Dictiornary-Farsi | partial function | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
partial function	پاره تابع
partial function	تابع جزئی


Other Matches

partial	طرفدارانه
partial	پارهای
partial	علاقمندبه
partial	بخشی قسمتی
partial	ناتمام
partial	مغرض جزئی
partial	جانبدار
partial	طرفدار
partial	غیرمنصفانه
partial	جزئی
partial	غرض امیز
partial	جزء
partial	مختصر
partial	جزیی
partial	نیمه کاره بخشی از
partial	نیمه کامل
partial	بخشی
partial	غرض الود جزیی
partial	متمایل به
as a partial payment	علی الحساب
partial substitution	جانشینی کامل برای دو کالا
partial substitution	جانشینی مصرف
partial shipment	حمل در چندمرحله
partial shipment	حمل به دفعات
partial rienforcement	تقویت سهمی
partial restraint	نیم گیرداری
partial RAM	قطعه RAM که فقط یک بخش آن به درستی کار میکند در قط عات جدید
partial products	حاصل ضربهای جز
partial sum	پاره مجموعه
partial sum	حاصل جمع جزئی
partial derivative	مشتق جزیی [ریاضی]
partial migrant	کوچگر پاره ای [پرنده شناسی]
partial pressure	[فشار اولیه و جزئی که در اثر شانه کوبی و یا کشیدن تار در چله کشی به نخ های تار وارد می شود.]
partial order	ترتیب جزئی
partial quantity	زیرمجموعه [ریاضی]
partial volume	حجم جزیی
partial shipment	حمل تدریجی
partial view	نمای جزیی
partial variance	پراکنش سهمی
partial pressure	فشار جزیی
partial pressure	فشار جزئی
partial eqilibrium	تعادل جزئی
partial excluder	حاجب نقصانی
partial fixing	نیمه گیرداری
partial mobilization	بسیج جزیی
partial fraction	پاره کسر
partial fraction	کسر جزئی
partial loss	خسارت جزیی
partial ionization	یونش جزیی
partial jurisdiction	حق خود گردانی محدود
partial jurisdiction	حق تصمیم گیری یا قضاوت محدود
partial correlation	همبستگی سهمی
partial correlation	همبستگی جزئی
partial pressure	فشار جرئی یا سهمی
partial correctness	صحت جزئی
partial plan	برنامه جزئی
partial derivative	مشتق پاره ای [ریاضی]
partial adjustment	تطابق جزئی
partial adjustment	تعدیل جزئی
partial carry	رقم تقلی جزئی
partial carry	فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
partial charge	بار جزیی
partial competition	رقابت جزئی
partial order	پاره ترتیب
partial loss	زیان جزئی
partial equilibrium analysis	تحلیل تعادل جزئی
partial exclusion from inheritance	حجب از بعض
partial differential equation	معادلات دیفرانسیل جزئی
showing partial views	اعمال نظر
law of partial pressure	قانون فشارهای جزیی
partial exclusion from inheritance	حجب نقصانی
agreement on partial payments	توافق در پرداخت های قسطی
partial differential equation	معادله دیفرانسیل جزیی
partial enhancement factor	ضریب تشدید جزئی
partial regression equation	معادلات رگرسیون سهمی
partial reduction coefficient	ضریب تقلیل جزئی
partial molar properties	خواص جزیی مولی
partial molar volume	حجم جزیی مولی
showing partial views	اعمال نظر کردن
partial ionioc character	خصلت جزیی یونی
partial color blindness	رنگ کوری ناقص
partial two level forked junction	گذرگاه زیر و زبر
partial differential equation [PDE]	معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
partial two level forked junction	گذرگاه زیر و رو
function	کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function	تابع
function	تابع [ریاضی]
function	کار کردن
function	طرزکار تابع
function	دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
function	مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
neither nor function	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOR function =	مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
NOR function =	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
NOT function	مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOT function	معادل تابع NAND
NOT function	تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
OR function	پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
OR function	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
function	انجام عمل به درستی
function	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
to function as something	به کار رفتن به عنوان چیزی
function	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function	لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function	مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function	چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function	کارکرد
function	کارویژه
function	ایین رسمی
function	وفیفه داشتن
zero of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
function	عمل کردن کارکردن
function	ایفاء
function	ماموریت عمل
function	مقام
function	پیشه
zero of a function	ریشه تابع [ریاضی]
function	کار
function	وفیفه
function	خاصیت وجودی
function	کارایی
function	وفیفه عمل کردن
function	فعالیت
function	دستورالعمل
function	نقش
even function	تابع زوج
function	عمل
sediment function	تابع بده مواد جامع
propositional function	امر حسی
propositional function	وفیفه حسی
proper function	مشخصه تابع
sheffer function	تابع شفر
proper function	ویژه تابع
secondary function	کارکرد ثانوی
quadratic function	تابع درجه دوم
real function	تابع حقیقی
recursive function	تابع بازگشتی
saving function	صورت مقدار پس انداز درامدشخص
saving function	تابع پس انداز
revenue function	تابع درامد
probability function	تابع احتمال
root of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
production function	تابع تولید
root of a function	ریشه تابع [ریاضی]
generalized function	توزیع [ریاضی]
utility function	تابع مفید
differentiable function	تابع مشتق پذیر [ریاضی]
transcendental function	تابع غیرجبری [ریاضی]
absolute value function	تابع قدر مطلق [ریاضی]
sine function	تابع سینوس [ریاضی]
cosine function	تابع کسینوس [ریاضی]
argument [of a function]	متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
arithmetical function	تابع حسابی [ریاضی]
arithmetic function	تابع حسابی [ریاضی]
holomorphic function	تابع هولومورفیک [ریاضی]
argument [of a function]	متغیر مستقل [ریاضی]
smooth function	تابع همواری [ریاضی]
frequency function	تابع تکرار [ریاضی]
inverse function	تابع معکوس [ریاضی]
inverse function	تابع وارون [ریاضی]
continuity of a function	پیوستگی تابعی [ریاضی]
trigonometric function	تابع های مثلثاتی [ریاضی]
generalized function	تابع تعمیم یافته [ریاضی]
utility function	تابع کاربردی
trigonometric function	تابع مثلثاتی
trial function	تابع ازمایشی
transformation function	تابع تبدیل
transfer function	تابع انتقال
total function	تابع کامل
threshold function	تابع استانهای
temperature function	تابع دما
tax function	تابع مالیات
tact function	کارکرد نامیدن
switching function	تابع راه گزین
supply function	تابع عرضه
stress function	تابع تنش
step function	تابع پلکانی
step function	تابع پلهای
state function	تابع حالت
standard function	تابع استاندارد
wave function	تابع موجی
weight function	تابع وزنی
well behaved function	تابع خوشرفتار
domain of a function	دامنه یک تابع [ریاضی]
injective function	تزریق
continuous function	تابع پیوسته [ریاضی]
linear function	نگاشت خطی [ریاضی]
function selectors	عاملانتخابکننده
function selector	انتخابگرکارآمد
function keys	کلیدهایانجام وفایف
function keys	کلیدهاتابع
function display	نمایشگرتابع
function button	دکمهردیاب
work function	تابع کار
work function	انرژی ازاد در ترمودینامیک
work function	انرژی خروج
well defined function	تابع خوش تعریف
sine function	تابع سینوسی
preference function	تابع رجحان