English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
mercury delay line خط تاخیری جیوهای
mercury delay line روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
mercury delay line داده خوانده می شد
mercury delay line تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
Other Matches
delay line خط تاخیری
delay line خط تاخیر
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
magnetic delay line خط تاخیر مغناطیسی
artificial delay line خط تاخیر
delay line storage یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
delay line register ثبات با خط تاخیری
electromagnetic delay line خط تاخیر الکترومغناطیسی
mercury Hg :symb
mercury سیماب
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
mercury عطارد
mercury دزدماهر
mercury دبیرفلک
mercury پیک پیغام بر
mercury تیر
mercury جیوه
mercury break کلید جیوهای
mercury battery باطری جیوهای
mercury chloride کلراید جیوه
mercury lamp لامپ جیوه
mercury chloride کلرور جیوه
mercury mine معدن جیوه
mercury tank مخزن جیوه
mercury interrupter ضربه گر جیوهای
mercury fulminate جیوه فولمینات
mercury thread مارپیچ جیوهای
mercury vaper بخار جیوه
mercury column ستون جیوه
mercury chloride کلرید جیوه
mercury arc قوس جیوهای
column of mercury ستونجیوه
english mercury اسفناج صحرایی
dogs mercury سلمه
mercury thermometer گرماسنج جیوهای
mercury bulb لولهجیوه
dogs mercury سلمه تره
mercury barometer هواسنججیوهای
magnetic mercury switch کلید جیوهای مغناطیسی
mercury vapor lamp لامپ جیوهای
mercury pool cathode کاتد جیوهای
mercury seal stirrer همزن با هوابند جیوهای
mercury pool tube لامپ مایع
mercury vapor rectifier یکسوساز بخار جیوه
mercury arc rectifier یکسوکننده جیوهای
mercury arc lamp لامپ بخار جیوه
low pressure mercury lamp لامپ فشار ضعیف جیوهای
mercury vapor rectifier tube یکسو کننده جیوهای
delay به تاخیر انداختن
delay عملیات تاخیری
delay خیری ایجاد کردن در چیزی
delay وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delay خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delay دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay مدت زمانی که چیزی دیرتر از برنامه ریزی انجام شود
delay درنگ
delay بتاخیرانداختن تعلل
delay به تاخیر افتادن تاخیرکردن
delay دیرکرد
to delay عقب انداختن [زمان]
non delay ماسوره بی تاخیر
to delay به تعویق انداختن
non delay بدون تاخیر
delay تاخیر
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
magnetic delay تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
delay circuit مدار تاخیر
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
waiting delay تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
It was not worth all that delay . به اینهمه معطلی نمی ارزید
coding delay تاخیر زمانی مربوط به کشف رمز و پیام
fuze delay ماسوره تاخیری
delay element عنصر تاخیری
external delay تاخیر خارجی
delay en route تاخیر درحین حرکت در مسیر
propagation delay تاخیر انتشار
interest for delay بهره دیرکرد
delay equalizer برابر کننده تاخیر
delay equalizer متعادل کننده تاخیری
delay fuze ماسوره تاخیری
rotational delay تاخیر چرخشی
delay position موضع تاخیری
delay time زمان تاخیر
delay position موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
delay distortion اعوجاج تاخیری
delay arming مکانیسم تاخیری
to delay the proceedings به تأخیر انداختن دادرسی
height delay زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
propagation delay تاخیر پخش
delay action عمل تاخیری
delay action عملیات تاخیری
ignition delay تاخیر اختراق
delay en route تاخیر در حین راه
delay allowance زمان تقسیم
delay arming مسلح کننده تاخیری
propagation delay 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
arming delay تاخیر در مسلح شدن
seek delay تاخیر پیگردی
delay zction firing دیرسوزی
delay zction firing عمل احتراق با تاخیر
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
delay action fuse فیوز تاخیری
delay action voltage ولتاژ تاخیری
time delay device دستگاه تاخیردار
time delay relay رله تاخیری
line by line milling فرز کردن سطری
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing فاصله سطور
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line to line fault تماس خطوط
all along the line در همه جا
old line محافظه کار
old line دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
on line help کمک مستقیم
on the line هواپیمای اماده پرواز
in line همراستا
out of line جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
out of line خارج از خط جبهه
o o line خط تقسیم دیدبانی
down the line <idiom> درآینده
o o line خط دیدبانی سپاه
the line صف
mean line خط میان
to come in to line در صف امدن
to come in to line موافقت کردن
line by line سطر به سطر
in line شمشیر در وضع حمله
below the line درامد یا هزینه غیر مترقبه
by line خط فرعی راه اهن
necessary line خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
along line در خط
along line در امتداد خطوط
down line بار کردن پایین خطی
all along the line درامتدادهمه خط
down the line ضربه از کنار زمین
line of d. حد فاصل
Are you still on the line? خط را قطع نکردی؟
by-line کار یاشغل اضافی وزائد
by-line خط فرعی راه اهن
by-line خط دوم یافرعی
by line کار یاشغل اضافی وزائد
by line خط دوم یافرعی
line اتصال فیزیکی به ارسال داده
line شعبه
line محصول
line لاین
Are you still on the line? هنوز پشت تلفن هستی؟
off line وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
on line مستقیم
on line متصل
on line درون خطی
on line مورداستعمال
on line داخل رده
on line در خط
line-up ردیف ایستادن تیم
line-up به ترتیب ایستادن
line-up به خط شدن
line up ردیف ایستادن تیم
line up به ترتیب ایستادن
line up به خط شدن
off line منفصل
off line قطع
off line غیر متصل
off line برون خطی
line رشته
line استرکردن
line ترازکردن
line اراستن
line بخط کردن
line خط دار کردن
line خط انداختن در
line : خط کشیدن
line لجام
line دهنه
line جاده
line طناب سیم
line رسن
line رشته بند
line ردیف
line سطر
line : خط
line پوشاندن
line خط
line طرز
line حدود رویه
line خط زدن
line نسب
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line لوله منفردی در سیستم سیالات
line جبهه جنگ
line سیم
line در سمت
line صفی در خط
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com