English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
materials returned note برگه مواد برگشتی
materials returned note یادداشت مواد عودت داده شده
Other Matches
returned بازگشت
returned گزارش رسمی
returned مراجعت کردن عکس العمل
returned عودت
returned عودت دادن
returned اعاده بازگشت
returned گزارش دادن
returned عایدی
returned درامد
returned بازده
returned اعاده
returned رجعت
returned مراجعت کردن
returned برگشتن
returned مراجعت برگرداندن
returned برگشت
returned گزارش نهایی هیات تحقیق
returned مراجعت
returned کلید Return
returned نشانههای انتهای خط
returned کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned پس فرستادن عودت
returned عملکرد کارکرد
they returned in triumph شادی کنان برگشتند
they returned in triumph باپیروزی برگشتند
he returned a negative پاسخ منفی داد
he returned a negative گفت نه
It was jolly decent of her to have returned. خدا عمرش بده که برگشت
He returned the money intact. پول را دست نخورده پ؟ داد
materials مصالح
materials مادهای که برای استفاده اتمام محصول به کار می رود
materials جنس
materials مصالح ساختمان
materials مادی
materials مربوط جسم
materials مقتضی
materials اصولی مناسب
materials اساسی
materials کلی جسمی
materials عمده
materials مهم
materials مادی جسمانی
materials ماده
materials چیز
materials کالا
materials ماتریال
materials جنس مصالح
materials ماده کار
materials اسناد
materials قوا
materials مواد
materials نیرو
drawing materials مواد اولیه نقشه کشی
drawing materials لوازم نقشه کشی
exhausted materials مواد تمام شده
foundation materials مصالح پی سازی
non-circulating materials اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
impermeable materials مصالح ناتراوا
impermeable materials مصالح نفوذناپذیر
impervious materials مصالح ناتراوا
indirect materials مواد غیرمستقیم
indirect materials هزینه موادغیرمستقیم
diamagnetic materials اجسام دیامغناطیسی
cryogenic materials مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
bed materials رسوبات بستر
bill of materials فهرست مواد
bill of materials صورت حساب مواد
coated materials مواد اغشته شده
coated materials مصالح اغشته
coated materials مصالح اندود شده
coherent materials مواد چسبنده
testing of materials ازمایش مواد
consumable materials stores consumable
critical materials اقلام حیاتی و مهم
critical materials تجهیزات مهم
inorganic materials مواد غیرالی
magnetic materials اجسام مغناطیسی
semipervious materials مصالح نیمه تراوا
strength of materials مقاومت مصالح
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
testing of materials ازمایش مصالح
testing of materials ازمایش مقاومت مصالح
carpet materials مواد اولیه فرش
writing materials ابزارتحریر
insulating materials موادعایقکاری
dangerous materials علائمخطر
semipermeable materials مصالح نیمه تراوا
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
permeable materials مصالح تراوا
magnetic materials مواد مغناطیسی
maintenance materials مواد تعمیرات
maintenance materials لوازم تعمیرات
materials handling جابجایی مواد
materials management مدیریت مواد
materials requisition درخواست مواد
materials that cannot be borrowed اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
non magnetic materials اجسام نامغناطیسی
organic materials مواد الی
covering materials موادپوشاننده
balsamic materials مواد بلسانی
raw materials مواد خام
raw materials مواد اولیه
cohesive materials مواد چسبنده
free issue materials موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
oversize materials rejects مانده
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
basic building materials مواداولیهساختمان
wood-based materials جنسسطحتخته
materials transfer notes برگه انتقال مواد
materials utilisation control کنترل بکارگیری مواد
materials utilisation control کنترل مصرف مواد
materials requirements planning برنامه ریزی مواد مورد نیاز
materials transfer notes دستورانتقال مواد
note اسکناس
note کلید پیانو
note ملاحظه کردن
note بخاطرسپردن
note توجه کردن ذکر کردن
note تذکر
i will note it down یاد داشت میکنم
note توجه
note درنظر گرفتن
note سند
note تفسیر
note of a نشان شگفت
note یادداشت
note نت موسیقی نوشتن
note of a علامت تعجب
note تبصره قبض
note نامه رسمی
note نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note ثبت کردن
note یادداشت کردن
whole note گرد
d. note درخواست پرداخت
note pro-memoria
Please note [that] ... قابل توجه است که
note اهنگ صدا نت موسیقی
take note of اتخاف سند کردن
take note اتخاذ سند کردن
note تبصره یادداشت ها
to take note of ملاحظه کردن
note خاطرات یادداشت
note paper کاغذ نویسی
sick note گواهیپزشکیاستعلاجی
promissory note سند ذمهای
promissory note فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
note values انواعنت
promissory note سند بدهی
promissory note برگه بدهی
promissory note اسناد اعتباری
note of hand قبض عندالمطالبه
note verbal verbal
contract note سند قرارداد
promissory note فته طلب
recommendatory note پی نوشت
quarter note نت یک چهارم
packing note گواهی بسته بندی
packing note فهرست بسته بندی
sixteenth note نت یک شانزدهم
promissory note سفته
half-note نیم پرده
time note سند یا قبض مدت دار
to sund a note نواختن یک نت
treasury note اسکناس صادره از طرف خزانه
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
to make a note of یاد داشت کردن
worthy of note قابل ملاحظه
note paper کاغذ رقعهای
half note نیم پرده
rectification note اصلاحیه
bank note چک تضمین شده سند در وجه حامل
contents note فهرست محتوای بسته بندی
contract note سند مقاطعه توافق نامه
cover note بیمه نامه موقت
cover note گواهی بیمه نامه
cover note گواهی پوشش بیمه
covering note بیمه نامه موقت
advice note حواله پیش پرداخت
credit note سند بدهی
credit note برگ بستانکار
debit note سند هزینه
debit note صورتحساب بدهی
advice note دستورپیش پرداخت
bank note پول
borrower's note قبض بدهکاری
callective note بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
bank note اسکناس
bank note چک تضمین شده
advice note یادداشت اطلاع
consignment note اعلامیه حمل
consignment note سند ارسال کالا
consignment note بارنامه
debit note رسید بدهکار
delivery note حواله تحویل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com