Dictiornary-Farsi | priority of fires | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 58 (5 milliseconds)

English	Persian
priority of fires	تقدم اتشها


Other Matches

fires	تندی
fires	بیرون کردن انگیختن
fires	تفنگ یاتوپ رااتش کردن
fires	افروختن
fires	اتش زدن
fires	حرارت
fires	اتش
fires	حریق
fires	شلیک
fires	اتش کردن
fires	شلیک کردن
fires	تیراندازی کردن
fires	شوت محکم و مستقیم
fires	پرتاب راکت
fires	شلیک تیراندازی شلیک کنید
series of fires	سری اتشها
schedule of fires	برنامه اتشها
schedule of fires	برنامه ساعتی اتشها
keep the home fires burning <idiom>	اجازه ادامه دادن
close defensive fires	اتشهای پدافندی نزدیک
final protective fires	اخرین اتشهای حفافتی
priority	اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
right of priority	حق تقدم
priority	برتری
priority	تقدم
priority	اولویت
priority	حق تقدم
right of priority	الویت
priority	دارای ارجحیت ارجحیت پیام
priority	ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priority	لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
priority	شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority	اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
priority	سبق تصرف
priority	سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
time priority	اولویت زمانی
time priority	تقدم زمانی
to give priority to	تقدم دادن به
to give priority to	پیشی دادن به مقدم دانستن بر
urgent priority	تقدم فوری
urgent priority	تقدم حیاتی
priority processing	اولویت پردازی
priority intersection	تقدم باراهفرعی
program priority	اولویت برنامه
priority targets	هدفهای دارای تقدم
dispatching priority	شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
emergency priority	تقدم فوری
issue priority	تقدم توزیع اماد
issue priority	ترتیب تقدم توزیع
priority indicator	نماینده اولویت
priority indicator	اولویت نما
priority interrupt	وقفه اولویت
priority of check	تقدم کیش
emergency priority	تقدم اضطراری
priority processing	پردازش اولیه
absolute priority	اولویت مطلق
low priority work	کاری که مهم نباشد

priority of fires

تقدم اتشها