
public international law حقوق بین الملل عمومی
convention international de merchandies عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
private international law حقوق بین الملل خصوصی
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international telephone circuit خط تلفنی بین المللی
international table calorie کالری
international system of units دستگاه بین المللی احاد
international system of units سیستم مترک
international switching center مرکز سوئیچینگ بین المللی
law of international institutions حقوق سازمانهای بین المللی
international peace force نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international standards organization سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
International System of Units سامانه متریک
international law of the sea حقوق بین الملل دریاها
balance of international payments تراز پرداختهای بین المللی
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
[as] compared to international standards در معیارهای بین المللی
international economic relations روابط اقتصادی بین المللی
International System of Units دستگاه بین المللی یکاها
international road haulage حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international file format استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
balance of international payment موازنه پرداختهای بین المللی
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international gold standard پایه طلای بین المللی
international road transport ترابری بین المللی جاده ای
international balance of payments تراز پرداختهای بین المللی
bank for international settlements بانک پرداختهای بین المللی
international monetary fund صندوق بین المللی پول
international date line خط موافقتنامه بین المللی
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
international demonstration effect اثر نمایشی بین المللی
international division of labor تقسیم کار بین المللی
international criminal law حقوق جزای بین الملل
international date line خط بین المللی تغییر تاریخ
international court of justice دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international singles court زمینبازیانفرادیبینالمللی
international commercial terms (incoterm قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
Bank for International Settlements [BIS] بانک تسویه پرداخت بین المللی
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
permanent court of international arbitra دیوان دایمی داوری بین المللی
international atomic energy agency اژانس بین المللی انرژی اتمی
major international road signs عمدهترینعلائمجهانیجاده
leiter international performance test ازمون عملی بین المللی لایتر
international commercial terms (incoterm اینکوترمز
International Space Station [ISS] ایستگاه فضایی بین المللی
international air transport association اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
To be world famous . To enjoy an international reputation. شهرت جهانی داشتن
Participation rates are low compared to international standards. میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
By international standards Germany maintains a leading role. در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
code name اسمرمز
two out of five code رمز دو از پنج
code برنامه دستورالعمل ها
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
op code رمز عمل
op code code OPeration
op code بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
op code رمزالعمل
code نظام نامه
M out of N code هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
M out of N code سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
code سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code value ارزش رمز
code مجموعه قوانین
code علامت
code کتاب قانون قرارداد
code رمز کردن
code کد
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code قانون
code شماره
code رمز
code نشانه قراردادی
code قانون قاعده مقرر
code رمزی کردن
code برنامه دستورالعملها
zip code کد پستی
area code کد سه رقمی
weighted code کد وزن دار
usascii code رمز اسکی امریکایی
weather code پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
stop code کد توقف
symbolic code کد نمادی
systematic code رمز اصولی
tape code کد نوار
telephone code کد تلفن
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
transaction code کد تغییرات
symbolic code رمز نمادی
unused code رمز بلا استفاده
product code کدمحصول
code book کتابرمزگشا
marine code علامت
marine code کد
marine code رمز
progression code رمز تصاعدی
reentrant code برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
to crack a code رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
dialling code پیششماره-کد
criminal code قوانینمربوطبهمجرمینومجازات
code-named رمزشده
private code رمز محرمانه
status code رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
reflected code سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
post code کد پستی
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
polynomial code رمز چند جملهای
panel code علامت رمزپرده شناسایی
panel code کد پرده مخابرات
order code رمز دستور
optimum code برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimized code برنامه بهینه
self complementing code کد خود مکمل
operations code رمز عملیاتی
operations code کد عملیاتی
operational code کد عملیاتی
operation code رمز عمل
operation code کد عملیاتی
precompiled code کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
private code کد محرمانه
self checking code رمز خودرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com