Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
main attack
تک اصلی
main attack
تلاش اصلی نیروها
main attack
حمله اصلی
Other Matches
attack
حمله کردن
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack
مبادرت کردن به
attack
اعتداء
attack
[on]
حمله کردن
[بر]
attack
تک کردن
attack
افند
attack
تک
attack
تعدی
attack
تکش
attack
تاخت
attack
حمله کردن بر
attack
مبادرت کردن به تاخت کردن
attack
با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack
اصابت یا نزول ناخوشی
attack
تاخت و تاز یورش
attack
حمله
banzai attack
حمله بی پروا
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
backside attack
حمله از پشت
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
night attack
شبیخون
casualty attack
تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
close attack
سه مهاجم
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
creeping attack
تک مرحله به مرحله
heart attack
حملهی قلبی
attack line
خطاصابت
composite attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coordinated attack
تک هم اهنگ شده
attack on humans
آسیببشری
attack on nature
آسیبمحیطزیست
attack zone
منطقه حمله
attack transport
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack on the blade
حمله شمشیرباز به تیغه
attack origine
محل یا منبع تک
attack origine
محل اغازتک
a racist attack
حمله ای با غرض نژاد پرستی
attack pattern
الگوی تک
attack pattern
ارایش تک
attack on preparation
شمشیرباز اماده برای حمله
attack plane
هواپیمای تک
attack plotter
وسیله ردنگار
attack plotter
ردنگار هدف
attack position
موضع تک
attack size
اندازه تک
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
attack speed
سرعت تک
attack teacher
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack timing
زمان بندی تک
attack transport
ناو ترابری نیروی تک
attack helicopter
هلیکوپتر تک
creeping attack
تک خیزبه خیز
creeping attack
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
goal attack
گلزن
four powns attack
حمله چهار پیاده
frontal attack
تک جبههای
frontal attack
حمله جبههای
To attack someone from the back.
از پشت به کسی حمله کردن
wing attack
حملهگوشه
phased attack
تک مرحله به مرحله
holding attack
تک تثبیت کننده
holding attack
تک متوقف کننده
holding attack
تک بازدارنده
line of attack
سینه شمشیرباز
internal attack
تک داخلی یا تک از داخل
landing attack
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack
حمله کردن
launch an attack
شروع حمله
launch an attack
اجرای حمله شروع تک
false attack
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
electrophilic attack
حمله الکترون دوستی
creeping attack
تک غافلگیرانه دریایی
cut off attack
تک قطع کننده مسیر
cut off attack
تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
cut off attack
تک برشی
deliberate attack
تک با فرصت
She had a heart attack .
قلبش گرفت ( حمله قلبی )
direction of attack
سمت تک
direction of attack
سمت حمله
discovered attack
حمله برخاست
diversionary attack
تک انحرافی
diversionary attack
تک منحرف کننده توجه دشمن
double attack
حمله دویل
durkin attack
حمله دیورکین
dutch attack
حمله هلندی
dutch attack
دفاع برد
echelon of attack
رده حمله
echelon of attack
موج حمله
line of attack
هدف
attack origine
کشور اغازکننده تک
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
preemptive attack
تک پیشگیری
preemptive attack
تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack
شمشیرباز اماده حمله
progressive attack
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
sicilian attack
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack
حمله ساده
sozin attack
حمله سوزین در دفاع سیسیلی
spoiling attack
تک ایذایی
spoiling attack
تک ممانعتی
spray attack
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
stern attack
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
stern attack
تک نزولی ازسمت عقب
surprise attack
تک ناگهانی
surprise attack
تک غافلگیری تک غافلگیرانه
suicide attack
قصد کشت بوسیله خودکشی
pillsbury attack
حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
counter attack
حمله متقابله
counter attack
پاتک
counter-attack
حمله متقابله
counter-attack
پاتک
mating attack
حمله ماتی
corrosive attack
اغاز و توسعه خورندگی
minority attack
حمله اقلیت پیادهای شطرنج
moller attack
حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
momentum of attack
دور حمله
momentum of attack
شدت حمله
nimzovitch attack
حمله نیمزوویچ
nimzovitch attack
گشایش لارسن
open to attack
در معرض حمله
marshall attack
حمله مارشال در روی لوپس
suicide attack
حمله با خودکشی
to resist an attack
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
to resist an attack
حملهای رادفع کردن
attack group
گروه تک
angle of attack
زاویه تک
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
angle of attack
زاویه حمل
anxiety attack
حمله اضطراب
attack altitude
ارتفاع تک
attack assessment
ارزیابی نتایج تک
attack assessment
ارزیابی تک
attack block
دفاع روی تور والیبال
minority attack
حمله مینوریته
yogoslav attack
حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
anderssen attack
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
attack carrier
ناو هواپیمابر افندی
accidental attack
تک تصادفی
velimirovic attack
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
attack helicopter
هلیکوپتر تک ور
torre attack
حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
attack heading
جهت تک
air attack
تک هوایی
air attack
حمله هوایی
attack heading
سمت تک
attack group
گروه تک به ساحل
absence attack
حمله غیاب
panov botvinnik attack
کارو- کان شطرنج
attack condition , alfa
الف
attack conditon , bravo
وضعیت تک
attack conditon , bravo
ب
attack condition , alfa
وضعیت تک
attack nuclear carrier
ناو هواپیمابر افندی هستهای
max lange attack
حمله ماکس لانگه در دفاع دواسب یا در جوئوکوپیانوشطرنج
king's indian attack
حمله هندی شاه شطرنج
attack cargo ship
ناوحمل و نقل مخصوص تک
critical angle of attack
زاویه حمله بحرانی
critical angle of attack
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack
زاویه حمله
deep creep attack
تک ناگهانی با بمب زیرابی
alekhine chatard attack
حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
blade angle of attack
زاویه حمله تیغه
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
richter rauzer attack
حمله ریشتر- راوزر در دفاع سیسیلی شطرنج
back side attack
پس تک
back side attack
حمله از پشت
attack aircraft carrier
ناو هواپیمابر تهاجمی
panov botvinnik attack
دفاع پانوف- باتوینیک دردفاع
attack cargo ship
ناو باربری تهاجمی
counter attack to outside hook
پلنگ شکن
with might and main
با تمام نیرو با همه توانایی
main
با اهمیت
main
دریا
main
کامل
main
<adj.>
اصلی
main
عمده
main
مهم
main
بسیار مهم
main
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main
بزرگ تمام
main
کامل شاه لوله
main
خط اصلی
main
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main
مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main
ی تر راهنمایی میکند
main
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main
نیرومند
main
مهم تمام
in the main
بطور کلی
in the main
اساسا
main
MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main
ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
in the main
بیشتر اصلا
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com