English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
Other Matches
boot record رکورد راه اندازی
inner boot چکمهداخلی
boot اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
boot دیسک خاصی که حاوی برنامه راه انداز ونرم افزار سیستم عامل است
boot روی یک دیسک سخت با بیشتر از یک بخش بخشی که حاوی برنامه راه انداز و سیستم عامل است
boot فضای ترانک
boot فایده
boot اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
boot بوت
boot خود راه اندازی
the boot اخراج
to boot <idiom> همچنین ،به علاوه
boot out <idiom> اخراج کردن ،کسی را مجبوربه ترک یا رفتن کردن
boot up اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
to boot فایده و سود داشتن
boot سود
boot پوشش کمکی روی سم اسب
boot راه اندازی
boot پوتین یاچکمه
boot خراب کردن توپ هنگام گرفتن ان
boot پوتین ساقه بلند
boot کفش فوتبال
boot چکمه
boot پوتین
boot لگدزدن باسرچکمه وپوتین زدن
boot اخراج چاره یافایده
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
football boot کفشفوتبالی
coronet boot چکمهقیفیشکل
boot jack محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
ankle boot نیمچکمه
warm boot فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
top boot چکمه سواری
jumping boot کفشمخصوصپرش
knee boot چکمهزانویی
mountaineering boot چکمهکوهنوردی
top boot کروک اتومبیل
hobnail boot چکمهسنگین
touring boot چکمهسیاحتی
thigh-boot چکمهبلند
shin boot حافظساق
rubber boot چکمهلاستیکی
boot camp اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot maile میخ کفش
boot topping رنگ امیزی خط ابخور
hessian boot چکمه بلند
boot tree قالب چکمه یا پوتین
cold boot روشن کردن کامپیوتر و بارکردن سیستم عامل به درون ان
cold boot راه اندازی سرد
elevator boot منبع بالابر
half boot نیم چکمه
safety boot چکمهیایمنی
boot [British E] صندوق چمدان [خودرو]
jack boot چکمه ساق بلند
iron boot کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
hip boot چکمه بلند ضد اب
boot locke قفل صندوق عقب
boot and saddle سوار شوید
ski boot چکمه اسکی
ski boot کفس اسکی
snow boot پوتین برف یا اسکی
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
boot camps اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot blouse گتر شلوار
boot hose زنگار
boot hose پای افزار
boot lace بند کفش
car boot sale فروشاجزایکوچکاتومبیل
knee boot suspender بندچکمهزانویی
heavy duty boot نیمچکمه
off the record <idiom> خصوصی
on record ثبت شده
record یادداشت سخنرانی
off the record محرمانه و خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
record نام نیک
record مدرک ثبت کردن
record ثبت کردن
record ضبط کردن
record پرونده
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record سابقه
record ثبت
record دفتر
record مدرک کتبی سابقه
record سجل بایگانی
record صفحه گرامافون
record نوشته
record یادداشت درسی
record نگاشتن
record ثبت کردن ضبط کردن
record ضبط شدن
record : ثبت
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record پیشینه
record بایگانی ضبط
record رکورد
record حد نصاب مسابقه
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record یادداشت بایگانی
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record حجم داده در یک رکورد
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record ثبت گواهی ثبت شده
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record سابقه مدرک
record یادداشت کردن
record format قالب رکورد
record as target اماج را ثبت کنید
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
record gap شکاف بین مدارک
record as target ثبت اماج
record blocking کنده یی کردن مدارک
record blocking بلاکه کردن رکوردها
record blocking دسته کردن رکوردها
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
record count شمار مدارک
record count شمارش رکوردها
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
record format قالب مدرک
record book دفتر ثتب سوابق
header record رکورد سرامد
record separator جداکننده رکوردها
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
logical record رکورد منطقی
logical record مدرک منطقی
phonograph record صفحه گرامافون
physical record مدرک مادی
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
physical record رکورد فیزیکی
lable record رکورد برچسب
label record مدرک برچسب
qualification record پرونده مهارت فنی
qualification record پرونده خدمتی
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
home record رکورد مبدا
home record سررکورد
record gap شکاف بین رکوردها
record-breaking شکستنرکورد
record of events دفتر ثبت وقایع
record of service سابقه خدمت
record office اداره بایگانی کل
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
record printer اشاره گر رکورد
stock record سابقه موجودی
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
track record سابقه
track record پیشینه
trailer record مدرک پشت بند
trailer record رکورد پشت بند
transaction record رکورد تراکنش
unit record تک مدرکی
unit record رکورد واحد
verbatim record porotocol
record of events ثبت وقایع
record button دکمهضبط
record-breaker ثبتکند
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record gap فاصله خالی بین رکوردها
record head نوک ضبط
record keeping نگهداری سوابق
record layout طرح بندی مدرک
record layout طرح کلی رکوردها
record layout ترتیب کلی رکوردها
record length درازای مدرک
record length طول رکورد
record management مدیریت مدارک
record management مدیریت رکوردها
record manager مدیر رکورد
record number شماره رکورد
record library مرکزکرایهنوارکاست
record control دکمهضبط
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
header record سررکورد
record player گرامافون
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
criminal record سوء پیشینه جزائی
cumulative record نمودار تراکمی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
data record رکورد داده ها
debt of record دین قانونی
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
end of record انتهای مدرک
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com