English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (8 milliseconds)
English Persian
non union جدا از اتحادیه صنفی
Search result with all words
union اتحاد واتفاق
union یگانگی
union وحدت اتصال
union پیوستگی
union پیوند وصلت
union اجتماع
union اتحاد اتحادیه
union الحاق
union اشتراک منافع
union اتحادیه
union اتحاد
union موافقت
union مهره ماسوره
union اتحاد سازش
union پیوند اتحادیه اتصالی
union اتصال
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
labor union سندیکای کارگری
labor union اتحادیه کارگری
labor union اتحادیه کارگران
Union Jack پرچم ملی انگلیس
Union Jack پرچم سینه
Union Jacks پرچم ملی انگلیس
Union Jacks پرچم سینه
trade union اتحادیه اصناف
trade union اتحادیه صنفی
trade union اتحادیه کارگری
trade union اتحادیه تجاری
trade union اتحادیه بازرگانی
trade union اتحادیه تجارتی
business union اتحادیه بازرگانی
company union اتحادیه شرکت
craft union اتحادیه صنفی
craft union اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
credit union موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
custom union اتحادیه گمرکی
customs union اتحادیه گمرکی
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
economic union اتحادیه اقتصادی
industrial union اتحادیه صنعتی
industrial union اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
international union اتحادیههای بین المللی
international union اتحادیه بین المللی
labour union اتحادیه کارگران
nut and union مهره ماسوره
pan american union اتحادیه پان امریکن
pan american union سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
post union اتحاد پستی بین المللی
radiator union پیچ و مهره رادیاتور
three eyed union plate صفحه سه چشمی
three eyed union plate shamrockplate ,face monkey: syn
union hook قلاب دو حلقه
union plate صفحه چند چشمی
union shop مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
union shop یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
union suit پیراهن و شلوار یکپارچه
vertical union اتحادیه صنعتی
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
western european union لوگزامبورک هلند
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Soviet Union اتحاد شوروی
Union of Soviet Socialist Republics اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی
female union nut محلقرارگیریمهره
male union nut محلقرارگیریپیچ
European Union [EU] اتحادیه اروپا
carpet exporters union اتحادیه صادرکنندگان فرش
union <adj.> سندیکای کارگری
union <adj.> اتحادیه کارگری
union <adj.> اتحادیه صنفی
union <adj.> اتحادیه بازرگانی
union [set theory] اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com