Dictiornary-Farsi | lack of means | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 88 (6 milliseconds)

English	Persian
lack of means	عدم تمکن


Other Matches

lack	عدم
lack	کم داشتن
lack	نبودن
lack	نداشتن
lack	احتیاج
lack	فقدان کسری
lack	فاقد بودن
lack vt	با گلوله سوراخ کردن
lack	فقدان
lack	کمبود نیازمندی
lack	ناقص بودن
lack of incentive	نبود انگیزه
lack of confidence	عدم اعتماد به نفس
lack of incentive	فقدان انگیزه
lack love	ادم بی عشق
lack of confidence	کمی اعتماد به نفس
lack of self-confidence	کمی اعتماد به نفس
lack of self-confidence	کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence	عدم اعتماد به نفس
lack of confidence	کمبود اعتماد به نفس
his hand lack one finger	دستش یک انگشت ندارد
lack of sufficient age	عدم بلوغ
means are not a	وسایل فراهم نیست
by all means <adv.>	کاملا
i do not know what he means	نمیدانم مقصودش چیست
by all means <adv.>	قطعا
How . In what way. By what means.	چطور؟
by all means <adv.>	حتما
Certainly not! [By no means!]	مطمینا نه ! [به هیچ وجه !]
by some means or other <adv.>	هیچ چیز [اصلا]
not even by [not even through] [not even by means of ]	نه حتی به وسیله [به طریق]
he says what he means	مقصودخودراصریحابیان میکند
he means well	قصد بدی ندارد
means	وسائل
by all means	بهمه حال
by all means	هر طورباشد
by all means	با تمام وسائل
means	وسیله
means	استطاعت وسایل
means	توانایی
means	استطاعت
means	دارایی
means	وسایل
means	دارائی
means	توانائی درامد
means	درامد
he means well	نیتش خوب است
by f. means	بامدادا
by f. means	ملایمت
by means of	به وسیله
by no means	به هیچ وجه
by all means	بهر قیمت که باشد
blocking the means	سد ذرایع
By no means . By no account .	به هیچ وجه
Other means of transport	سایر وسایل نقلیه
aman of means	ادم دارایا با استطاعت
fraudulent means	وسائل متقلبانه
means against rust	ابزارهای گرد زدا
ends and means	هدف و وسیله
he means mischief	مقصودش شیطنت
he means mischief	است
By no manner of means .	بهیچ وجه من الوجوه
to live beyond one's means	بیش از حدود استطاعت خودخرج کردن
the means and the extremes	دو میان و دو کرانه
means test	سنجش استطاعت مالی
square means second p	مجذوریعنی توان دوم
means of transport	وسائط نقلیه
ways and means	طرق و وسایل انجام چیزی تامین معاش
means objects	اشیاء وسیله
means tests	سنجش استطاعت مالی
means-tested	متغیرغیروابسته
means of production	وسایل تولید
means of production	ابزار تولید
transport means	وسیله بارکشی یاحمل ونقل
means end learning	یادگیری وسیله- هدف
the end sanctifies the means	خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
this word means a dog	این واژه یعنی سگ
this word means a dog	معنی این کلمه سگ است
means end relations	روابط وسیله- هدف
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.	ابدا"چنین چیزی نیست
The means of payment will appear unchanged.	شیوه های پرداخت تغییر نخواهند کرد.
means end expectation	انتظار وسیله- هدف
means end capacity	استعداد درک وسیله- هدف
means of attaining one'd end	وسیله رسیدن بمقصود
means ends analysis	نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
committee of ways and means	کمیسیون مالی
This new frontier incident probably means war.	این رویداد مرزی جدید معنیش احتمالآ جنگ است

lack of means

عدم تمکن