Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 112 (7 milliseconds)
English	Persian
nuclear warfare	جنگ اتمی
nuclear warfare	میدان جنگ اتمی
Other Matches
warfare	جنگاوری
warfare	رزم میدان رزم
warfare	میدان جنگ
warfare	محاربه
warfare	ستیز
warfare	جنگ
warfare	نزاع زدو خورد
position warfare	نبرد موضعی
psychological warfare	جنگ روانی
electronic warfare	جنگ الکترونیک
psychological warfare	عملیات جنگ روانی
antiair warfare	جنگ ضد هواپیمایی
antiair warfare	جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
warfare economy	اقتصاد جنگ پرداز
warfare economy	اقتصاد جنگی
chemical warfare	جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
unconventional warfare	جنگهای چریکی
unconventional warfare	جنگ غیر منظم
electronic warfare	میدان جنگ الکترونیکی
guerrilla warfare	جنگ چریکی
trench warfare	وضعیتیکهدرآنطرفینجنگدرسنگرپناهمیگیرند
economic warfare	جنگ اقتصادی
partisan warfare	جنگ پارتیزانی
partisan warfare	جنگ چریکی
mobile warfare	جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
biological warfare	جنگ میکربی
germ warfare	جنگ میکروبی
mobile warfare	جنگ متحرک
mine warfare	جنگ مین
position warfare	جنگ موضعی
guerrilla warfare	جنگ غیرمنظم
economic warfare	مبارزه اقتصادی
non-nuclear	نااتمی
nuclear	هستهای
non-nuclear	غیراتمی
non-nuclear	ناوابسته به اتم و نیروی اتمی
nuclear	مغزی
nuclear	اتمی
nuclear	مربوط به اتمی
nuclear radius	شعاع هسته
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear power	انرژی هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear particle	هستک
nuclear parity	قدرت اتمی یکسان
nuclear parity	همطرازی اتمی
nuclear number	عدد هستهای
nuclear number	عدد جرمی
nuclear magneton	مگنتون هسته
nuclear reaction	فرایند هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
nuclear-free	مکانیکهدرآناستفادهازسلاحوانرژیهستهایقدغنباشد
nuclear strike	تک هستهای
nuclear winter	زمستان اتمی
nuclear membrane	عضوهستهای
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
nuclear structure	ساختار هستهای
nuclear whorl	پیچهستهای
nuclear strike	تک اتمی
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
nuclear size	اندازه هسته
nuclear reactor	پیل اتمی
nuclear charge	بار هسته
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear detector	اشکارساز هستهای
nuclear dud	بمب عمل نکرده اتمی
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear electron	الکترون هسته
nuclear cell	پیل اتمی
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactors	پیل اتمی
nuclear reactors	راکتور هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear equipoise	گلوله اتمی ممنوعه
nuclear power station	نیروگاه هسته ای
nuclear power plant	نیروگاه هسته ای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
nuclear boiler room	اتاقکمولدبخارهستهای
nuclear powered submarine	submarine nuclear
effective nuclear charge	بار موثر هسته
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
magnetic nuclear resonance	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
production of electricity from nuclear energy	تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
a declared [pronounced] opponent of nuclear power	مخالف آشکار [اعلام شده] انرژی هسته ای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com