English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
joint declaration بیانیه مشترک
Other Matches
declaration اعلامیه اعلام
declaration افهار افهارنامه اعلان
declaration اعلامیه دادخواست
declaration عرضحال
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration افهارنامه
declaration اعلام
declaration اعلامیه
declaration بیانیه
declaration افهار
declaration بیان
declaration اعلان
balfour declaration ر شد
array declaration اعلان ارایه
customs declaration اظهار نامه گمرکی
declaration of war اعلان جنگ دادن
unilateral declaration بیانیه یک جانبه
tripartite declaration of 0 اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
custom's declaration قد شده است
declaration of neutrality اعلان بیطرفی
declaration of trust افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
declaration of war اعلان جنگ
declaration statement حکم اعلانی
declaration statement جمله تعریفی
procedure declaration اعلان رویه
macro declaration درشت اعلان
declaration of interest اعلام بهره
declaration of intention افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
custom's declaration باشد
customs declaration افهار نامه گمرکی
declaration of bankruptcy اعلان ورشکستگی
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
declaration of intention درخواست تابعیت
implicit declaration کنایه
declaration of the rights of man اعلامیه حقوق بشر
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
joint and several تضامنی
joint اتصال
v joint اتصال "وی "
joint توام
joint مشترک الحاقی
joint لولا
joint مشترک
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint زانویی
joint شرکتی مشاع
joint درز
joint ستاد مشترک
joint مفصل
joint اتصالی
joint مهره اتصال
joint مشترک بین نیروهای مسلح
joint بند بند کردن مساعی مشترک
joint کردن خرد کردن
joint متصل
joint شریک
joint مفصل پیوندگاه
joint بند
joint مشاع
joint محل اتصال محل ضربه
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint مفصل اتصال ضربهای
joint بند بند کردن اتصال دادن بند
joint بهم پیوستن
joint هرزملات
joint تصلب شرائین
joint وصله
joint بند گاه
joint درزه
knee joint بندزانو
lap joint لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
joint tenancy شرکت در اجاره داری
joint tenants اجاره داران مشترک
knuckle joint لولای بند دار
knuckle joint لولای مفصلی
knee joint مفصل زانو
lap joint اتصال پوششی
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
lap joint اتصال نیمانیم
lap joint اتصال رویهم
joint zone منطقه مشترک
joint weld جوشکاری اتصالی
joint washer واشر اتصال
joint venture سرمایه گذاری مشترک
joint venture سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
joint tenancy اجاره داری مشترک
joint resolution تصمیم مشترک
joint products محصولات مشترک
joint pin خار اتصال
joint ownership مالکیت اشتراکی
joint ownership اشاعه
joint ownership مالکیت مشاع
joint ownership مالکیت مشترک
joint owner مالک مشاع
joint owner در جمع مالکین مشاع
joint owner شریک ملک
joint opening دهانه یک درز
joint of masonry بند
joint of masonry هرزملات
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
joint responsibility مسئوولیت تضامنی
joint services خدمات مشترک
joint supply عرضه مشترک
joint stock سرمایه مشترک
joint stock شرکت سهامی
joint stock سهامی
knuckle joint اتصال زانویی
joint staff ستاد مشترک
joint space محل لحیم
joint space محل اتصال
joint shares سهام مشترک
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint of masonry درز
lap joint اتصال نیم ونیم
welded joint اتصال جوش
universal joint قفل کاردان
universal joint مفصل چرخنده
universal joint دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
transverse joint درز از درازا
transverse joint درز عرضی
toggle joint مفصل زانویی
swivel joint مفصل گردان
summit joint درز کلید طاق قوسی
strike joint شکستگی طولی
strapped joint اتصال تسمهای
with the joint views of با جلب نظر
fetlock joint مویپشتپایاسب
flare joint اتصالز-بانه
joint of the foot قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot قوزک [استخوان بندی]
ankle joint قوزک [استخوان بندی]
drip-joint [اتصال بین دو ورق فلزی]
clip joint <idiom> شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
rail joint اتصالریل
peripheral joint اتصالجانبی
slip joint اتصال ازاد
sleeve joint اتصال با بوش
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
overlap joint اتصال نیمانیم
oblique joint شکستگی کج
mortise joint اتصال کام
mitre joint اتصال فارسی
miter joint برش فارسی
magnetic joint محل ضربه در میدان مغناطیسی
longitudinal joint درز از درازا
longitudinal joint درز طولی
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
lap joint اتصال لب به لب
propeller joint چهارشاخه گاردان خودرو
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
rabbet joint اتصال دو راهه
knee joint زانو زانویی
seam joint درز
sealing joint اتصال اب بندی
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
sawn joint درز بریده
sawn joint درز اره شو
riveted joint اتصال پرچ
raking out of a joint درزخراشی
raking out of a joint درز گشایی
raking out of a joint درز اره شده
raking out of a joint تهی کردن درزها
joint account حساب بانکی مشترک
fish joint محل اتصال دو خط اهن یادوتیر
finger joint اتصال انگشتی
expansion joint درز انبساطی
expansion joint درز وارفت
expansion joint درز گسترش درز گشایش
expansion joint درز انبساط
expansion joint اتصال چند قسمتی
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
elbow joint بندارنج
elbow joint زانویی
doweled joint اتصال میخ چوبی
fitting joint اتصال مناسب
flang joint اتصال لبه
flang joint اتصال سرلوله
joint account حساب مشترک
in joint partnership شراکتا"
in joint partnership به شراکت
hip joint مفصل ران
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
hinge joint مفصل لولایی
hinge joint مفصلی که دریک سطح حرکت کند
ground joint اتصال سنبادهای
foundation joint درز پی
foundation joint درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
flexible joint اتصال قابل انعطاف
doweled joint درز میخ چوبی
dovetail joint اتصال دم چلچله
calked joint اتصال فاق و زبانه
cable joint موف اتصال
cable joint مفصل اتصال کابل
jump joint اتصال لب به لب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com