English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English Persian
linear amplifier تعویض کننده خطی
Other Matches
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
amplifier نیروافزا
amplifier تقویت کنندهء برق
amplifier بلند گو
amplifier فزونساز
amplifier فزون ساز
amplifier مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
x amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
amplifier تقویت کننده
output amplifier تقویت کننده خروجی
tube amplifier تقویت کننده لامپی
video amplifier تقویت کننده تصویری
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی
video amplifier فزون ساز ویدئو
line amplifier تقویت کننده خط
light amplifier تقویت کننده ی نور
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
voltage amplifier امپلیفایر ولتاژ
intermediate amplifier تقویت کننده میانی
intensity amplifier تقویت کننده شدت روشنایی
input amplifier تقویت کننده ورودی
input amplifier تقویت کننده اولیه
magnetic amplifier امپلیفایر مغناطیسی
triode amplifier فزون ساز سه قطبی
sweep amplifier فزون ساز روبنده
operational amplifier تقویت کننده عملیاتی
main amplifier تقویت کننده اصلی
operational amplifier تقویت کننده محاسباتی
multiple amplifier تقویت کننده چند طبقه
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
microphone amplifier تقویت کننده میکروفن
power amplifier تقویت کننده قدرت
z axis amplifier تقویت کننده محور "زد"
magnetoresistive amplifier تقویت کننده مغناطیسی
magnetic amplifier تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
pulse amplifier تقویت کننده پالس
relay amplifier تقویت کننده امدادی
sense amplifier تقویت کننده حسی
impluse amplifier تقویت کننده ضربه جریان
voltage amplifier تقویت کننده ولتاژ
audio amplifier فزونساز صوتی
audio amplifier امپلی فایر صوتی
amplifier tube لامپ فزون ساز
audio amplifier تقویت کننده صوتی
back of the amplifier آمپیلیفایرعقبی
bandpass amplifier فزونساز پالاییده
y axis amplifier تقویت کننده محور ایگرگ
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
chrominance amplifier فزون ساز رنگ تابی
class a amplifier فزون ساز درجه ا
cascode amplifier فزون ساز کاسکودی
x axis amplifier تقویت کننده محور ایکس
feedback amplifier تقویت کننده فیدبک
differential amplifier تقویت کننده تفاضلی
class c amplifier فزون ساز درجه سی
class b amplifier فزون ساز درجه ب
class ab amplifier فزون ساز درجه ا ب
linear باریک کشیده
linear دراز
linear طولی
linear روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear خطی
linear برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
low frequency amplifier تقویت کننده فرکانس پایین
low pass amplifier تقویت کننده پایین گذر
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
push pull amplifier تقویت کننده پوش- پول
public address amplifier فزون ساز بلندگوی اجتماعات
microphone pre amplifier پیش فزون ساز میکروفون
multi stage amplifier تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier امپلی فایر چند طبقه
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
high fidelity amplifier امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
high frequency amplifier تقویت کننده فرکانس بالا
intermediate frequency amplifier فزونساز بسامد واسطه
intermediate frequency amplifier تقویت کننده فرکانس میانی
high fidelity amplifier تقویت کنندههای فا
linear code برنامه بدون حلقه
linear equation معادله خطی
linear detector اشکارساز خطی
linear deformation تغییر شکل خطی
linear correlation همبستگی خطی
linear acceleration شتاب خطی
linear accelerator شتابده خطی الکترون
linear accelerator شتاب دهنده خطی
linear combination ترکیب خطی
linear circuit مدار خطی
linear code رمز خطی
linear array ارایه خطی
linear speed سرعت خطی
linear space فضای خطی [ریاضی]
linear space فضای برداری [ریاضی]
linear approximation تقریب خطی [ریاضی]
linear distance خط هوایی
linear independence استقلال خطی [ریاضی]
linear combination ترکیب خطی [ریاضی]
linear function نگاشت خطی [ریاضی]
linear transformation نگاشت خطی [ریاضی]
linear mapping نگاشت خطی [ریاضی]
linear map نگاشت خطی [ریاضی]
linear algebra جبر خطی [ریاضی]
linear equations معادلههای خطی
linear perspective نمای خطی
linear scale مقیاس خطی
linear scale مقیاس خطی نقشه
linear scale درجه بندی خطی
linear shaped خرج خطی
linear shaped خرج در خط
linear sheaf مروحه خطی
linear sheaf مروحه در خط
linear search جستجوی خطی
linear relationship رابطه خطی
linear regression برگشت خطی
linear rectifier یکسوکننده خطی
linear polymer بسپار خطی
linear portion قسمت خطی
linear portion شاخه خطی
linear probing کاوش خطی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear programming برنامه ریزی خطی
linear programming برنامه نویسی خطی
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear function تابع خطی
linear list لیست خطی
linear measure مقیاس طولی
linear metre متر طولی
linear metre متر کرباسی
linear molecule مولکول خطی
linear momentum نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear momentum اندازه حرکت
linear movement حرکت خطی
linear optimization بهینه سازی خطی
linear strain تغییر شکل نسبی خطی
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear structure ساختار خطی
linear target هدفهای خطی
linear target هدفهای درخط
beam power amplifier tube لامپ فزونساز اشعهای
quasi linear equation معادله شبه خطی
system of linear equations دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
linear or long measure اندازه یا مقیاس در درازا
linear polarized light نور قطبیده مسطح
linear combination of atomic orbitals ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
linear homogenous production function تابع تولید خطی همگن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com