Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English
Persian
of a wide scope
وسیع
Other Matches
b scope
صفحه کاتد رادار
scope
هدف عملیات
scope
میدان دید
scope
حیطه عمل
scope
وسیله دیدبانی یا بینایی
scope
چشم انداز
scope
منظور از عملیات
scope
طول طناب لنگر بیرون از اب
scope
حدود
scope
حوزه
scope
دامنه رسیدگی
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
scope
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
scope
میدان و برد و حدود
scope
منظور
scope
هدف
scope
نقطه توجه طرح نهایی
scope
فحوا
scope
منظور مفاد
scope
مطمح نظر
scope
میدان دید ازادی عمل
scope
میدان
scope
قلمرو حوزه
scope
حیطه
scope
گستره
scope
محدوده
scope
دامنه
scope
نوسان نما
scope
وسعت
scope of coverage
حیطه پوشش
scope for one's energies
میدان برای ابراز فعالیت
radar scope
صفحه دید رادار
radar scope
صفحه رادار
expanded scope
صفحه گسترده
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
scope of coverage
حوزه عمل
stato scope
فشار سنج نمودار درجه فشارجوی
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
spotting scope
دوربین روی سه پایه
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
to come within the scope of the law
در حوزه عمل قانون بودن
stato scope
ارتفاع سنج هواپیما
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
To extend the scope of ones activities .
میدان عملیات خودرا گسترش دادن
short scope buoy
بویه پایه کوتاه
short scope buoy
بویه شناور قائم
main scope tube
مجرایاصلیهدف
To give someone elbow - room ( scope ) .
به کسی میدان دادن
wide
عریض
wide
تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wide
پهن
wide apart
زیاد از هم جدا
far and wide
<idiom>
هرکجا
far and wide
درهمه جا
far and wide
دورودراز
wide
خط کناری والیبال
wide
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide
گشاد
wide
فراخ وسیع
wide
پهناور
wide
زیاد
wide
پرت کاملا باز
wide
عمومی
wide
نامحدود وسیع
wide flange
نیمرخ بال پهن
wide awake
هوشیار
wide awake
هشیار اگاه
wide awake
مسبوق
wide awake
مراقب
wide awake
سرحال
wide-awake
کاملا بیدار
wide of the subject
از موضوع پرت خارج ازموضوع
wide open
حمله
wide strip
نوار پهن
wide-awake
آگاهانه
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
wide eyed
دارای چشم باز
wide-ranging
متنوع - گوناگون
wide awake
کاملا بیدار
wide of the mark
<idiom>
از هدف به دور بردن ،نادرست
a wide array of ...
آرایه وسیعی از ...
wide-awake
هوشیار
wide-awake
هشیار اگاه
it is of a wide distribution
در خیلی جاها پیدا میشود بسیار فراوان است
is of a wide distribution
درخیلی جاهاپیدا میشود بسیارفراوان است
wide-angle
عدسی گسترش
wide-angle
واید انگل
wide mouthed
دهن گشاد
wide-angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide-eyed
حیرت زده
wide-eyed
متعجب
wide-eyed
دارای چشم گشاد
wide-eyed
دارای چشم باز
wide eyed
حیرت زده
wide eyed
متعجب
wide eyed
دارای چشم گشاد
wide-angle
دارای زاویه دید بیش از معمول
wide angle
عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle
عدسی گسترش
wide-awake
مسبوق
wide-awake
مراقب
wide-awake
سرحال
wide angle
دارای زاویه دید بیش از معمول
wide angle
واید انگل
to give wide berth to
دوری کردن از
wide strip mill
دستگاه نورد نوار پهن
give a wide birth to
<idiom>
دورنگهداشتن از
wide flanged beam
تیراهن لبه پهن
to give wide berth to
کناره گیری کردن از
She stared at him with wide eyes.
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
To walk with ones feet wide apart.
گشاد گشاد راه رفتن
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
wide-angle lens
لنززاویهعریض
wide area network
شبکه گسترده
wide area network
شبکه راه دور
wide arm handstand
بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
wide flange beam
تیر بال پهن
wide area network
شبکه بلند پوشش
wide area telephone service
سرویس تلفنی گسترده
The field is wide open . It is up to you to take up the challenge .
بیا این گوی واین میدان
She resolved to give him a wide berth in future.
[She decided to steer clear of him in future.]
او
[زن]
تصمیم گرفت در آینده ازاو
[مرد]
دوری کند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com