Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
English
Persian
pirate copy
نسخه سرقت شده
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
Other Matches
pirate
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirate
دزد دریائی
pirate
کپی از نرم افزار یا موضوع دیگر که حق کپی دارد که غیرقانونی انجام شود
pirate
ایجاد کپی از کارهای دارای حق کپی غیرقانونی
pirate
شخصی که چیزی را کپی میکند و می فروشد
pirate
دزدی دریایی کردن
pirate
غارت
pirate
کشتی دزدان دریایی
pirate
راهزنی دریایی
pirate
دزدی ادبی کردن
pirate
دزد دریایی
pirate
دزد ادبی
pirate
بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
to pirate something
چیزی را غیر قانونی چاپ کردن
[دو نسخه ای کردن]
pirate disc
نسخه سرقت شده
pirate disc
نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirate radio
خبرپراکنیغیرقانونی
Over 1,000 pirate discs were seized during the raid.
بیش از ۱۰۰۰ سی دی بدون اجازه ناشر چاپ شده در حمله پلیس ضبط و توقیف شد.
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
نمونه
copy
کپیه
copy
بدل سازی کردن
copy
رونویس کردن
copy
استنساخ کردن
copy
نمونه ساختن
copy
سواد
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
نگهبان مخابراتی
copy
رونوشت
copy
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy
کپی برداری
copy
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
copy
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
کپی
copy
جلد
copy
نسخه برداری
copy
نسخه
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
copy quantity
مقدارکپی
tape copy
پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy
پیام نوار شده
straightforward copy
کپیه عین اصل
soft copy
نسخه غیر چاپی
soft copy
نسخه غیر ملموس
presentation copy
نسخه قدیمی
She is a bit too copy .
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
cheap copy
بدل قلابی
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
make a copy of
سواد برداشت
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
examined copy
نسخه بررسی شده
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
office copy
رونوشت مصدق
carbon copy
رونوشت کاربنی
certified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
سواد مصدق
copy book
دفتر کپیه
copy editing
ویرایش کپی
copy fitting
مطابقت کپی
copy holder
گیره کاغذ
copy machining
الگوتراشی
certified copy
سواد مصدق
fair copy
نسخه درست
carbon copy
ورق کاربن
carbon copy
رونوشت
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
abdominos'copy
شکم بینی
attested copy
رو نوشت مصدق
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
backup copy
نسخه پشتیبان
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
copy milling
الگوتراشی
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
foul copy
مسوده
hard copy
نسخه چاپی
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
exact copy
رونوشت عین
dead copy
اخبارکهنه
dead copy
اخبارچیده شده
foul copy
چرک نویس
true copy
رونوشت مطابق با اصل
copy protection
حفافت دربرابر کپی
copy protection
محافظت از کپی
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
make a copy of
رونوشت برداشتن
copy protect
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
press copy book
دفتر کپیه
live copy paste
کپی الصاق مستقیم
rough or foul copy
چرک نویس
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
copy letter book
دفتر کپیه
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
copy output mode
روکشخروجیکپی
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
fair or clean copy
پاکنویس
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
colour hard copy device
اسباب نسخه چاپی رنگی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com