Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
output electrode	الکترد خروجی
Other Matches
electrode	قطب مغناطیسی
electrode	الکترد
electrode	الکترود
electrode	قطب الکتریکی
electrode impedance	ناگذرایی الکترد
auxiliary electrode	الکترود کمکی
electrode holder	انبر جوش
electrode holder	انبر جوشکاری
battery electrode	الکترود باتری
igniting electrode	الکترودآتشزن
electrode lead	راهنمایالکترود
side electrode	الکترودکناری
adherent electrode	نگهدارنده
adherent electrode	الکترود
electrode sweep	جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
electrode susceptance	پذیرندگی الکترد
electrode support	پایه الکترد
electrode resistance	مقدار مقاومت الکترد
electrode reactance	راکتانس الکترد
accelerating electrode	الکترود شتاب ده
accelerating electrode	الکترود شتابده
electrode radiator	رادیاتور الکترد
electrode position	رسوبگیری الکتروشیمیایی
centre electrode	الکترودمرکزی
electrode current	جریان الکترد
two electrode valve	دیود
decelerating electrode	الکترد شتاب گیر
deflecting electrode	الکترد منحرف کننده
deflecting electrode	صفحه منحرف کننده
dipped electrode	الکترود شناور
fluxed electrode	الکترود شناور
drilling electrode	الکترود مته کاری
earth electrode	الکترد زمین
electrode admittance	گذرایی الکترد
electrode characteristic	مشخصه الکترد
control electrode	الکترود فرمان
contour electrode	الکتروددوره دار
two electrode valve	لامپ دو قطبی
collective electrode	الکترود جمع کننده
collector electrode	الکترود کلکتور
ignition electrode	الکتروداحتراق
electrode conductance	رسانایی الکترد
starting electrode	الکترد اغازگر
welding electrode	الکترود جوشکاری
contour electrode	الکترود پروفیلی
electrode bias	ولتاژ استراحت
electrode voltage	ولتاژ الکترد
needle electrode	الکترد سوزنی
inert electrode	الکترود بی اثر
input electrode	الکترود ورودی
input electrode	الکترود اولیه
reference electrode	الکترود مبنا
electrode dissipation	اتلاف توان الکترد
precipitate electrode	الکترود حالت جامد
precipitate electrode	الکترود رسوبی
positive electrode	الکترد مثبت
zinc electrode	الکترود روی
intensifier electrode	الکترد شتابده ثانوی
instenifier electrode	الکترود تشدیدکننده
internal electrode	الکترود داخلی
negative electrode	الکترد منفی
main electrode	الکترود اصلی
membrance electrode	الکترود غشایی
metallic electrode	الکترود فلزی
modulator electrode	الکترد تحمیل گر
indicator electrode	الکترودنشان دهنده
indicator electrode	الکترود شاخص
sheathed electrode	الکترود روکش دار
five electrode valve	لامپ پنتود
focusing electrode	الکترود تمرکزده
gate electrode	الکترود دریچهای
covered electrode	الکترود پوشش دار
glass electrode	الکترود شیشهای
signal electrode	الکترد پیام ساز
reference electrode	الکترود مرجع
ignition electrode	الکترود اتش زنه
fault electrode current	جریان نابهنجار الکترد
surge electrode current	جریان نابهنجار الکترد
multi electrode valve	لامپ چند قطبی
standard hydrogen electrode	الکتورد هیدروژن استاندارد
standard electrode potential	پتانسیل الکترود استاندارد
standard electrode potential	پتانسیل استاندارد الکترود
spot welding electrode	الکترود جوشکاری نقطهای
specific ion electrode	الکترود یون ویژه
soild state electrode	الکترودرسوبی
liquid membrance electrode	الکترود مایع غشایی
selective ion electrode	الکترود یون گزین
glass membrance electrode	الکترود شیشه غشایی
high potential electrode	الکترود فشار قوی
soild state electrode	الکترود حالت جامد
inter electrode capacity	فرفیت میان الکتردها
total electrode capacitance	فرفیت کلی الکترد
electrode dark current	جریان تاریک
inverse electrode current	جریان الکتردی معکوس
electrode current averaging time	زمان میانگین شدن
gas sensing membrance electrode	الکترود غشایی گاز حس کن
perveance of a multi electrode valve(tub	پروه انس لامپ چند قطبی
output	برون ده
output	برونداد محصول
output	کارکرد فرفیت
output	برونداد
output	برونداد بروندهی
output	محصول
output	بازداده
output	برون داد
output	برون گذاشت برونگذار
output	انرژی خروجی
output	تولیدی
output	ستانده
output	داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output	بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output	عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output	اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output	ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output	وسیلهای که
output	خروجی
output	بازده
output	تولید
output	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output	ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output	حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output	ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output	1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output	به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output	کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output	مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output	امکان نمایش اطلاعات میدهد
output	1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
optimum output	تولید مطلوب
output channel	مجرای خروجی
output data	داده خروجی
output listing	سیاهه خروجی
output device	دستگاه خروجی
output transformer	مبدل خروجی
output equipment	تجهیزات خروجی
output impedance	ناگذرایی خروجی
output impedance	امپدانس خروجی
output media	رسانه خروجی
output amplifier	تقویت کننده خروجی
output area	ناحیه
output bound	کران خروجی
output box	جعبه فیوز
output buffer	میانگیر خروجی
output capacitance	فرفیت خروجی
output area	ناحیه خروجی
output area	خروجی
output channel	کانال خروجی
output circuit	مدار خروجی لامپ الکترونی
output control	تنظیم انرژی خروجی
output bound	وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output meter	سنجه انرژی خروجی
output voltage	ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
peak output	حداکثر تولید
per capita output	تولید سرانه
potential output	تولید بالقوه
power output	توان خروجی
rate of output	نرخ تولید
rate of output	میزان تولید
rated output	توان نامی
reactor output	توان راکتور
guarded output	خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
output monitor	صفحهنمایشگرخارجی
output jack	جکخروجی
output devices	شیوههایتولید
output variability	تغییرات تولید
voice output	خروجی به صورت صدا
voice output	خروجی صوتی
output voltage	ولتاژ خروجی
output unite	واحد خروجی
output pentode	لامپ پنج قطبی خروجی
output per head	تولید سرانه
output per head	بازده سرانه
output power	توان خروجی
output process	فرایند خروجی
output rate	نرخ تولید
output resonator	همنواگر جعبهای خروجی
output routine	روال خروجی
output shaft	محور خروجی
output speed	سرعت خروجی
output stage	مرحله خروجی
output state	حالت خروجی
output stream	مسیل خروجی
output stream	نهر خروجی
output triode	لامپ تریود خروجی
output tube	لامپ خروجی
tatal output	خروجی کل
effective output	خروجی موثر
actual output	بازداده فعال
actual output	دبی موثر
increase of output	افزایش توان
input/output	سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output	فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output	اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output	وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output	بررسی
input/output	مدیریت و کنترل میکند
input/output	وسیله جانبی
input/output	مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
aggregate output	تولید کل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com