Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
output shaft
محور خروجی
Other Matches
shaft inset
[shaft station]
راهروی معدن
[ایستگاه معدن]
shaft
ستون
shaft
تیرانداختن پرتو افکندن
shaft
محور استوانهای
shaft
میله استوانهای
shaft
شفت
shaft
محور انتقال دهنده نیرو
shaft
تنه
shaft
بدنه
shaft
میله ستون میله چاه
shaft
خدنگ گلوله
three shaft
توربین گازی با سه شفت
shaft
نیزه
shaft
میله
shaft
محور
shaft
استوانه
shaft
بدنه چوبه
shaft
قلم
shaft
سابقه
shaft
دسته چوب
shaft
تیر
shaft
پرتو
shaft
چاه دودکش
shaft
بادکش
agitator shaft
میله بهمزن
armature shaft
محور ارمیچر
articulated shaft
محور مفصلی
propeller shaft
میل کاردان
barreled shaft
میله تیر که وسط ان کلفت تراز انتهایش باشد
propeller shaft
محور مفصلی
basic shaft
محور اصلی
shaft tunnel
گذرگاه شفت
pump shaft
محور پمپ
quill shaft
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
shaft tube
خروجی محور
shaft furnace
کوره استوانهای شکل
shaft extension
قسمت الحاقی محوری
shaft collar
بست محور
shaft tunnel
گذرگاه محور
shaft bracket
نگهدارنده محور
shaft beyond trial well
چاه پیشکار
serrated shaft
محور دندانه دار
basic shaft
محور واحد
propeller shaft
محور کاردان
propeller shaft
میل گردان محور انتقال نیرو
main shaft
میل چرخ
line shaft
انتقال
lift shaft
محور بالابر
lay shaft
میله فرعی
flexible shaft
محور قابل انعطاف
furnace shaft
تنوره کوره
gavernor shaft
محور رگولاتور
inspection shaft
میله بازدید
main shaft
محور اصلی
crank shaft
میل لنگ موتور
crank shaft
میل لنگ
propeller shaft
گاردان خودرو
butt shaft
تیر
butt shaft
نیزه
cam shaft
میل بادامک
pinion shaft
محور پی نیون
chimney shaft
دودکش کورهای
hollow shaft
محور مجوف
hollow shaft
محور توخالی
solid shaft
محور توپر
pole shaft
چوباسکی
toothbrush shaft
تعویضسرمسواک
shaft head
راسستون
shaft head
محور
shaft bracket
محورنگهدار
shaft holder
محورنگهدارنده
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
jamb-shaft
میله ستون
jamb-shaft
ستون فرعی
vertical shaft
میلهعمودی
edge-shaft
میله ستون لبه
chimney-shaft
میله دودکش
lay-shaft
میله فرعی
chimney-shaft
ساقه دودکش
winding shaft
استوانهسیمپیچ
angle-shaft
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
band of shaft
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها]
hair shaft
ساقهمو
firing shaft
محورآتش
steering shaft
محور فرمان
throttling shaft
میله نافم روغن
throttling shaft
میله نافم عبور روغن
transmission shaft
محور انتقال
transmission shaft
شفت گیربکس
drive shaft
میله محرک محور محرک
tubular shaft
محور لولهای
drive shaft
محور محرکه
drive shaft
محور رانش
drive shaft
میل لنگ
firing shaft
میله
coulter shaft
محورکاردگاوآهن
access shaft
مدخل استوانه ای
wheel shaft
میله چرخ
under ground shaft
چاه کور
baluster-shaft
[ستون تزئینی کوتاه و باریک]
drop worm shaft
محور پیچشی سقوطی
key starter shaft
محور استارتر
main transmission shaft
محور انتقال اصلی
power-takeoff shaft
اهرم شروعکار
tubular transmission shaft
محور انتقال لولهای
back gear shaft
محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
brake cross shaft
محور ترمز
tubular transmission shaft
لوله کاردان
transverse cardan shaft
محور کاردان عرضی
turbine-compressor shaft
میلهکمپرسورتوربین
parthian shaft or shot
جنگ و گریز
parthian shaft or shot
تیرهنگام گریز
parthian shaft or shot
قیقاج
parthian shaft or shot
تیر اشکانی
rear axle shaft
محور چرخ عقب
square shaft screw of bolt
میله چارتراش
turbine shaft turns generator
محورتوربینچرخوانندهژنراتور
output
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output
بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output
داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output
برونداد بروندهی
output
کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output
ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output
ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output
به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output
1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output
حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
وسیلهای که
output
بازداده
output
برون داد
output
انرژی خروجی
output
ستانده
output
تولید
output
محصول
output
برونداد محصول
output
خروجی
output
بازده
output
برون ده
output
برون گذاشت برونگذار
output
برونداد
output
کارکرد فرفیت
output
تولیدی
output power
توان خروجی
output stream
نهر خروجی
output transformer
مبدل خروجی
output triode
لامپ تریود خروجی
output tube
لامپ خروجی
output unite
واحد خروجی
output variability
تغییرات تولید
output voltage
ولتاژ خروجی
output voltage
ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output impedance
ناگذرایی خروجی
cardiac output
بازده قلبی
output stream
مسیل خروجی
output process
فرایند خروجی
output rate
نرخ تولید
output per head
بازده سرانه
output per head
تولید سرانه
output resonator
همنواگر جعبهای خروجی
output meter
سنجه انرژی خروجی
output pentode
لامپ پنج قطبی خروجی
output speed
سرعت خروجی
output stage
مرحله خروجی
output state
حالت خروجی
cardiac output
برونده قلبی
peak output
حداکثر تولید
actual output
بازداده فعال
actual output
دبی موثر
tatal output
خروجی کل
voice output
خروجی صوتی
voice output
خروجی به صورت صدا
output devices
شیوههایتولید
output jack
جکخروجی
output monitor
صفحهنمایشگرخارجی
maximum output
خروجی حداکثر
reactor output
توان راکتور
rated output
توان نامی
rate of output
میزان تولید
per capita output
تولید سرانه
potential output
تولید بالقوه
power output
توان خروجی
best profit output
profit best
best profit output
محصول در بیشترین مقدارسود
battery output
توان برونداد باطری
average output
محصول متوسط
total output
تولید کل
aggregate output
تولید کل
rate of output
نرخ تولید
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
output media
رسانه خروجی
increase of output
افزایش توان
input/output
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com