English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (7 milliseconds)
English Persian
olympic trench shooting مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
Other Matches
Olympic المپیک
Olympic مربوط به مسابقات المپیک
winter olympic بازیهای المپیک زمستانی
olympic rings 5 حلقه المپیک
olympic review نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
olympic cross صلیب المپیک
olympic lift بدل کنده یک چاک با کشیدن پای حریف از داخل
olympic lift کنده یک چاک
olympic size pool اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
He broken an Olympic record. رکورد المپیک را شکست
olympic lift and cross face کنده حصیر مال
olympic lift and cross face گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
leg ride and cross face olympic lift سگک وارو
shooting جوانه
shooting تیر
shooting تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
shooting شوت بسوی دروازه
shooting شکار باتفنگ
shooting رمایه
shooting تیراندازی
shooting باتیر زدن
trench شیار لوله قرارگیری کابل
trench برش
trench خندق زدن
trench چال
trench جان پناه
trench گودال سنگر
trench کندن
trench خندق
trench گودال
trench چاله و ترانشه
trench سنگر
trench معبر
trench گود ساختمان
trench سنگررابط
trench سنگر کندن
trench حفرکردن
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
pass shooting شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
adobe shooting خرج گذاری مسدود
school shooting تیراندازی در مدرسه
popinjay shooting کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
shooting ckock ساعت مسابقه
shooting iron اسلحه گرم
shooting position حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
shooting sticks صندلی جمعشو و متحرک
shooting sticks صندلی عصایی
shooting stick صندلی جمعشو و متحرک
shooting stick صندلی عصایی
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
trouble shooting رفع اشکال
trouble shooting رفع عیب کردن رفع گیر کردن
shooting line خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
trouble shooting رفع گیر
instinctive shooting هدفگیری بدون کمک وسایل دید
shooting stars تیرشهاب
shooting gallery میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries میدان تیراندازی تمرینی
execute by shooting تیرباران کردن
shooting star شهاب ثاقب
flights shooting مسابقه مسافت نه هدف
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
decoy shooting شکار به کمک مرغ دام
shooting stars ستاره ثاقب
shooting stars شهاب ثاقب
shooting star تیرشهاب
shooting star ستاره ثاقب
boundar trench نهرچه مرزی
boundary trench نهرچه مرزی
trench excavator ماشین حفاری
crawl trench خطوط رابط سنگرها
crawl trench سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
trench coats پالتو بارانی نظامی
trench coats پالتو کمربنددار
cut-off trench پایههایسد
trench warfare وضعیتیکهدرآنطرفینجنگدرسنگرپناهمیگیرند
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
cut off trench گودال جداکننده
cut off trench پادکن
foundation trench پی
foundation trench شالوده
fire trench سنگر تیراندازی
fire trench سنگر اتش
slit trench سنگر
slit trench خندق باریک جهت سنگرگیری
slit trench سنگر انفرادی
slit trench سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
standard trench سنگر معمولی
pipeline trench معبر خط لوله
drainage trench فاضلاب رو
trench knitfe چاقوی مخصوص مبارزه دست بیقه
trench knife کارد سنگری
trench foot پای سرمازده
trench burial دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
drainage trench معبر فاضلاب
horse racing and shooting سبق رمایه
shooting adjustment keys دکمه
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com