English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English Persian
official notification افهارنامه
Other Matches
notification اطلاع
notification عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
notification اعلام
notification ابلاغ
notification اگاه سازی
notification اخطار
notification تذکر
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
notification message پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
official اداری
official کارمند دولت
official مامور
official کارمند
official صاحب منصب
official عالیرتبه رسمی
official موثق و رسمی
official قانونی
official تشریفاتی
official رسمی
official liquidator مدیر تصفیه
official meeting ملاقات رسمی
official meeting اجتماع رسمی
official oath سوگند قانونی یا رسمی
official prices قیمتهای رسمی
official rate نرخ رسمی
official receipt رسید رسمی
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
official religion دین رسمی
official submission مناقصه عمومی
official visit بازدید رسمی فرمانده
semi official نیمه رسمی
He is a corrupt official . مأمور فاسدی است ( رشوه می گیرد وغیره )
official language زبان رسمی
extra official بیرون ازوفایف اداری
extra official غیر رسمی
leading official سرداور
lead official سرداور
building official بازرسان ساختمان
official receiver مدیر تصفیه
official receiver عضو نافر
official receiver اعتصاب باجایزه سندیکا
line official داور خط تجمع
official document سند رسمی
official jurnal روزنامه رسمی
official gazette روزنامه رسمی
official deed سند رسمی
official receiver اعتصاب رسمی
official communications مکاتبات اداری
official channels طرق رسمی
official authorities مراجع رسمی
official communications ابلاغیه رسمی
official channels مجاری رسمی
To hold an official inquiry. تحقیق رسمی بعمل آوردن
appointed by an official order حکمی
certificate [official document] گواهی
certificate [official document] مدرک
official log book of a ship دفتر ثبت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com