Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English
Persian
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
Other Matches
pork
گوشت خوک
pork
خوک
pork
گراز
pork
خنزیر
pork pie
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
pork butcher
گوشت خوک فروش
pork butcher
خوک کش
pork pies
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
barrel
پاتیل
barrel
وفیفه هدایت در یک ترمینال
over a barrel
<idiom>
درشرایط درماندگی یا فروماندگی قرارداشتن
barrel
غلاف
barrel
زنجیر
barrel
چلیک لوله تفنگ
barrel
خمره چوبی
barrel
بشکه
barrel
درخمره ریختن دربشکه کردن
barrel
با سرعت زیادحرکت کردن
barrel
لوله توپ
barrel
لوله جنگ افزار بشکه
barrel
قسمت کلفت چوب بیس بال لوله اسلحه
barrel
در خمره ریختن
barrel
در بشکه کردن
barrel
بوش
gasoline barrel
بشکه بنزین
drum barrel
پوسته یا روکش استوانهای
core barrel
لوله نمونه بردار
bound barrel
لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
bound barrel
لوله تاب خورده
barrel reflector
منعکس کننده وضع داخل لوله
barrel reflector
منعکس کننده لوله
gun barrel
لوله توپ
gun barrel
لوله تفنگ
iron barrel
بشکه اهنی
pump barrel
سیلندر تلمبه
screw barrel
لوله خاندار تفنگ
screw barrel
لوله خاندار
tumbling barrel
غلتک مخصوص صیقل فلزات
barrel jacket
پوششلوله
hollow barrel
حفرهلوله
barrel printer
نوعی چاپگر که حروف روی لوله چرهان آن قرار دارند
barrel printer
چاپگر بشکهای
barrel temperature
دمای پاتیل
barrel switch
کلید انشعاب اژیر
barrel switch
گزینه بشکهای
barrel sling
گره بشکه
barrel organs
ارگ دندهای
barrel organs
نوعی ارغنون اکوردئون
barrel organ
ارگ دندهای
barrel organ
نوعی ارغنون اکوردئون
barrel vault
اهنگ
barrel vault
طاق گاهوارهای طاق کوره پوش
barrel cam
برجستگی طبلی
barrel drop
ابشار لولهای
barrel converter
مبدل طبلکی
barrel controller
کلید غلطکی
barrel chair
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
barrel outlet
ابگیر لولهای
scrape the bottom of the barrel
<idiom>
گرفتن چیزی که باقی مانده
barrel offtake regulator
دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
annular barrel vault
طاق اهنگ طاق گهوارهای
inclined barrel arch
[طاق گهواره ای اریب]
lock, stock, and barrel
با همه چیز
sloping barrel vault
طاق ضربی مایل
sloping barrel vault
سقف گهوارهای مایل
single barrel culvert
ابرولولهای
inclined barrel arch
طاق گهوارهای مایل
inclined barrel arch
طاق ضربی مایل
near arm and far leg barrel
زیر یک خم با تبدیل به یک دست و یک پا مخالف
straight barrel vault
طاق اهنگ طاق گهوارهای
straight barrel vault
طاق ضربی
annular barrel vault
طاق ضربی
single barrel culvert
ابگذر استوانهای ساده
fireman's carry and barrel roll
یک دست از کمر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com