English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
pattern laying مین گذاری مدل دار
pattern laying مین گذاری طراحی شده
Other Matches
laying روانه کردن توپ
laying up تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
laying هدف گیری لوله
egg laying تخم کن
pipe laying لوله کشی
reciprocal laying نشانه روی متقابله
direct laying روانه کردن مستقیم
wire laying سیم کشی کردن
indirect laying اتش غیرمستقیم
reciprocal laying روانه کردن متقابله توپها
indirect laying تیر غیر مستقیم
laying instruction دستور نصب
laying of setts سنگفرش کردن
laying of setts واداشتن سنگها
laying of setts واداشت فرش سنگ
laying trowel کمچه
wire laying تیم سیم کشی
aircraft gun laying رادار هواپیما
net laying ship کشتی تور گذار
net laying ship کشتی تورگذار و ضدزیردریایی
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
to pattern out ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern ردیف بندی
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
to pattern out نمونه شدن برای
pattern بعنوان الگو بکاربردن
pattern انگاره
pattern الگو
pattern شیوه
pattern نمونه
pattern خصوصیات
pattern طرح ساختن
pattern طرح
pattern نقش
pattern الگو صفات فردی
pattern خصوصیات فردی
pattern بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern همتا بودن
pattern تقلیدکردن
pattern نقشه ساختن
pattern نقش ونگار
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern سرمشق
pattern بطور نمونه ساختن
pattern نقشه شکل
pattern نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern الگوقالب
pattern انگاره نقش
pattern making نمونه سازی
pattern maker طرح ساز
key pattern زنجیره یونانی
key pattern زبانه یونانی
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
punch and pattern سوراخوحککردن
pattern maker قالب ساز
pattern lady بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern making مدل سازی
pattern of development الگوی توسعه
pattern plate صفحه مدل
test pattern طرح ازمایشی
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
stimulus pattern طرح محرک
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
cane pattern طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
diaper pattern طرح گل و بلبل تکراری [بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
radiation pattern الگوی تابش
pattern shop کارگاه مدل سازی
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition تشخیص الگو
pattern recognition الگو شناسی
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
pattern recognitation تشخیص الگو
pattern offense موضعگیری در برابر حریف
pattern generator مولد تعمیر کار
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
activation pattern طرح برانگیختگی
drilling pattern طرح مته کاری
bravo, pattern شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
disruptive pattern اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
dispersion pattern شکل پراکندگی
antenna pattern طرح انتشارامواج انتن
attack pattern الگوی تک
demand pattern الگوی تقاضا
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern مستطیل انحراف
crosshatch pattern طرح شطرنجی
controlled pattern بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
bar pattern ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
bit pattern الگوی بیتی
bit pattern الگوی ذرهای
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
effective pattern منطقه اصابت موثر
movement pattern انگاره حرکتی
movement pattern الگوی حرکتی
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
herringbone pattern طرح جناغی
attack pattern ارایش تک
fallout pattern نمونه ریزش اتمی
pass pattern مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
fallout pattern شکل ریزش
factor pattern طرح عاملی
antenna pattern انتشار انتن
energy pattern الگوی انرژی
energy pattern نقشه انرژی
effective pattern منطقه اثر موثر
weaving pattern lever اهرم مجموعهموجدار
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
admiralty pattern anchor لنگر میله دار
fundamental motor pattern انگاره بنیادی حرکت
weft-face pattern [بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
stitch pattern memory حافظهبافتودوخت
weaving pattern brush مجموعهبرسموجدار
battery groung pattern وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
fundamental motor pattern الگوی بنیادی حرکت
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
pattern perception test ازمون ادراک طرحها
developmental motor pattern الگوی حرکت تکوینی
sport skill pattern الگوی مهارت ورزشی
spot pattern test ازمون طرح نقطه ها
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pattern start key کلیدشروعبافت
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
operational pattern of marks by night نقشیازعلائممشخصبرایشب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com