English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
Other Matches
orange پرتقالی
orange مرکبات نارنجی
orange نارنج
orange پرتقال
glove orange نارنگی [گیاه شناسی]
china orange نارنگی
sour orange درخت نارنج
sour orange نارنج
orange blossom تزئینکنندهعروسی
To squeeze an orange . پرتقال را فشردن
orange juice آب پرتقال
I'd like some orange juice. من آب پرتقال میخواهم.
mandarin orange نارنگی [گیاه شناسی]
orange pekoe چای زرین
mock orange یاس درختی
mock orange یاس شیروانی
Orange Book مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند
methyl orange نارنجی متیل
orange flower بهار نارنج
orange flower گل نارنج یاپرتغال
orange pekoe چای زرین اعلی
orange peel پوست یا خلال نارنج
orange flower water عرق بهار نارنج
He gulped down the orange juice . آب پرتقال رایکباره سر کشید
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> کاملا مسلم وقطعی است.
essential oil of orange flower عطر بهار نارنج
It's Lombard Street to a China orange. <idiom> بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
forces تحمیل کردن
forces نافذ
forces شروع به عمل یا کار
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces قدرت
forces عنف
forces مجبورکردن
forces راندن
forces بی عصمت کردن
forces بزور بازکردن
forces مجبورکردن بزورگرفتن
forces مسلح کردن
forces نیرو
forces جبر
forces نفوذ
forces قوا
forces درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces خشونت نشان دادن
forces عده
forces شدت عمل
forces بردار نیرو
forces بیرون کردن
forces بازور جلو رفتن تحمیل
forces مجبور کردن
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces پاس بی هدف
forces یکان قسمت نظامی
forces فشار دادن
forces قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces وادار کردن
forces زور
forces نیروی نظامی
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
opposing forces نیروهای متخاصم
marine forces نیروی تفنگدار
market forces نیروهای بازار
market forces عوامل موثردر بازار
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
nato forces نیروهای پیمان ناتو
naval forces نیروهای دریایی
naval forces نیروی دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
marine forces تفنگداران دریایی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
triangle of forces مثلث نیروها
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
system of forces دستگاه نیروها
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
screening forces نیروهای پاسیور
restraining forces نیروهای مهار کننده
resolution of forces تجزیه نیروها
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
polygon of forces بس گوشه نیروها
polygon of forces کثیرالاضلاع نیروها
political forces نیروهای سیاسی
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
people forces نیروی پایداری
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
triangle of forces سه گوشه نیروها
lateral forces نیروهای عرضی
task forces تاسک فورس
air forces نیروی هوایی
army forces نیروهای زمینی
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces نیروهای زیر امر
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
auxiliary forces قوای کمکی
auxiliary forces نیروی کمکی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces نیروهای خودی
blue forces نیروهای ابی
expeditionary forces قشون استعماری
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces نیروی اجرای عملیات
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces نیروهای مسلح
police forces نیروی انتظامی
police forces نیروی پلیس
police forces دادگاه پلیس
task forces گروه کار
expeditionary forces نیروی اعزامی
combat forces نیروهای رزمی
landing forces نیروهای پیاده شونده
enemy forces نیروهای دشمن
forces of production نیروهای تولید
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces نیروهای خودی
garrison forces نیروهای پادگانی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
irregular forces نیروهای نامنطم
irregular forces نیروهای چریکی
land forces قوای بری
land forces نیروی زمینی
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces قوای اب خاکی
distribution of forces واگذاری نیروها
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
composition of forces ترکیب نیروها
distribution of forces تقسیم نیروها
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
component forces نیروهای مولفه
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
combined forces نیروهای مرکب
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
armed forces courier پیک ارتشی
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
van der waals forces نیروهای وان در والس
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com