Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 53 (3 milliseconds)
English	Persian
nominal senator	سناتور انتصابی
Other Matches
senator	عضو مجلس سنا
senator	نماینده مجلس سنا
senator	سناتور
elected senator	سناتور انتخابی
The senator argued in favour of lowering the tax.	سناتور از کاهش مالیات طرفداری کرد.
nominal value	ارزش اسمی
nominal value	قیمت اسمی سهمی
nominal value	قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
nominal value	بهای اسمی
nominal value	مقدار اسمی
nominal value	قیمت اسمی
nominal	کم قیمت
nominal	اعتباری
nominal	غیر واقعی
nominal	فاهری
nominal	اسمی
nominal	جزئی
nominal	صوری
nominal scale	شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale	مقیاس اسمی
nominal scale	مقیاس
nominal rating	کار اسمی
nominal bandwidth	پهنای باند نامی
nominal size	اندازه اسمی
nominal size	اندازه نامی
nominal bandwidth	پهنای بانداسمی
nominal voltage	ولتاژ اسمی
nominal length	طول نامی
nominal diameter	قطر نامی
nominal wage	مزد اسمی
nominal weapon	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
nominal price	بهای اسمی
nominal price	قیمت عادی
nominal horsepower	توان اسب اسمی دستگاه
nominal frequency	فرکانس نامی
nominal filter	صافی به اندازه عبور معین
nominal filter	صافی میکرونی
nominal diameter	قطر اسمی
nominal data	داده اسمی
nominal cost	هزینه اسمی
nominal income	درامد اسمی
nominal capital	سرمایه اسمی
nominal price	قیمت اسمی
nominal pitch	گام اسمی
nominal partner	شریکی که درسود و زیان شرکت سهیم نیست و فقط از اسمش استفاده میشود
nominal partner	شریک اسمی
nominal load	بار اسمی
nominal load	بار خارجی اسمی
nominal list	صورت اسامی
nominal list	فهرست نامها
nominal interest rate	نرخ بهره اسمی
nominal gross national product	محصول ناخالص ملی اسمی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com