Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (7 milliseconds)
English
Persian
non numeric programming
برنامه ریزی غیر عددی
Other Matches
numeric
مجموعه کلیدها با اعداد
numeric
که فقط حاوی اعداد هستند
numeric
1-مربوط به اعداد. 2-
numeric
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
numeric
سوراخ پانج شده در ردیفهای پانج کارت
numeric
صفحه کلید عددی
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
numeric
عددی
numeric
آرایه حاوی اعداد
numeric
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند
numeric
نمرهای
non numeric
غیرعددی
numeric constant
ثابت عددی
numeric word
کلمه عددی
numeric subset
زیرمجموعه عددی
numeric representation
نمایش عددی
numeric punch
منگنه عددی
numeric pad
لائی عددی
numeric keypat
قسمت کلید عددی
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
numeric keyboard
صفحه کلید عددی
numeric format
فرمت عددی
numeric format
قالب عددی
numeric alphabetic
عددی و الفبایی
numeric character
دخشه عددی
numeric character
کاراکتر عددی
numeric data
دادههای عددی
numeric code
رمز عددی
numeric data
داده عددی
numeric coprocessor
کمک پردازنده عددی
numeric coding
برنامه نویسی عددی
numeric character set
دخشگان عددی
numeric coprossor socket
[پریز کمک پردازنده عددی]
fixed numeric format
قالب عددی ثابت
programming
برنامه نویسی
programming
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
برنامه ریزی
programming
GOLORP
programming
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
optimm programming
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
برنامه نویسی بهینه
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
conventional programming
برنامه نویسی قراردادی
top down programming
برنامه سازی از بالا به پایین
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
programming aids
ادوات برنامه نویسی
programming aids
کمک برنامه نویسی
programming language
زبان برنامه نویسی
systems programming
برنامه نویسی سیستم
system programming
برنامه نویسی سیستم
symbolic programming
برنامه نویسی سمبلیک
structured programming
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
structured programming
برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming
برنامه ریزی کمی
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
programming team
تیم برنامه نویسی
programming statement
حکم برنامه نویسی
programming methods
روشهای برنامه ریزی
programming linguistics
زبان شناسی برنامه نویسی
programming librarian
بایگان برنامه نویسی
application programming
برنامه نویسی کاربردی
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
linear programming
برنامه ریزی خطی
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
nonlinear programming
برنامه ریزی غیر خطی
integer programming
برنامه ریزی عدد صحیح
integer programming
برنامه سازی صحیح
interactive programming
برنامه سازی فعل و انفعالی
multi programming
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming
برنامه نویسی پیمانهای
mathematical programming
برنامه نویسی ریاضی
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
logic programming
برنامه نویسی منطقی
linear programming
برنامه نویسی خطی
functional programming
برنامه نویسی تابعی
automatic programming
برنامه نویسی اتوماتیک
bottom up programming
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
computer programming
برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming
برنامه نویسی همزمان
conversational programming
برنامه سازی محاورهای
defensive programming
برنامه نویسی تدافعی
discrete programming
برنامه سازی گسسته
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه سازی پویا
elegant programming
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
turning programming language
زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
certificate in computer programming
CCP
object oriented programming
برنامه نویسی مقصود گرا
planning programming budgetting
system
ego loss programming
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
high level programming language
زبان برنامه نویسی سطح بالا
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
object oriented programming language
زبان برنامه نویسی موضوعی
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
low level programming language
زبان برنامه نویسی سطح پایین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com