Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 40 (1 milliseconds)
English	Persian
reduced employees	کارمندان کم شده
reduced employees	کارمندان منفصل گردیده
Other Matches
employees	کارکنان
new employees	کارمندان تازه
civilian employees	کارمندان غیرنظامی
private employees	کارکنان خصوصی
well paid employees	کارمندانی که حقوق خوب
employees empowerment	توانمندسازی کارکنان
well paid employees	میگیرند
public employees	کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
blue collar employees	کارگران
Full ( part) time employees .	کارمندان تمام (پاره ) وقت
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.	آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
reduced	کاهیده
reduced cues	نشانههای مخفف
reduced temprature	دمای کاهیده
reduced variable	متغیر کاهیده
reduced velocity	گرانروی کاهیده
to be reduced to poverty	بگدائی افتادن
reduced circumstances	بینوایی
to be reduced to the ranks	بپایه سربازی تنزل یافتن
reduced charge	خرج کمتر یا پایین تر توپ
reduced mass	جرم کاهیده
to be reduced to starvation	اجبارا گرسنگی کشیدن
reduced strenght	استعدادجنگی کم
to be reduced to poverty	فقیر شدن
reduced eye	چشمی باریک شده
reduced form	فرم تعدیل شده
reduced form	فرم تقلیل یافته
reduced strenght	حداقل استعداد جنگی
reduced lighting	حرکت با چراغ کم نور
reduced lighting	حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
reduced mass	جرم کاهش یافته
reduced circumstances	بیچیزی
reduced pressure	فشار کاهیده
reduced price	بهای نازل
reduced price	بهای کاسته بهای تخفیف دار
Such exravagance reduced her to beggary .	این ولخرجی با لاخره اورابگدایی انداخت
reduced instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer	طرح CPU که مجموعه دستورات

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com