English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
morse signal سیگنال مورس
Other Matches
morse گراز ماهی
morse شیر ماهی
morse code رمز مورس
morse key تکمه مورس
morse code علایم مورس
morse code کد تلگرافی
morse code کد مرس
international morse code مورس اروپایی
international morse code مورس جهانی
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
signal سیگنال علامت دادن
signal نشان
signal ارسال پیام به کامپیوتر
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
q signal پیام کیو
i signal پیام ای
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal سیگنال
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal پیام
signal نشانه
signal علامت دادن
signal خبردادن
signal با اشاره رساندن
signal با علامت ابلاغ کردن
signal اشکار مشخص
signal اخطار
signal نشان راهنما
signal علامت
signal مخابره کردن علامت دادن
signal رسته مخابرات
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal مخابره کردن
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal علامت راهنمای خودرو
signal علامت نشانه
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal detection علامت یابی
signal distance فاصله علامتی
signal electrode الکترد پیام ساز
signal element عنصر علامتی
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
signal lamp لامپ خبر دهنده
signal flag پرچم مخابراتی
signal lamp لامپ سیگنال
signal generator علامت زا
signal generator پیام ساز
signal generator سیگنال ژنراتور
signal generator سیگنال مولد
signal corps قسمت مخابرات
signal corps رسته مخابرات
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
reference signal سیگنال مرجع
request signal علامت درخواست
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
signal axis محور مخابرات
signal axis محورارتباطات
signal bridge پل مخابرات ناو
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal center مرکز مخابرات
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
signal bridge پل مخابره ناو
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز پیام
signal communications ارتباط و مخابرات
signal communications ارتباطات مخابراتی
signal fidelity وفاداری علائم
signal letters معرف
signal level سطح سیگنال
video signal سیگنال ویدئویی
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
video signal پیام ویدئو
traffic signal نشانه روشن
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
telegraph signal علامت تلگرافی
visual signal علامت بصری
visual signal علایم بصری
sound signal علائم صدا
signal gantry علامتزیرپلی
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
points signal نقاطعلامتدار
light signal علامتنور
warning signal علامت خطر
warning signal علامت اعلام خطر
synchronizing signal پیام همزمان ساز
start signal علامت شروع
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal regeneration باززایی علائم
signal panel پرده مخابرات
signal of distress شلیک خطر
signal normalization هنجارسازی علامت
signal man دیدبان
signal man متصدی علائم
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal security تامین مخابراتی
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal voltage ولتاژ سیگنال
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ ورودی
signal transformation ترادیسی علائم
signal tracing ردگیری پیام
signal strength شدت صوت
signal services قسمتهای مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
signal level سطح علامت
signal box توقف گاه متصدی علائم
command signal علامت فرمان
communication signal سیگنال مخابراتی
control signal علامت کنترل
cut off signal علامت قطع
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal اژیرخطر
second signal system دستگاه علامتی دوم
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal علامت رقمی
digital signal سیگنال دیجیتالی
disconnect signal علامت انفصال
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal علامت توانا سازی
error signal سیگنال خطا
clock signal علامت زمان سنجی
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
advisory signal علامت هشدار
advisory signal علامت یادآوری کننده
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
analog signal علامت قیاسی
audible signal علامت سمعی
blanking signal پیام خاموشی
brightness signal پیام روشنایی
busy signal علامت اشغال
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
chrominance signal پیام رنگ تابی
first signal system دستگاه علامتی اول
flash signal علامت فلاش
hooting signal سیگنال اتومبیل
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
picture signal سیگنال تصویر
main signal سیگنال اصلی
implusing signal سیگنال ضربهای
line signal سیگنال خط
alarm signal علامت اژیر خطر
input signal سیگنال ورودی
input signal سیگنال اولیه
intelligence signal پیام خبری
monochrome signal پیام تکرنگ
operating signal سیگنال دستگاه
flash signal سیگنال فلاش
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
fog signal علامت مه
fog signal علایم مه
picture signal علامت تصویر
ghost signal تصویر دوگانه
grid signal سیگنال شبکه
guard signal علامت نگهبان
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
minus color signal پیام رنگی منفی
landing signal officer افسر ارتباط فرود
Signal a car to stop . علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
To give a signal ( sign) . علامت دادن
line clear signal سیگنال ازاد
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
area signal center مرکز مخابرات منطقه
low level signal سیگنال ضعیف
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
line clear signal علامت ازاد
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
signal background plate صفحهپشتعلامت
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
criminal inattention to signal بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
high level signal سیگنال بزرگ
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
signal operation instruction دستور کار مخابرات
free line signal سیگنال خط ازاد
composite color signal پیام رنگی مرکب
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
to signal a ship to anchor باعلامت اخطارکردن به کشتی
color difference signal پیام اختلاف رنگ
carrier color signal پیام رنگ تابی
color sync signal پیام همزمان ساز رنگ
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
idle indicating signal علامت ازاد
carrier color signal پیام رنگی حامل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com