English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English Persian
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
Other Matches
interplanar spacing فاصله بین صفحهای
spacing فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
spacing فاصله گذاری
spacing فاصله
spacing مراعات فواصل
spacing فاصله بندی
spacing در فواصل مساوی تقسیم بندی
spacing bias پیشقدر فاصله
spacing impulse نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
barrier spacing مرزبندی کردن
barrier spacing فاصله بین موانع
terraces spacing فاصله تراسها
track spacing فاصله بین تعقیبها
proportional spacing فاصله دهی مناسب
proportional spacing فضادهی مناسب
frequency spacing فاصله فرکانس
incrementul spacing microspacing
interatomic spacing فاصله بین اتمی
intercharacter spacing خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
interword spacing فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
lattice spacing فاصله شبکه
fixed spacing فاصله دهی ثابت
line spacing فاصله سطرها
line spacing فاصله سطر
line spacing فاصله خطوط
line spacing سطر جداکنی
proportional spacing سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
buttress spacing دوری محورهای پشت بندها
disc spacing lever نمایشمقدارفضا
crystal زلال بلوری کردن
crystal بلور
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal شفاف
crystal بلور کوارتز
crystal کریستال
crystal structure ساختار بلور
crystal system دستگاه بلور
crystal transducer مبدل
ideal crystal کریستال ایده ال
crystal transducer کریستالی
crystal water اب تبلور
detecting crystal بلور اشکارساز
distorted crystal بلور واپیچیده
iceland crystal بلور ایسلند
host crystal بلور میزبان
host crystal بلور زمینه
filter crystal کریستال صافی
rock crystal سنگ بلور
crystal set گیرنده اشکارساز
metal crystal بلور فلز
crystal button ریسهکریستالی
crystal drop اشککریستالی
crystal clear واضح-مبرهن
single crystal تک بلور
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
quasi crystal شبه بلور
quartz crystal بلور کوارتز
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal بلور تک والانسی
molecular crystal بلور مولکولی
mixed crystal کریستال امیخته
mixed crystal کریستال مخلوط
ionic crystal بلور یونی
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal defect نقص بلور
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal diode دیود بلوری
crystal diode دیود
crystal energy انرژی بلور
crystal filter صافی بلورین
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal gazing بلور بینی
crystal glass بلور
crystal grain دانه بلوری
crystal control تنظیم با بلور
crystal axis محور کریستال
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball انتن رادار
liquid crystal کریستال مایع
atomic crystal بلور اتمی
crystal balls انتن رادار
cast crystal بلور ریخته
colored crystal بلور سنگین
covalent crystal بلور کووالانسی
valence crystal بلور کووالانسی
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal growth رشد بلور
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal pickup پیکاپ بلورین
crystal pulling بلور پردازی
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal plane صفحه بلور
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal pendant اویز
crystal plane سطح بلوری
crystal plane سطح کریستالی
crystal pickup پیک اپ کریستالی
crystal rectifier دیود
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلور
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal lattice شبکه کریستالی
crystal lattice شبکه بلوری
crystal rectifier دو قطبی بلورین
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
crystal field theory نظریه میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
line to line spacing فاصله سطور
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com