Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
national flag	پرچم ملی
Other Matches
zero flag	پرچم صفر
flag	1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag	جلب توجه برنامه در شبکه در حین اجرا برای تامین نتیجه یا گزارش دادن یا اعدام یک چیز خالص
flag	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag	یک بیت در یک کلمه که برای پرچم یک عمل مشخص به کار می رود
flag	ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
flag	فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flag	ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
national	ملی
national	قومی
national	وابسته به قوم یاملتی
national	در سطح ملی
national	شهروند
national	تبعه
flag	نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
flag	بیت ای در کلمه که در صورت وقوع سر زیر ریاضی یک میشود
flag	پرچم
flag	سست شدن
flag	سنگفرش کردن پایین افتادن
flag	باپرچم علامت دادن
flag	پرچم دار کردن پرچم زدن به
flag	جاده سنگ فرش
flag	سنگ فرش
flag	برگ شمشیری
flag	زنبق
flag	دم انبوه وپشمالوی سگ
flag	علم
flag	بیرق
flag	ازپا افتادن
flag	تخته سنگ
flag	پرچم مخابره
flag	خسته شدن دونده دراخر مسابقه
flag	پرچم افراشتن افراشتن
flag	پرچم ساعت شطرنج
flag	ترتیب کدها در شبکه ارسال بسته برای معرض شروع و خاتمه یک فریم داده
flag	پژمرده کردن
flag	نشانهای که محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
national highway	شاهراه
national highway	راه اصلی
national income	درامد ملی
national product	تولید ملی
national guard	گارد ملی
national finance	مالیه ملی
national expenditures	مخارج ملی
national expenditures	هزینههای ملی
national output	تولید ملی
national objectives	هدفهای ملی
national loan	وام ملی
national plan	برنامه ملی
national planning	برنامه ریزی ملی
national policy	خط مشی ملی
national investment	سرمایه گذاری ملی
national infrastructure	سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national ensign	پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national economy	اقتصاد ملی
national dividend	سود سهام ملی
national culture	فرهنگ ملی
national convention	مجمع ملی
national consumption	مصرف ملی
national component	هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national command	یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national capital	سرمایه ملی
national budget	بودجه ملی
national bank	بانک ملی
national assembly	مجلس ملی
national debt	قرضه ملی
national asset	دارائی ملی
national debt	بدهی ملی
national demand	تقاضای ملی
national defense	دفاع در سطح ملی
national defense	دفاع ملی
national defence	پدافند ملی
national defence	دفاع ملی
national debt	قرض ملی
national accounting	حسابداری ملی
national service	خدمت نظام وظیفه
white flag	پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
white flag	پرچم سفید
trade follows the flag	تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
sword flag	زنبق زرد
sweet flag	اگیرترکی
so strike one's flag	کشتی یادژی رابدشمن تسلیم کردن
so strike one's flag	پرچم خودراخواباندن
signal flag	پرچم مخابراتی
sign flag	پرچم علامت
yellow flag	پرچم زرد بمعنای خطر درجلو
flag day	روز پرچم
flag day	هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
national mourning	سوگواری ملی
national government	ائتلافدولت
square flag	پرچممربع
rectangular flag	پرچممستطیلی
parts of a flag	اجزایپرچم
flag with Schwenkel	پرچمبادنباله
flag shapes	اشکالپرچم
centre flag	پرچموسطی
royal flag	پرچم سلطنتی
red flag	پرچم قرمز اتومبیل رانی
range flag	پرچم میدان تیر
national security	امنیت ملی
national saving	پس انداز ملی
national salute	شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national salute	احترام به پرچم ملی
national round	مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national reserve	پاستگاه ملی
national reserve	اندوختگاه ملی
national programs	برنامههای ملی
national pride	شعوبیه
national sovereignty	حاکمیت ملی
national spending	مخارج ملی
protest flag	پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
post flag	پرچم میدان صبحگاه
post flag	پرچم پادگانی
numeral flag	پرچم شمارهای
national wealth	ثروت ملی
national supply	عرضه ملی
national strategy	مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national strategy	استراتژی ملی
national state	دولت ملی
national policy	سیاست ملی
flag officer	افسر دریایی
flag bridge	پل پرچم
flag bridge	پل تیمساران
flag boat	کرجی نشان دار
flag boat	کرجی پرچم دار
flag bag	کیف پرچم
diver's flag	پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
device flag	پرچم دستگاه
corner flag	پرچم کرنر
control flag	پرچم کنترل
control flag	پرچم نشان دهنده دستورات
flag byte	لقمه پرچم
flag captain	فرمانده ناو سرفرماندهی
flag lieutenant	اجودان
flag lieutenant	اجودان تیمسار
flag hoist	بالا بردن پرچم
flag hoist	مخابره با پرچم
flag guard	نگهبان پرچم
flag guard	گارد پرچم
flag git	ذره پرچم
flag football	نوعی فوتبال با 6 تا 9 نفر درهر تیم
flag feather	شاه پر
flag discrimination	مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
control flag	پرچم کنترل فرامین
checkered flag	پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
national anthem	سرود ملی
national service	خدمت ملی
foreign national	ملیت خارجی
foreign national	تبعه خارجی
flag days	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
flag-waving	اهتزاز پرچم
flag-waving	میهن پرستی بحد افراط وجنون
flag waving	اهتزاز پرچم
flag of convenience	پرچم اسایش
national anthems	سرود ملی
national park	باغ ملی
caution flag	پرچم اعلام خطر
blue flag	پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
black flag	پرچمی که نشانی اعدام زندانی است
black flag	پرچم دزدان دریایی
beach flag	پرچم شاخص اسکله
beach flag	پرچم مشخصه ساحلی
alphabetical flag	پرچم الفبا
national insurance	بیمه اجتماعی
national insurance	بیمه ملی
national parks	باغ ملی
flag of convenience	کشتی با پرچم غیر
flag officer	دریاسالار دریادار
linesman flag	پرچم خط نگهدار
flag ship	ناو سر فرماندهی
flag station	جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
guide flag	پرچم هادی
flag stop	ایست
flag stop	توقف
flag wagging	اشاره باپرچم
flag wagging	پرچم جنبانی
flag waver	اشوب کن
flag waver	مضطرب سازنده تولیدکننده هیجان عمومی
local national	سکنه محلی
garrison flag	پرچم پادگانی
flag waving	میهن پرستی بحد افراط وجنون
guide flag	پرچم راهنما
local national	اهل محل
house flag	پرچم شرکت
flag ship	ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
flag officer	افسر پرچمدار تیمسار فرماندهی ناو
flag officer	امیر
flag officer	دریابان
flag officer	تیمسار
flag pole	میله پرچم
flag officer	افسر پرچم
green flag	پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
interment flag	پرچم احترام شهدا
flag stones	تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
flag rank	افسر بالاتر از سروان افسر ارشد
flag secretary	منشی تیمسار
flag semaphore	سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
flag ship	کشتی پیشرو
alphabet code flag	پرده مخابره حروف یا اعداد
national broadcasting network	شبکهجهانیپخشبرنامه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com